![](http://mihantv.com/wp-content/uploads/2015/05/bahram-rahmani.jpg)
بهرام رحمانی :
مبارزه مسلحانه یکی از شیوه های مبارزاتی رایج قرن بیستم در اکثر انقلاب های این قرن بود که راه حلی اساسی برای پیروزی به شمار می رفت. شناخت جایگاه این شیوه مبارزاتی در مرحله انقلاب، در عین این که می تواند به فهم عمیق تری از ماهیت انقلاب منجر شود، در مرحله ای بالاتر می تواند به شناخت جایگاه انسان و جامعه در اندیشه انقلابی و درک تفاوت های بنیادین آن با سایر حرکت های تحول خواه سیاسی جهان معاصر منجر شود.
مبارزه مسلحانه با سازمان دهی جنگ چریکی متفاوت است از این رو، بحث من در این جا، نه سازمان دهی جنگ چریکی، بلکه سازمان دهی تاکتیک مبارزه مسلحانه به عنوان بازوی مسلح حنبش سیاسی – اجتماعی که امروز در جامعه ما و به ویژه پس از کشتار خونین معترضین آبان ماه توسط حکومت اسلامی، به مراحل حساسی رسیده است و جنگ مسلحانه علیه حکومت اسلامی نیز اجتناب ناپذیر شده است.
در نوشتار حاضر تلاش شده است تا با تکیه بر اسناد و تجارب تاریخی، جایگاه مبارزه مسلحانه در انقلاب بررسی شود که در این میان به اندیشه و نگرش انقلابی، توجه ویژه ای شده است.
شاید بسیاری مبارزه مسلحانه را بپذیرند اما درباره چگونگی آغاز آن کی و چگونه آغاز شود اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. اما به نظر من، سرآغاز چنین مبارزه ای بیش از آن که برای نیروهای اپوزیسیون اولویت داشته باشد این عملکردها و سیاست های غیرانسانی و سرکوبگرانه اعتراض های مردمی و اعتصاب های کارگری و دانشجویی و غیره توسط حکومت هاست. جامعه در بطن مبارزه سیاسی و اجتماعی در اعتراض و اعتصاب از یک سو و سرکوب های وحشیانه حکومت از سوی دیگر، به ضرورت مبارزه مسلحانه پی می برد. به عبارت دیگر، جامعه در شرایط عادی و آزاد قبل از این که به انقلاب و مبارزه مسلحانه بیاندیشد تلاش می کند از طریق اعتراض، راهپیمایی و اعتصاب حق و حقوق خود را دنبال کند اما هنگامی که حکومت این حرکت های سیاسی و اجتماعی معترضین را به وحشیانه ترین شکلی سرکوب می کند و به مردم زور می گوید تمام مطالبات مردم و هم زمان خشم مردم جمع می شود و به حالت انفجاری اجتماعی می رسد، آن وقت است که سرنگونی حکومت سرکوبگر و دیکتاتور و ستم گر، با یک انقلاب سیاسی – اجتماعی به مسئله روز جامعه تبدیل می گردد. روند انقلاب، هم چون شرایط عادی آهسته حرکت نمی کند، بلکه آن چنان شتاب می گیرد که بسیاری از نیروهای مخالف و حتی حکومت در برابر رویداها غافل گیر می شوند. در اعتلای انقلابی رادیکال شدن مبارزات از یک سو و سرکوب های وحشیانه حکومت از سوی دیگر، نیروهای انقلابی را به سوی مسلح شدن سوق می دهد.