هشدار به ایرانیان، آمريکا و جهانیان

 

اشکان تشکری :

پوتين رهبر کنونی (و مادام العمر) کشور روسیه امروز، از فروپاشی نظام کمونیستی در اتحاد جماهیر شوروی سابق دو احساس کاملاً متفاوت دارد:

1 ) بسیار خوشحال است که با فروپاشی آن نظام فرصتی بدست آورده و توانسته است در رأس قدرت کشوری مانند روسیه قرار گیرد.

2 ) بسیار ناراحت است که چرا کشورش آن ابرقدرت سابق نيست! از اینرو، او مایل است تا بصورت آشکار و پنهان بتواند همان نقش و قدرت شوروی سابق را به هر قیمتی که شده است بازگرداند و مشابه چنان نظامی را در سطح جهان برای روسیه امروز ایجاد نماید. البته بازهم مانند رفقای مافیایی سابقش در سازمان مخوف کا.گ. ب. و صدر هئیت رئیسه حزب کمونیست و حکومتگران محلی و تابع حزب کمونیست (مانند چین دیروز و امروز) هرگز سعادت و رفاه مردم روسیه و زندگی آنان و نسلهای آینده در مقابل ایجاد یک کشور پرقدرت صرفاً نظامی که او هم در رأس قدرتش باشد اهمیتی برایش نداشته و ندارد! و در این راستاست که او با حمایت از حکومت ضد انسانی و جنایتکار اسلامی (مانند خودش) ضمن چپاول منابع و ثروتهای میهنمان بسیار مایل است با نظام و رژيم اسلامی و البته به هزینه مردم ایران یک قمار و آزمایش جهانی بنماید تا در عمل بداند؛

آیا با اين شيوه سرکوب و اهميت ندادن به قوانین جهانی و مردم جهان که این ملایان جنایتکار اسلامی در سطح داخلی و جهانی انجام داده و میدهند، آیا ميتوان آن رژیم را در هر شرایطی حفظ کرد يا خیر؟

اگر پاسخ این مورد مثبت درآید، پس تصور خواهد کرد که فروپاشی اتحاد شوروی فقط بر اثر بی لیاقتی سران وقت و رفقای فاسد و معتادش صورت گرفت. که او از اين پس استراتژی تازه ای را برای اداره کشور خود و وابستگانش بشیوه رفقای جنایتکار کمونیست سابقش (از جمله مانند استالین جنایتکار) با شدت بیشتری بکار خواهد برد.

آنهم اينکه؛ هم در روسیه و هم برای حاميان و وابستگانش که اکثراً هم کشورهای فاسد و تروریستی و ضد انسانی و آدمخواری هستند (مانند ملایان و سوریه و ونزوئلا و امثال اینها) و همچنین کشورهای اقماری گذشته و همسایگانش او ميتواند با همين شيوه حفظ ضدیت با مردم و افزایش توان نظامی و ایجاد گروههای مافیایی در حکومت، تمامی جنایتکاران را بر ضد ملتهای خودشان و از جمله  خود روسیه و سایر کشورهای از مدار خارج شده هم دوباره اقدام قهر آمیز نماید، تا شاید آب رفته را به جوی بازگرداند. کما اینکه در گرجستان و بخشی از اوکرائین چنین کرد و با تحمل اندک غرغر جهانی و خسارتی همچنان صاحب بخش بسیار استراتژیک آن کشور شده است و بويژه بخشهای شرقی آنهم که هم مرز روسیه هستند بشدت در خطر قرار دارند. مشابه این خطر هم بیش از همه در شمال متوجه سه کشور کوچک استونی، لیتوانی  و لیتانی میباشد و سپس جمهوریهای گذشته و از مدار گریخته و بعد هم لهستان و کشورهای اقماری گذشته شوروی.

اما اگر با همه اين جنایتها و سرکوبی ها و حمایتها بازهم نظام جنايتکاران مسلمان از هم فروپاشيد، بخود و ديگران پاسخ خواهد داد که؛ در هر شرايطی فروپاشی نظام کمونیستی اجتناب ناپذیر بوده است و دیگر نمیتوان به حمایت از حکومتهای فاسد ادامه داد و به همین حکومت مافیایی کنونی در روسیه باید رضایت دهد.

با بدست آوردن اين نتيجه گیریها، و مشاهده اقدام به سرنگونی حکومت ملایان و بهم خوردن دوباره وضعیت منطقه و جهان (اینبار بنفع صلح و امنیت و انسانیت)، او هم مجبور خواهد شد که استراتژی انسانی تری را برای ارتباط با ایران و کشورش برگزيند تا از فروپاشی نظام مافیایی – امنیتی خود در روسیه جلوگیری نماید. بيش از اينهم خود را آلوده کشورهای تروريستی و جنايتکار نظير حکومت اسلامی و انواع ديگر آن ننماید، زیرا در دراز مدت عواقب آن گریبان خودش را خواهد گرفت. بر اساس این نتیجه گیری، و اقدام جدی برای سرنگونی ملایان، یقیناً پیش از فروپاشی حکومت ضد ایرانی مسلمانان فاسد… و سر بزنگاه سرنوشت حتماً پشت آنان را برخلاف تصور حکومت نمایندگان الله جنایتکار در زمین، خالی خواهد کرد تا از روبرو شدن خصمانه با ایران پرقدرت آینده هم بتواند جلوگیری نماید.

بر این اساس، در کشور خودش هم مجبور ميشود راه و روش مدارا با ملتش را پيش گيرد و از توسعه طلبی و جنگ طلبی برضد جهان آزاد و همسایگان دست بکشد و جزو کشورهای متمدن درآمده و از قوانین جهان آزاد پیروی نماید. که اين مورد مهم در درجه اول به نقش ما ایرانیان مربوط میشود و درک درست کشورهای آزاد جهان از وضعیت موجود که بسیار هم بسود صلح و امنیت جهانی خواهد بود. اما هنگامی این نظریه دوم به حقیقت خواهد پیوست که براستی جهان آزاد (غربی) و بويژه آمریکا از گذشته بیش از چهل ساله درس گرفته باشند و از خود خرد و دور اندیشی و درست اندیشی نشان دهند و پیش از وقوع تحمل يک خسارت عظیم انسانی و جهانی قاطعانه بر علیه حکومت مسلمانان جنایتکار و فاسد در ایران دست بعمل هم بزنند. هرنوع حمایت از حکومت امثال آنان را در کل جهان قطع نمایند، تا روسیه هم مجبور شود از حمایت آنان دست بردارد و چین هم سرجایش بنشیند.

اما مأسفانه تجربه و تاریخ و روال و رخدادهای دهها سال گذشته… خلاف این دور اندیشی و درست اندیشی را بمن یادآوری میکند!! تابلوی بزرگی مقابل چشمانم میبینم که نوشته شده است؛ روسیه و چین از خامی و روحیه سودجویی جهان غرب بنفع اهداف سلطه جویانه خود و برهم زدن نظم و صلح جهانی بزودی و بشدت استفاده خواهند کرد. آنان همچنان راه سرکوب و خشونت و جنایت و باند بازی را در کشورهای خود و حمایت همه جانبه از حکومت های فاسد به زیان صلح و امنیت جهانی را ادامه خواهند داد. و ملایان جنایتکار مانند خودشان را سعی خواهند کرد تا آخرین لحظه که ملت ایران بتواند سرنوشت خود را بدست گیرند و این ضد ایرانیان مسلمان را به زباله دانی تاریخ بیاندازند مورد حمایتهای همه جانبه خود قرار خواهند داد.

بسیار هم محتمل است که روزی بمبهای اتمی آماده شده را به آنها بدهند تا با هزینه و خسارت عظیم انسانی و تمدنی ایران، این جنگ جهانی را آغاز نمایند، تا شاید با بهم خوردن نظم جهانی دوباره کشور قدرتمند نظامی مانند شوروی سابق را بتوانند برقرار نمایند. و دست چین هم برای اهداف استعماری و سرقت ملتها بازتر بشود و احتمالاً به کشورهای منطقه خود هم تعرض و تجاوز نمایند.

تمامی این دو سناریو بطور موازی در حال اجرا میباشند و نا امن کردن جهان و ایجاد دهها آشوب و بهم زدن نظم زندگی مردم جهان مقدمه این جنگ جهانی است که بزودی و سراسری بوقوع خواهد پیوست! به روشنی میبینم که روسیه و صد البته چین هم بهمراه او سرانجام چنین جنگ جهانی بسیار بزرگ و ویران کننده ای را به بشریت تحمیل خواهند کرد. {صد البته با همکاری و کمک سرمایه داران بسیار غول پیکر غربی که از بهم خوردن صلح و امنیت کشورها همواره سود برده اند و تصور مینمایند بخاطر ثروتشان بر جهان تسلط دارند! که البته توهمی هم بیش نیست و بزودی خرس سرخ و اژدهای زرد و مسلمانان سیاه و سبز پراکنده شده در جهان آنان را و ملتهایشان را از این توهم خارج خواهند کرد. همین سرمایه داران بزرگ جهان غرب بوده و هستند که بصورت آشکار و پنهان (مانند حمایت از لنین و برقراری نظام کمونیستی در روسیه… سال 1917) تصور میکنند بر همه امور جهانی سلطه دارند و در هر آشوب و جنگی هم آنان سود بیشتر خواهند برد!! که آشکار است بجز خام اندیشی نیست و یقیناً هم سرانجام این شرایط به زیان جان میلیونها انسان و نابودی تمدنها و دستآوردهای بشر تمام خواهد شد و هیچ نتیجه بهتری هم برای جهان غرب و آزاد ببار نخواهد آورد}.

من در سال گذشته طی نامه ای به پرزیدنت ترامپ و سازمان سیا این هشدار را بصورت بسیار جدی گوشزد کرده ام. خوشبختانه هنوز پرزیدنت ترامپ بر سر حرف خود ایستاده و با انواع فشارهای اقصادی و استراتژيکی گلوگاه حکومت ملایان مسلمان را فشرده نگهداشته است، که اگر همچنان ادامه دهد نابودی آنان بسیار زود رخ خواهد داد و اروپائیان هم برخلاف میلشان مجبور به پیروی خواهند شد و دیگر قادر نخواهند بود مانند چهل و دو سال گذشته این جنایتکاران اسلامی را حفظ نمایند و راه براندازان آنان را سد کنند! تکنولوژی کنونی و سرنوشت شوم در انتظار خود اروپائیان که با هجوم اسلام و مسلمانان جنایتکار و تروریست به کشورهایشان با آن روبرو شده اند، مجبورشان خواهد کرد که مانند پرزیدنت ترامپ (که تاکنون نسبت به حکومت ملایان «عمل» کرده است) عمل نمایند. که در این صورت هیچ شانسی برای نجات حکومت اسلامی ناب محمدی قبیله قریش عربستان و ضد ایرانی باقی نخواهد ماند.

اما نکته بسیار مهم و سرنوشت ساز برای ما ایرانیان این است که؛ هرگز ما نباید انتظار داشته باشیم که دیگران بخواهند یا بتوانند این حکومت ضد ایرانی را برای ما سرنگون نمایند و بعد جانشین برایشان ایجاد یا تحمیل نمایند! که اگر فراموش نکرده باشیم، آنها با دست خود ما مردم نادان ایران در چهل و چند سال پیش چنین کردند و حکومت ایران ساز و ایران دوست و سازنده پهلوی را برانداختند، تا فاسدترین و متحجر ترین قشر جامعه انسانی یعنی آخوندان را بقدرت برساندند. و همواره خود آنها بودند که بخاطر نادانی و نا آگاهی و بیسوادی ملت مفتخور و آماده خور و حراف و روشنفکران بیسواد و احزاب خائن و جاسوس و عقب مانده… ایران این جرثومه های فساد و تحجر و جنایت و ایجاد کننده جهل و خرافات را… پس از بر سر کار آوردن مورد حمایت هم قرار دادند! آنها خودشان بودند که به این فاسدان مسلمان و خائنین ایرانی وابسته بخودشان راه نشان دادند و به آنها همه گونه یاری رساندند تا بقدرت برسند و بر ضد ملت و میهن خود چنین کنند که کرده اند. تا ضمن چپاول منابع و منافع ملی ما و سد راه میهن پرستان راستین شدن، بتوانند این جانیان و فاسدان را در این چهل و دو سال گذشته به هر شکل ممکن حفظشان هم بکنند و دستشان را در آلوده کردن جامعه انسانی و ایجاد نا امنی و ویرانی در منطقه و جهان و بدنامی و سرشکستگی ایران و ایرانی باز بگذارند.

بنابراین، نجات کشور از شر اسلام و این جنایتکاران مسلمان غیر ایرانی و سپس ایجاد یک حکومت خالص ایرانی فقط وظیفه ملی تک تک ما ایرانیان است و بس.

اما همین که در این شرایط جهانی و بويژه نقش آمریکا که بدترین وضعیت را برای این جنایتکاران اسلامی ایجاد کرده است، خود بهترین همراهی بسیار مؤثر و مفیدی برای ماست که از این موقعیت بسیار خاص سود برده و برای باز پس گیری میهنمان و نجات ملت از این ننگ و ذلت همت کنیم و وظیفه ملی خود را انجام دهیم. ما وظیفه داریم و باید از این موقعیت استثنایی بهترین بهره و نتیجه را بنفع منافع ملی و میهنی خود و رهایی کامل از شر اسلام در میهنمان برای همیشه، بدرستی سود جسته و کار را تمام کنیم. در نوشته ای دیگر نحوه سرنگونی این جنایتکاران اسلامی را شرح خواهم داد. از حدود 20 سال پیش در کتاب سرنوشت ساز نظام انسانی و ایرانی «پادشاهی مردم» آنرا مطرح کرده ام و همچنان بر مفید بودن و کارکرد و پیروزی آن اطمینان کامل دارم. فقط با این روش است که میتوانیم با کمترین هزینه و ضربت مرگبار یک روزه کار آنان را یکسره کرده و اینکار بزرگ میهنی را به سرانجام برسانیم و همواره هم بر این روش پای میفشارم.

بخاطر تجارب و سرگذشتم است که به میهن پرستان ایرانی هشدار میدهم تا براستی درک نمایند که میهن و ملتمان در چه مرحله و موقعیت خطرناک و سرنوشت سازی قرار دارند. هرگونه سهل انگاری و به بیراهه رفتن و بکار گیری روش انفعالی یا حسادت و رقابت… فقط کمک کردن به حکومت جنایتکاران اسلامی و نابودی ایران و ایرانی خواهد بود.

همچنین به دولت و ملت آمریکا و اروپائیان و بطور کل به جهان آزاد و مردم باوجدان و شریف در جهان هم هشداری جدی میدهم که چین و روسیه جهان را به جایی کشانده اند که هیچ جای امن و وسیله امن و امنیتی برای کسی و جایی باقی نگذاشته و نخواهند گذاشت. هیچ کشور و فردی نمیتواند خود را از گزند این شرایط و خطرات بسیار مخرب آینده محفوظ بدارد. بویژه این دو کشور چین و روسیه (و متحدین فاسدشان همچون ایران، ترکیه، سوریه، کره شمالی، کوبا و ونزوئلا…) بخاطر حفظ خودشان در نظر دارند تا با ادامه این وضع ناامنی و بهم ریختگی و وجود رهبران بی دانش و کوتوله های سیاسی در جهان کنونی، با ایجاد یک جنگ جهانی وسیع و نابود کننده… شاید بتوانند پس از آن  جای پای بیشتر و محکمتر و مؤثرتری صد البته به زیان جان میلیونها انسان بی گناه و ملتهای جهان و همسایگان برای خود ایجاد نمایند.

یقین دارم که اگر فرهیختگان و انسان دوستان و میهن پرستان جهان آزاد و بويژه آمريکا (و حتی میهن پرستان راستین و انسان دوست خود روسیه و چین…) در شرايط موجود کنونی بر ضد این راه مخرب و انسانهای مخرب و حکومتهای ضد انسانی اقدام عملی ننمایند، این جنایتکاران اندک اما در رأس قدرت قرار گرفته در کشورهایشان، سرانجام جهان را به نابودی خواهند کشاند. اما اگر بموقع و مفید از براندازان حکومتهایی مانند جمهوری جنایتکاران اسلامی و حمايت واقعی از ملت ايران اقدام عملی و تعیین کننده بنمایند، تا با سرنگونی حکومت ملایان فاسد این بازی خطرناک کشورهای مهاجم و خطرناک (چین و روسیه) هم خنثی شود، ورق کاملاً برخواهد گشت و از وقوع این جنگ جهانی که بیش از همه چین نقش بسیار موذیانه و مخرب و بسزایی در آن خواهد داشت جلوگیری خواهد شد. اما در صورت وقوع آن، شاید هم پایان زندگی در کره زمین بشود!!

در هر صورت و شرایط، این ما ملت ایران هستیم که اینبار باید خرد بکار ببریم و عمیق به آینده خود بیاندیشیم و به وظیفه ملی و انسانی خود و به هنگام عمل نمائیم. ما باید در این دوره تاریخ زندگی بشر هم همانند تاریخ گذشته مان این وظیفه تعیین کننده و بسیار با اهمیت را که در مقابل خود داریم به بهترین شکل ممکن به سرانجام نیکش برسانیم.

این ما ملت هستیم  که میتوانیم و باید به نابودی کامل اسلام اشغالگر در ایران و ریشه کن کردن تمامی عوامل مهم و تعیین کننده حکومت اشغالگران اسلامی پایان دهیم. { همانگونه که در کتاب نظام «پادشاهی مردم» آمده است؛ باید تمامی سران حکومتی را از مدیر کل به بالا و تمامی آخوندان و دست اندرکاران رژيم از ابتدا تا امروز و خانواده هایشان و وابستگانشان و از سرهنگ به بالا در رده های نظامی از ابتدا تا امروز… را برکنار کرده و زنده هایشان هم حتمأ باید محاکمه شوند. اما بدنه حکومت و نیروهای نظامی باید با یک بخشودگی سراسری بکار خود ادامه دهند. (البته بغییر از تعداد اندکی که در این رده های پائین هم جنایتکار و فاسد بوده و هستند و شناسای و دستگیر خواهند  شد و کسانی که شاکی خصوصی داشته باشند). اما بقیه که شامل بخشودگی سراسری میشوند باید بکار خود ادامه دهند تا روال زندگی برهم نخورد و به تدریج تغییر روش به یک حکومت ایرانی مدرن و انسانی تغییر ماهیت داده شوند و پایه های یک زندگی مدرن و انسانی و ایرانی ریخته شود و به نسلهای آینده تحویل داده شود}. ما باید، باید، و باید از این فرصت تاریخی بی نظیر کنونی استفاده کرده و خود را برای همیشه از این ننگ 1400 ساله و سلطه مشتی اشغالگر مسلمان فاسد، جنایتکار، دروغگو، متحجر، احمق، ابله، نفهم، بیگانه پرست، عرب پرست… دشمن ایران رها کنیم. اینها همواره و کاملاً ضد فرهنگ و تمدن و ایران و انسان ایرانی عمل کرده و بوده اند و تا باقی بمانند هم تغییر ماهیت نخواهند داد و ایران روی خوش و آزادی نخواهد دید. فقط در اینصورت خواهد بود که با بازگشت به اصل خویش و ریشه و تاریخ پرافتخار و انسانی گذشته پیش از اسلام مان و ایجاد يک زندگی نوین و مدرن و انسانی و پیشرفته قادر خواهیم شد تمام معادلات منطقه ای و جهانی و این بازی خطرناک روسیه و چین و فاسدان را در جهت انسانی تغییر دهیم، و باز هم یک درس بزرگ انسانی و حکومتی به جامعه جهانی بدهیم و پیش قراول این راه نوین انسانی در جامعه بشری باشیم.

هرگز ایرانیان نباید فراموش کنند؛

«تا اسلام در ایران وجود داشته باشد، هرگز ملت و میهن و فرهنگ ما روی آزادی، آرامش، تمدن انسانی و راستی را نخواهد دید!!»

***

نوشته بعدی؛

“نحوه سرنگونی رژیم جنایتکاران اسلامی در روز 20 فروردین!”

 { اگر همت کنیم، و حسادتها و خودخواهی ها را کنار بگذاریم، در همین سال پیش رو این نحوه سرنگونی با موفقیت تمام و پیروزی کامل انجام خواهد شد و از شر اسلام و این جنایتکاران برای همیشه رها خواهیم شد. اما اگر همچنان 20 سال گذشته که این روش را در کتابها و نوشته ها و مصاحبه ها عنوان کرده ام باز هم از این گوش بشنوید و از گوش دیگر بدر کنید، شاید 20 فروردین سال دیگر یا دهها سال دیگر و یا 1400 سال دیگر این واقعه سرنوشت ساز با محتوای استثنایی اش برای پس از سرنگونی رخ دهد اما سرانجام چنین خواهد شد. چون روز تعیین شده مبارزه نهایی یعنی 20 فروردین هرگز تغییر نخواهد کرد، بنابراین در هر سالی که نسلی مصمم و آگاه و شجاع تصیمیم بگیرد تا حکومت ایرانی و انسانی تدوین شده را برگزیند و بخواهد از شر اسلام اشغالگر هم برای همیشه رها شود، هیچ راهی هم بجز بکار بردن این روش سرنگونی آنهم با کمترین هزینه ممکن نخواهد داشت. روش کار هم همان خواهد بود که بارها شرح داده ام و در نوشته بعدی هم شرح خواهم داد. زیرا، حاصل تخصص و تجربه کار سیاسی و تشکیلاتی و مطالعه و تجربه بیش از چهل و چهار سال زندگی سیاسی و فرهنگی فردی مانند من میباشد. اطمینان دارم که سرانجام ملت درخواهد یافت چه دستآوردی برایشان داشته ام و فقط ارزش دو آثارم یعنی کتابهای سرنوشت ساز «سند آزادی» و «پادشاهی مردم» تا چه حدی برای ایران و ایرانی و انسانیت بطور کل اساسی و مهم و حیاتی میباشد و چه تأثیری بر نسلهای آینده ما و جهان خواهد گذاشت. در نوشته بعد شرح و چگونگی این براندازی را خواهید خواند}.

 

تورنتو، سوم جولای 2020

***