موسی حاتمیان :
در مقاله ی قبلی شرح مختصری از روابط فی مابین رجوی و عرفات، و همچنین آخرین واکنش های این شیر بی یال و دم و اشکم همیشه بیدار را برای اطلاع شما نوشتم*۱، تا اندکی از عمق بزدلی این رهبر قلابی را دریابید. اما در ادامه ی همان خاطره، واقعیتی که باید بدانید، اوج حضیض شخصیت رهبری عقیدتی در آن شب محاصره ی عرفات این بود، که پس از پک زدن(پ ُ زَ دَ )های مداوم به سیگار های گران ملایم!*۲ رجوی که بوضوح وحشت زده شده بود، پس از نقدهای بسیار نامردانه در آن هنگامه به عرفات انقلاب نکرده! که گاهی با تعریف کردن میانه ی تیغ هایش آنرا تلطیف می کرد، و پس از خوشرقصی رقت انگیز اعضای هیئت اجرایی سابق در تأیید سخنان رجوی، که به فرموده! آنها نیز عرفات را به اوج و سپس بدلیل انقلاب نکردن به زمین می زدند،
گه حضیض و گه میانه گاه اوج
اندر آن از سعد و نحسی فوج فوج*۳
نهایتاً رجوی از آنها پرسید، حالا شما که انقلاب کرده اید به من بگویید، اصلی ترین اشکال هیئت اجرایی الفتح و حفاظت ابوعمار در امشب چیست؟(عین کلمات و سوال رجوی)
بر خلاف دفعات پیشین که شریف و بهنام و فضلی و وحید و … روی دست هم بلند می شدند، ابتدا همه کُپ کرده و سکوت سنگینی در سالن نشست حکمفرما شد، چون ظاهراً نمی دانستند که چه پاسخی باید به رهبری عقیدتی بدهند! ولی بدلیل همان شناخت عمیقی که از رجوی پیدا کرده بودم، دقیقاً می دانستم که او منتظر چه پاسخی از آنهاست، و علیرغم این همه سال همراهی با رجوی و شناخت نسبی او، شاید به ذهنشان هم نمی رسید، که در بحبوحه ی آن شب محاصره ی عرفات، این یکی رهبری عقیدتی انقلاب کرده، آنهم هزاران کیلومتر اینطرف تر شلوار را خیس کرده باشد! به همین دلیل پس از چند پاسخ محدثین و بقیه، وقتی که دید عنترهای روحوضی، منظور مرشد و لوطی هفت خط را نمی فهمند، با عصبانیت بر سر محدثین داد زد و گفت: بهنام اینها چه جواب هایست که می دهید، حالا که هیچکدام اصل مطلب را نگفتید، حالا از من سوال کن تا خودم پاسخ بدهم، بهنام با ترس و پت پت سوال را تکرار کرد، و رجوی با صدای درآمیخته از وحشت و عصبانیت گفت: هیئت اجرایی الفتح و حفاظت ابوعمار بایستی حتی بر خلاف خواست عرفات با پس گردنی و اردنگی او را سوار کرده و از رام الله خارج می کردند!(عین جملات رجوی)
حالا محدثین و قاسم و شریف و حبیب و بقیه که بر خلاف ویترین خارجی شورای رهبری و طرف حساب بحث های داخلی، تازه متوجه شده بودند، که شیر همیشه بیدار در قلب پادگان نظامی صدام از این خبر زَلِّه را باخته است!*۴ و منظورش این است، که اگر شرایط مشابهی برای من پیش آمد، حتی علیرغم خواست من برای ماندن در اشرف! شما بایستی مرا از اینجا خارج کنید!
اعضای مبهوت دفتر سیاسی سابق بدلیل اینکه دستشان تا مرفق در جنایات رهبری عقیدتی به خون اسیران کشته شده در اشرف آغشته شده بود، سریع خودشان را جمع و جور کردند، و در تأیید این خواسته ی رجوی یقه درانی کردند، و بطور ضمنی می گفتند که ما هرگز نمی گذاریم رهبری عقیدتی به سرنوشت مشابه عرفات مبتلا بشود و…
منظورم از یادآوری این خاطرات چوب زدن به مردگان نیست، زیرا رجوی با فتوای دروغ خویش، ترکی فیصل را وادار کرد، تا با فتوای راست حافظ نمرده بر او نماز بگذارد، و سالهای سال پیش مرده است، بلکه منظورم این است که رجوی هرگز و هیچگاه احساس همزادپنداری با عرفات برای در میدان بودن نداشت، بلکه این امام زمان فراری بیشتر با اسماعیل هنیه احساس همزادپنداری حماسی در زندگی لاکچری و خندیدن به ریش و حجاب مجاهدان اشرف و غزه داشته و دارند!
البته این همزادپنداری حماسی رجوی بدلیل آنست که پس از حمله و قتل عام وحشیانه ی مردم صلح طلب کیبوتص های اسرائیلی، و ربودن دختران و… بوضوح آشکار شد، که بر خلاف تمامی پروپاگاندای همزمان خامنهای و چپ و مجاهدی و حقوق بشری و عفو بینالمللی و… حماس نمونه ی آشکار فلسطینی داعش است، و بدلیل اینکه رجوی در جریان حملات وحشیانه ی مشابه داعش در عراق و کشتار و ربودن دختران و فروش آنها در مدینه های محمدی خلافت اسلامی، آشکارا با اطلاعیه های شماره دار سی خردادی رسمی سازمان مجاهدین از داعش حمایت کرد، به همین دلیل با داعشیان حماسی همزادپنداری بیشتری دارد، و پس از دو هفته سکوت، در تنها موضع گیری رسمی و پیام به محمود عباس، هیچ اشاره ای به قتل عام و جنایات حماس نکردند!
حالا همان سوال مقاله ی قبلی را از رجوی شیر همیشه بیدار اسیران جزیره شیطان آلبانی تکرار می کنم:
آیا حاضری برای دفاع از مردم فلسطین به غزه بروی؟ و اگر با مغالطه، مدعی سیاست شورای ملی مقاومت کذایی مبنی بر عدم دخالت در امور کشورهای دیگر هستی*۵، پس از تمامی پیام های یکساله ی اخیر برای جانفشانی یکان های شورشی داخل کشور، آیا حاضری بعنوان حبیب بن مظاهر عاشورای لق لق زبانت، به داخل کشور برگردی، و مانند شیر همیشه بیدار واقعی در داخل میدان، و از نزدیک مانند همانند سازی هایت برای چه گوارای اشرف! هزاران یکان شورشی داخل کشور را رهبری کنی؟ و پس از چهار دهه حق رهبری خودت را که خمینی و خامنهای از پنجاه و هفت تاکنون خورده اند را پس بگیری؟ باور کن اگر یکبار در عمرت جسارتی نشان بدهی، و چنین کاری انجام دهی، نه تنها خاورمیانه و جهان تو را بعنوان انقلابی ترین رهبر اسلام انقلابی برسمیت خواهند شناخت، و بقول همیشه ی خودت، مردم ایران و جهان هیچگاه از پیروز بازخواست نمی کنند، بلکه من به نوبه ی خود، و فکر می کنم تمامی پیمان شکنان تمام سالیان گذشته حاضریم به همراه تو برگردیم، تا مانند وعده ی خامنهای پس از برگشت، عقوبت اسلامی و جزای پیمان شکنان را به دیده ی منت پذیرا شویم، بلکه رستگار شویم. و السلام علی من اتبع الهدی!*۶
دوشنبه یکم آبان – October 23’2023
پی نوشت:
۱*لینک مقاله ی قبلی:
۲*سیگارهای رجوی از گرانترین سیگارهای موجود در بازار های اروپایی و آمریکا بود، و همزمان ارزانترین و بی کیفیت ترین سیگار های بازار عراق را به افراد سیگاری تشکیلات اشرف می دادند، و فقط در عیدها رهبری عقیدتی یک نخ از سیگارهای گران قیمت خودش را برای سیگاری ها می فرستاد تا رابطه ی خون و نفس آنها با خودش را حفظ کند!
۳*بیت از مولانا
۴*زَلِّه: به معنای بستوه آمده، بیچاره، خسته، درمانده، مستاصل، لغزیدن و…در فرهنگ دهخدا و معین، و در گویش محلی لُری به معنی ترسیده
۵*مغالطه: جزئی از برهان است که به طور قابل اثباتی در منطق آن ایراد وجود دارد و بنابراین کلِ برهان را نامعتبر میسازد. مغالطه ممکن است برای وارونه کردنِ حقیقت(ها) به کار رود.
۶*سوره طه، آیۀ ۴۷ اشاره ای طعنه آمیز به نامه ی خیانتکارانه ی رجوی به رفسنجانی و خامنهای و خبرگان رهبری و بقول خودش راه حل عبور از بحران سرنگونی