سیامک بهاری :
علیرضا کاظمی وزیر جدید آموزش و پرورش میگوید: “مهمترین وظیفه ما در آموزش و پرورش اقامه فرهنگ نماز، قرآن و ایثار و فداکاری در فضای تعلیم و تربیت است”.
این درحالی است که بیش از ۷ میلیون و پانصدهزار کودک از چرخه تحصیل به بازار بیرحم کار پرتاب شدهاند. میزان بازماندگان از تحصیل از مرز ۲۶درصد هم فراتر رفته است.
معیار و شاخصهای شناخته شده اساسی نظام آموزشی عدالت محور مانند رایگان و اجباری و غیر کالایی، حق دسترسی یکسان و عمومی به تحصیل، غیر ایدئولوژیک، بدون تفکیک جنسیتی، متکی به آخرین و عالیترین استاندارد و دستاوردهای علمی آموزشی و تأکید بر یک آموزش و پرورش شاد، انسانی و کودک محور است.
نظام آموزشی جمهوری اسلامی دقیقا در نقطه مقابل و در تناقض محض با معیارهای بالا است. بصورت سیستماتیک، عامدانه و هدفمند رویکرد حاکمیت، آموزش و پرورش خصوصی، پولی و کالایی، ولایتمدار شیعی، ایديولوژیک، شهادت پرور، مطیع، جنسیت زده، ضد کودک برپایه تبعیض و نابرابری و شکاف طبقاتی است. نتیجه محتوم چنین رویکرد ضد انسانی و کودک ستیز، همین فاجعه و جهنمی است که زیر پای جامعه دهان باز کرده است.
۵۷ درصد مدارس ایران تخریبی است و همزمان بودجه سازمان توسعه و تجهیز مدارس ۳۰درصد کاهش یافته است. میانگین مخارج و هزینه تحصیلی در دبیرستان دولتی برای ۹ ماه تحصیل، حداقل ۶۰ میلیون تومان و سهم مدارس دولتی در قبولی کنکور فقط ۷ درصد بودهاست. در آستانه سال تحصیلی، کمبود ۱۸۰هزار معلم و همزمان سقوط افت تحصیلی دانشآموزان به میانگین معدل ۸۹/۱۰ اعلام شده است.
براساس استانداردهای جهانی هر دانشآموز باید حداقل ۸ تا ۱۴ متر فضای آموزشی داشته باشد. در ایران میانگین فضای آموزشی چیزی حدود ۲ متر و سرانه فضای ورزشی به ازاء هر دانشآموز فقط حدود ۱۶ سانتیمتر و بودجه فعالیتهای ورزشی برای هر دانشآموز ۱۲۵ تک تومان است. سرانه هر دانشآموز در امور پرورشی معادل قیمت یک حبه قند است.
قیمت نوشتافزار ۶۰ تا ۸۰ درصد گرانتر و فروش لوازم التحریر ۴۰ درصد کاهش یافته و عملا به کالایی لوکس بدل گردیده است. هزینههای لوازم تحصیلی سر به ۱۰ میلیون تومان میزند.
جمهوری اسلامی عامدانه دارد آموزش و پرورش را به دست بازار آزاد میسپارد. جامعه این بی عدالتی و محروم شدن از حق داشتن یک آموزش و پرورش انسانی مدرن و پیشرفته را نمیپذیرد.