موسی حاتمیان :
یوزف منگله، یکی از بدنام ترین پزشکان اساس و حکومت نازیسم هیتلری بود، که با آزمایشهای پزشکی غیرانسانی و مرگبار بر روی زندانیان آشویتس و…فرشته مرگ لقب گرفته بود، و حالا فاشیسم حکومت اسلامی خمینی تا خامنهای، که در سیاست جنگ طلبی و نابودی یهودیان، در امتداد همان نازیسم هیتلری، چشم انداز هولناکی پس از جنگ جهانی دوم را در برابر خاورمیانه و جهان قرار داده است، در آخرین گام های پیش از سقوط دیکتاتور، و در انتهای هولوکاست چند دههی گذشته ایرانی، اکنون بار دیگر پزشکی مُنگُل تر از رییسجمهور قتل عام را با صلاحدید خامنهای بر سر کار آورده است، که حتی وزرای دولتش نیز با حکم حکومتی تأیید صلاحیت شده اند… و علیرغم مصاحبه های روحوضی تلویزیون های فارسی زبان مجری سیاست اتاق فکر های دشمنان ایران، با کارشناسان سیاسی تأیید صلاحیت شده توسط از ما بهتران، اندر باب فرصت پزشکیان، و دولت پایانی اصلاح طلبان، برای تغییر وضعیت در ایران و …، اما بنا به آنچه در زیر اشاره می شود، می توان نتیجه گرفت که پزشکیان منگله خامنهای قاتل است!
«چرا پزشکیان منگله خامنهای قاتله؟»
از روز روی کار آوردن دولت اصلاح طلبان پزشکیان، بجز بالا رفتن آمار اعدام، و صدور حکم های فله ای زندان برای خانواده های دادخواه، بهاییان، فعالان سیاسی، مدنی، کارگری و…، و بحز محمد میرموسوی که ده روز پیش در بازداشتگاه پلیس لاهیجان در زیر شکنجه های وحشیانه به قتل رسید، برخی منابع محلی نیز از مرگ مشکوک جوان دیگری به نام کمیل ابوالحسنی در مقرّ نیروی انتظامی گیلانغرب خبر دادند، و یک جوان ۳۲ ساله با نام صادق زارعی که در پنجم امرداد(ماه گذشته) توسط مأموران پلیس استان البرز از فاصله بسیار نزدیک هدف اصابت گلوله قرار گرفته بود، امروز جان باخته است.
یاسمین رحمتی نوازنده سنتور و استاد موسیقی دانشگاه تهران و آهنگساز چند آلبوم موسیقی که پیشتر یک قطعه موسیقی خود را به «کیان پیرفلک» تقدیم کرده بود، دیروز چهارشنبه ۱۴ شهریورماه در منطقه پیربازار رشت به ضرب گلوله به قتل رسید! و این نشان می دهد، که پروپاگاندای دروغ پزشکیان و سینه زنان اصلاح طلبان مبنی بر تابوشکنی حضور چهار زن در هیئت دولت این رییسجمهور نهجالبلاغه ای، آنهم با تأیید خامنهای، چه شوخی مضحکی از جنس شورای رهبری رجوی در ذیل رییسجمهور مادامالعمر رجوی می باشد!
واقعیت این است که اگر این پزشک رییسجمهور مُنگُل نظام، همان نهجالبلاغه مانیفست دوم حکومت اسلامی شیعیان را به درستی خوانده باشد، دیده است که بارها با :إیاک و مُشاوَرَةَ النِّساءِ» هشدار داده و مثلاً در نهج البلاغة ، نامه ۳۱ بصراحت تأکید شده که «بپرهيز از مشورت با زنان، زیرا رأى آنان شما را سستى مى كشاند!» یا «آن كس كه زنى را امين شمارد و با وى مشورت كند و بپذيرد ، پشيمان گردد!»(بحار الأنوار ، ج ۱۰۳ ، ص ۲۵۱)، که البته در آیات بسیاری از مانیفست اول مسلمانان نیز مانند آیه هفتم سوره اعراف، «…آنان مانند چهارپایان و بلکه گمراهترند و آنان همان غافلانند» توصیف شده اند، و به قول قرائتی دلقک شوهای قرآنی نظام، در آیه ۶۹ توبه نیز مقصود از كامجويىهای زود گذر«فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ» اشاره به زنان است که اعمالشان در دنیا و آخرت نابود و باطل گشت و هم آنان به حقیقت زیانکاران عالمند…، اما اگر این پزشک رییسجمهور پوشالی، تز دکترای خودش در حكمت ۱۰۲ نهج البلاغة را نیز خوانده باشد، لابد دیده است که مولایشان تأکید کرده: «زمانى می رسد كه سخن چينان، مقرّب دستگاه حكومت شوند، و فاجران مورد توجه قرار گيرند، و در اين هنگام ، حكومت با مشورت زنان و حكمرانى بچگان باشد» لذا حالا بایستی ایشان و ولی نعمت دولتش توضیح دهند، که آیا همان زمان پیش بینی مولا یشان رسیده است، یا بار دیگر خدا با زبان این پیامبر علیل شیعیان سخن گفته است!
«همزادپنداری خامنهای و رجوی در انتخاب ریاست جمهوری»
رجوی پس از به گل نشستن استراتژی کشتی نوح پیروزی ارتش آزادیبخش صدامی برای فتح تهران، تنها راه عبور از بحران فروپاشی را در انتصاب و تحمیل مریم رجوی به عنوان رییسجمهور و دومینوی انتصابات شورای رهبری قلابی زنان در حکومت اسلامی کمپ اشرف و شورای به اصطلاح ملی مقاومت دید، و اندر باب آن انتصاب حکم حکومتی رجوی، بعنوان یک تابو شکنی تاریخی، توسط این رهبری قلابی، و همچنین چریک های فدایی مزد بگیر شورایی، و حتی اعضای مستعفی شورای ملی مقاومت ایشان، روضه خوانی بسیاری ایراد شد، و حالا خامنهای نیز در به گل نشستن سیاست های داخلی، منطقه ای و بینالمللی، با همان اندیشه رجوی، برای پیشگیری از بحران فروپاشی، تنها راه نجات را انتصاب رئیس جمهوری با دولتی متشکل از چهار زن دیده است، و مدعیان اصلاحات نیز مدعی تابوشکنی در تاریخ حکومت اسلامی چند دهه گذشته هستند! بنابراین هر دو رییسجمهور خامنهای و رجوی، بنا به اندیشه زن ستیز نهجالبلاغه ای هر دو رهبر قلابی، نه ناشی از اعتقادی به حقوق زنان و رهایی، بلکه به عنوان تلاشی و راهی برای حفظ بیضه نظام بوده و هست! و البته این وارونه نمایی ها، ناشی از همان سیاست توریه در اندیشه هر ولایت غالب و مغلوب حکومت اسلامی است، که در مانیفست خودشان، منجمله در آیات ۷۶ – ۷۸ انعام، و همچنین ۷۶ یوسف، ۶۳ انبیاء، ۸۶ صافّات و … آموخته و سرلوحه سیاست خود قرار داده اند! اما اگر خامنهای حتی مانند رجوی، دولت پزشکیان را تماماً از زنان انتخاب کند، و به ظریف هم مانند سیدالمحدثین نقش های پوشالی بدهد، باز سرانجامی جز نابودی در انتظار حکومت اسلامی غالب و مغلوب نیست!
«چشمانداز پایان پزشکیان از همین آغاز در بحران»
پس از رئیسی و ادعاهای شش کلاسی برای جراحی اقتصادی، تثبیت قیمت دلار و حرکت به سوی اوضاع بهتر با لوکوموتیر و… جراحی اقتصادی انتهای ورشکستگی، به پزشکی سپرده شده که سوگندش نه به بقراط، بلکه به نهجالبلاغه، و چشم اندازش برای خامنهای نماز میّت خوانی که در میان شاگردانش، چشمانش به دور آسمان می چرخید، هیچ چیزی نیست، جز جام شوکران سقراط!
اکنون و چند هفته پس از تجمعات سراسری پرستاران، و بعد از برداشت هنگفتی دیگر با حکم خامنهای از خزانه ملی، یا همان صندوق توسعه ملی، نه برای بهبود وضعیت کنونی پرستاران و کارگران، بازنشستگان و… بلکه فقط برای پرداخت حقوق معوقه آنها، امروز وزارت بهداشت در اقدامی تحقیر آمیز از سوی وزیر بهداشت پزشکیان، بجای پرداخت معوقات پرستاران، مبلغ ناچیز یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان(یعنی حدود ۲۷ دلار) به حساب پرستاران واریز کرده است! و این در حالیست که هدیه کمیایی خبرنگار اجتماعی امروز ۱۵ شهریورماه با انتشار ویدیویی در ارتباط با پیامدهای حمله اوباش به مراکز درمانی نوشت، «بیمارستانهای ایران ماههاست که هدف حمله اراذل و اوباشی است که هروقت دلشان بخواهد بدون هیچ مشکلی وارد بیمارستانها میشوند، پرستاران را کتک میزنند، به رویشان چاقو میکشند و میروند. این حملهها زنجیرهای است و بارها تکرار شده است…و بنا به خبررسانی اتحادیه کارگران «یک پرستار با بیان اینکه «پرداخت این مبالغ ناچیز در جهت آرام کردن پرستاران بوده است» از پرداخت مبلغ ۷۰۰ هزار تومان به عنوان کارانه و تعرفه یک ماه و ۹۰۰ هزار تومان به عنوان فوق العاده خاص انتقاد کرد، و گفت در مجموع یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان به حسابم ریختند؛ آیا فکر میکنند همه مشکلات ما پرستاران با این یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان حل میشود؟
پزشکیان در مراسم معارفه وزیر اقتصاد گفته است «زمانی که پول گندم، نهاده و حقوق بازنشسته را نداریم، بنزین را دلاری ۵۰ تومان میخریم و ۱۰ تومان میفروشیم. هر انسان دغدغهمندی این نوع سیاست را نمیپذیرد.» و دو روز پیش در مشهد اعلام کرد «جراحی اقتصادی» مثل جراحیهای پزشکی است و میتوان امعاء و احشاء ساختار اقتصادی را «با رضایت مردم» برید و بخیه زد… مردم را باید آگاه کرد که خود را به «جراح درست» بسپارند تا «جراحیهایی» انجام شود!… این جراحیها برای دولت نیست که چیزی به دست بیاورد بلکه برای خود مردم است! و در حالیکه بحران ترک تحصیل دانشآموزان، نبود عدالت آموزشی، فرار مغزها و… به ابعاد بحرانی رسیده است، اما دغدغه پزشکیان «برپایی نماز جماعت در مدارس» است! و امروز پولیتیکو گزارش داده است که در پی هک بزرگترین حمله سایبری به سیستم بانکی حکومت اسلامی، رژیم توسط شرکت توسن ۳ میلیون دلار به هکرها پرداخت کرده است، تا مانع انتشار اسرار پولشویی ها، دور زدن تحریم ها، اطلاعات بانکی میلیون ها ایرانی و… بشوند.
اما تا آنجا که به پرستاران، کارگران و مردم ایران مربوط می شود، همین امروز مأموران سرکوبگر رژیم به کارگران معترض واگن پارس اراک حمله کردند، در حالیکه مردم بدلیل کمبود بنزین در شهرهای شمال گیر افتاده اند، اتاق فکر های آبان خونین در حال آماده سازی افکار عمومی برای جرقه زنی به پمپ بنزین و بالا بردن قیمت بنزین هستند، کارگران شرکت شمش انزلی از امروز پنجشنبه ۱۵ شهریورماه در اعتراض به وضعیت بیمه و شرایط بد کاری خود دست به اعتصاب زده اند، اعتصاب کارگران فولاد انزلی ادامه دارد،
و همچنین تجمع اعتراضی و اعتصاب کارگران ارکان ثالث و پشتیبانی شرکتهای پیمانکاری، پالایشگاه های سوم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم، دهم و یازدهم مجتمع گاز پارس جنوبی در عسلویه… و جعفر خیرخواهان(اقتصاددان) نیز در سخنان قابل تأمل و هشدار دهنده گفته است«…مردم دیگر نمیتوانند حتی همان اشکنه ای که علم الهدی گفته بود را هم بخورند… بخشی از مردم می بینند که بین زنده ماندن و مردن دیگر فرقی نیست که معترضان همینها هستند و با این شیوه مدیریت روز به روز تعدادشان بیشتر می شود!…» بنابراین مردم ایران دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، و قصد جراحی این غده سرطانی حکومت اسلامی اشغالگران ضد ایران و ایرانی را دارند!
حالا بایستی دید که پزشکیان منگله خامنهای، فرشته نجات رژیم خواهد بود، یا فرشته مرگ حکومت فاشیسم اسلامی!