پیش‌زمینه‌های شکل‌گیری یهودی ستیزی تاملی در مفهوم «قوم برگزیده خداوند» در آیین یهود

 

دکتر محمود مسائلی :

هدف اصلی تحریر این نوشتار توضیح و شرح کوتاهی از پیش زمینه‌هایی است که به موجب آن نفرت از یهودیان در طول تاریخ شکل گرفته و موجبات اذیت و آزار آنها را فراهم آورده است. افزون براین، با طرح این پیش زمینه‌ها کوشش خواهد شد تا علل بروز درگیری‌های معاصر میان اسرائیل و حماس نیز توضیح داده شود.

در اغلب نظریه‌ها در باره اعتقادات و جهان بینی یهودیان، و رفتارهایی که براساس آن از سوی معتقدان به این دیانت انجام می‌گیرد، یعنی این باور که «یهودیان قوم برگزیده خداوند» هستند، نزاع و چالش‌هایی بوجود آمده است. این چالش‌ها، که اغلب با قضاوت‌های نادرستی هم همراه بوده، حتی موجبات بروز درگیری‌ها و خونریزی‌هایی را نیز فراهم آورده است. اخیرا در کلاس درس حقوق سازمان‌های بین‌المللی، هنگامی که متن قطعنامه اخیر شورای امنیت در باره بحران فلسطین تفسیر می‌شد، یکی از شرکت کنندگان در کلاس موضوع را به بحث‌های مذهبی کشاند و بیان نمود که یهودیان نژادپرست هستند زیرا خود را «قوم برگزیده خداوند» می‌دانند. بنظرم این داعیه نمی‌تواند اعتبار داشته باشد و فقط ناشی از عدم ادراک صحیح مفهوم «برگزیده بودن» به معنی مذهبی کلمه است. بنابراین، تصمیم گرفتم مقداری کنکاش در پیرامون آن داعیه داشته باشم و با احترام به اصل انسانیت و ضرورت ادراک اعتقادات دیگران،  نادرستی آن فهم ها نسبت به مفهوم «قوم برگزیده بودن یهودیان» که در میان مسلمانان رایج شده است، را با سادگی ممکن برای علاقه‌مندان توضیح دهم. بنابراین، این نقطه نظرات شخصی نویسنده به عنوان فردی مبتدی در باب مفهوم «برگزیده بودن» است. امید است که دوستان یهودی اگر خطایی در نوشتار وجود دارد، آنرا توضیح دهند تا اینگونه سوتفاهم فروکاسته و در نتیجه راه را برای همپرسگی برای یادگیری متقابل و دوری از تعصبات کور هموار نماید.

اصطلاح «قوم برگزیده» بیانگر اعتقادی است که به موجب آن قوم یهود از سوی خداوند برگزیده شده ‌است تا فقط او را بپرستند و رسالت بیان حقیقت خداوندگاری او را در بین تمام ملل جهان بعهده گیرند. یعنی عهد و میثاقی میان آنان و خداوند وجود بوجود آمده است تا هر دو طرف، یعنی هم خداوند و هم یهودیان، خود را به احترام به آن وفادار نگه می‌دارند. سفر پیدایش باب ۱۲ ویژگی متقابل بودن این میثاق را توضیح داده است. خداوند از ابراهیم می خواهد تا از خانواده و خویشان خود جدا شده و به سوی سرزمین کنعان برود که خداوند به او نشان داده است. حال اگر ابراهیم این فرمان را بپذیرد، خداوند او و خاندان او را برکت خواهد داد. این نوعی قرارداد است که میان طرفین برقرار است و تا زمانی اعتبار خواهد داشت که بنده خداوند خود را به آن ملتزم نگهدارد. اگر ابراهیم از سوی خداوند برگزیده شده است تا این ماموریت را بعهده گیرد، تعهد و مسئولیتی بردوش اوست تا رسالت الهی را انجام دهد بی آنکه این انتخاب به برتری نژادی و یا قومی منجر شود. افزون براین، انتخاب آن فرد به عنوان مأموریتی خاص به قوم یهود تلقی می‌شود تا شاهدی برای ملت‌ها و نمونه‌ای از عهد آنها با خداوند باشد که در همه حال باید رعایت شود. یعنی اینکه آفریده خداوند باید همواره خداوند را ناظر و حاضر بر رفتار خود در نگاهداشتن آن مسئولیت الهی بداند تا مقام برگزیده بودن او نیز پابرجا باقی بماند.

همان سفر پیدایش در باب ۱۷، آیه ۴ ویژگی‌های این عهد و میثاق را توضیح می دهد. اگر ابراهیم همواره خداوند را ناظر بر رفتار خود بداند، و در راهی که او نشان داده است قدم بردارد، در نزد خداوند عزیز خواهد بود. یعنی مقام برگزیده خداوند بودن تحقق پیدا می‌کند: «اما من اینک عهد من با توست و تو پدر امت‌های بسیار خواهی بود». این ابراهیم است که زمینه‌های برگزیده شدن از جانب خداوند را فراهم می سازد و اعتبار آنرا نیز با اراده خود تامین می‌کند. بنابراین در اینجا یک شرط وجود دارد. منظور اینکه آفریده فرمان آفریدگار را می‌پذیرد، همواره در اجرای آن می‌کوشد، آنرا بر همه امور دیگر برتری می‌بخشد، تنها به خداوند می‌اندیشد و در راه او قدم بر می‌دارد، و او را حی و حاضر و ناظر بر رفتار و کردار خود می داند تا شرایط برگزیده بودن تامین شود. گویی میثاق میان آفریدگار و آفریننده نوعی معامله و قراردادی تضمین شده است که بر هر داد و ستدی در دنیای فانی پیشی می گیرد. به عبارت بهتر و روشنتر، اعتبار داد و ستدهای دنیایی به این میثاق با خداوند بستگی دارد. اگر آفریده در همه حال آنرا محترم بر شمارد، و رفتار خود را در جامعه‌ای که در آن زندگی می کند براساس آن تنظیم کند، عزیز خداوند باقی خواهد ماند، و گرنه هیچ اعتباری برای برگزیده بودن نمی‌تواند تصور شود.

این نگرش در جهان بینی اسلامی هم تایید شده است: « أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ».  (سوره اعراف، آیه۱۷۲) براساس آیه قرآنی مذکور، آفریده نه تنها خداوند را عامل خلقت خود می‌داند، تصدیق می‌کند که تا قیامت به آن وفادار باشد. حال اگر قصوری در این مسئولیت انجام پذیرد، اساسا معنی و مفهومی برای اعتبار میثاق باقی نخواهد ماند. حال باز گردیم به اعتقادات یهودی. آیه ۶ از باب ۷ سفر تثنیه همین دلالت را بر معنای برگزیده بودن توضیح می‌دهد:«زیرا که تو برای یَهُوَه خدایت قوم مقدس هستی. یَهُوَه خدایت تو را برگزیده است تا از جمیع قو‌م‌هایی که بر روی زمین‌اند قوم مخصوص برای خود او باشی». چرا زبان مندرج در آیه یک چنین برتری ظاهری را برای یهود معرفی می‌کند؟ و چرا آنرا بازهم در همان سفر در باب ۱۴، آیه ۲ با شرح مضمون تکرار می‌کند؟ «زیرا تو برای یَهُوَه خدایت قوم مقدس هستی و یَهُوَه تو را برای خود برگزیده است تا از جمیع امت هایی که بر روی زمین‌اند به جهت او قوم خاص‌ّ باشی». بنظر می رسد بتوانیم این تردید را از پیش روی برداریم که برگزیده بودن و بواسطه آن امر مقدس بودن زمانی معنی و مفهوم خواهد داشت که آن قوم به عهد خود با خداوند وفادار بوده و آنرا بر همه امور دیگر در دنیایی فانی برتری دهد. در اینجا امر حضور خداوند در زندگانی باورمندان و تلاشی بی وقفه برای پاسداشت آن زمینه‌های عزیز بودن نزد آفریدگار را فراهم می آورد. البته این زبان بگونه‌ای ظریف عبرت آمیز هم هست زیرا به بندگان خداوند توصیه می‌کند که اگر از راه خداوند منحرف شوند، حیات خود را به دلیل دوری از خداوند تباه می‌سازند. این مضامین برای خواننده مبتدی مانند این نویسنده در هر دو متن مقدس یعنی تورات و قرآن قابل دریافت است. «و از ميان كسانى كه آفريده‏ ايم گروهى هستند كه به حق هدايت مى كنند و به حق داورى مى ‏نمايند». (سوره اعراف، آیه ۱۸۱) « پس خدا به ابراهیم گفت: “و اما تو عهد مرا نگاه دار تو و بعد از تو ذریت تو در نسلهای ایشان». (سفر پیدایش، باب ۱۷، آیه ۹) پیام در هر دوی این آیات یکسان است. یعنی اینکه هرگاه آفریده به عهد خود با آفریدگار وفادار باقی بماند، عزیز خداوند خواهد بود و هرگاه از آن عدول کند مقام خود را از دست خواهد داد. مشاهده می‌شود که در این خوانش برتری نژادی دیده نمی‌شود بلکه مفهوم «برگزیده بودن» توضیح دهنده رابطه قراردادی متقابل میان آفریده و آفریدگار از یکسو، و مسئولیت خطیر آفریده برای حفاظت از آن می باشد. بنابراین، صرف انعقاد رابطه هیچ دلیلی برای برتری نژادی نیست زیرا یک چنین قراردادی می تواند برای هر نظام اعتقادی قابل درک باشد و هدف آن نیز اصلاح رفتار و کردار بندگان خداوند است.

در آیین یهود اعتقاد «برگزیده بودن» تأثیر عمیق و ماندگاری بر یهودیان داشته است زیرا اهمیت خاصی به رابطه آنها با خدا می‌بخشد. در حقیقت، این برگزیده بودن می بایست ناظر براین باور باشد که آنها پیوسته باید تلاش کنند تا شایستگی رابطه با خداوند را داشته باشند. این شایستگی از طریق ادراک پیمانی که میان یهودیان و خداوند بسته شده است، یعنی اطاعت از فرمان خداوند و مطیع دستورات او قابل ادراک است. تصور نویسنده براین است که هرگاه این عهد و پیمان میان بندگان و خداوند در اثر غفلت و یا خودخواهی‌ها فراموش شود، مقدس بودن بندگان به عنوان برگزیدگان خداوند معنی وجودی خود را از دست می دهد. حال اگر امر برگزیده بودن را با وظیفه‌ای برای بندگان خداوند در نظر بگیریم، این تعبیر از آن می‌تواند منطقی به نظر آید که قوم برگزیده عهده دار امانتی الهی است و باید مسئولیت سنگین آنرا بر عهده گرفته و پذیرای آن باشد. به عبارت روشنتر، مومن باید همواره قلب خود را مستعد ادراک فرمان خداوند سازد، آنرا به همه وجود بپذیرد، و قدم به قدم در راهی گام بگذارد که خداوند آنرا فرمان داده است. در اینصورت است که برگزیده بودن معنی پیدا می کند. آیا این تعبیر زیبایی که رابطه عاشق و معشوقی میان بندگان و خداوند برقرار می شود، به معنی نوعی برتری طلبی است؟ یا اینکه بر دوش کشیدن بار سنگین مسئولیتی است که خداوند بر عهده بندگان خود قرار داده و آنان نیز آنرا با جان و دل پذیرفته‌اند؟

در اینجا گویی نوعی همپرسگی میان خداوند و بندگان او برقرار می‌شود که براساس آن بندگان مهیای پذیرش فرمان خداوند می شوند، و از آن طریق شایستگی برقراری رابطه با خداوند را نیز پیدا می‌کنند، و در مقابل نیز خداوند آنان را دوست داشته و به عنوان مردمان برگزیده عنوان می کند: «پس بدان که یَهُوَه خدای تو اوست، خدا خدای امین که عهد و رحمت خود را با آنانی که او را دوست می‌دارند و اوامر او را بجا می‌آورند تا هزار پشت نگاه می دارد». (سفر تثنیه، باب ۷، آیه ۹) برای یک فرد ناآشنا با یهودیت، خوانش ساده این آیه می‌تواند ناظر براین اعتقاد باشد که مفهوم برگزیده بودن از خداوند به این معنی است که خداوند مسئولیت‌های معنوی سنگینی بر دوش آن بندگان گذاشته و از آنان می‌خواهد که همواره در حفظ مقام شایستگی عبادت خداوند و پذیرش قبلی و روحی فرمان او بکوشد. اگر این مسئولیت معنوی و الهی از ابعاد فردگرایانه عبودیت به شرایط اجتماعی انتقال یابد، برگزیده بودن نمی‌تواند معنای دیگری بجز تلاش برای فراخواندن فرمان خداوند به جهان زندگی مردم باشد. 

البته خداوند پیشتر نمونه روشنی از این برگزیده بودن را به بندگان خود نشان داده است. قوم یهود گرفتار حکومت خودکامه فرعون شده بود. آنان به راه خداوند بازگشتند، راه سخت و پر فراز و نشیب بندگی را تجربه نموده و طی کردند، تا بتوانند از بندگی فرعون رهایی یافته و با رهبری موسی به آزادی دست یابند. از این پس یهودیان باید این آزادی را به عنوان بشارتی که از سوی خداوند دریافت کرده بودند، پاس داشته و به عنوان قوم برگزیده در راه توسعه و گسترش پیام خداوند آن بر روی کره ارض بکوشند. در حقیقت، این پیمانی است که میان خداوند و بندگان او منعقد شده است. اگر بتوان قداست میثاق را پاس داشت این شایستگی اعطا می‌شود تا آنها از سوی خداوند دوست داشته شده و عنوان «برگزیده بودن» را دریافت کنند. این برگزیده بودن به معنی شایستگی و قبول مسئولیت است و ضرورتا نمی‌تواند امتیازی برای برتری خواهی و برتری طلبی باشد. از نقطه نظر مفهومی، پیشتر نیز خداوند یک چنین قداست میثاق را برای ابراهیم توضیح داده بود. آیات ۱۵ تا ۲۱ از باب ۱۷ در سفر پیدایش توضیح می دهد که اسحاق و اسماعیل یک چنین شایستگی را دارند تا در امتداد میثاق با خداوند قرار گیرند و از اینطریق ذریت‌ آنها تا ابدیت پابرجا باقی بماند.

این تحلیل ممکن است بتواند ابعادی از موضوعات سیاسی همراه با مفهوم برگزیده بودن در دنیای امروز را نیز توضیح دهد. یهودیانی می کوشند به این میثاق وفادار باقی بمانند، آفریدگار آنها نه فقط در متن اعتقادات مذهبی متبلور می شود، راهنمای آنها در امور دنیایی سیاسی و اجتماعی هم خواهد بود. منظور این است که برای یهودیان معتقد، این مسئولیت برعهده آنها قرار دارد تا همه ابعاد و زوایای زندگی خویش را بر مبنای میثاق با خداوند توضیح دهند. بنابراین، نمی‌توان پذیرفت که مفهوم «برگزیده بودن» با ابعاد برتری نژادی تفسیر شود، بویژه در شرایط جهانی حاضر که قوانین حقوق بشری پذیرش اعتقادات دیگران و تساهل و مدارا را توصیه می کند. اگر مفهوم «برگزیده بودن»، هم برای یهودیان و هم در دیدگاه غیر یهودیان، نتواند با آرمان‌های انسانی از در تعامل و همپرسگی درآید، با اهداف خلقت یعنی امر رستگاری سازگار نخواهد بود. اما اگر آن مفهوم به ماموریتی برای معتقدان به آیین یهودیت بعنوان فراخوانی به حضور خداوند در حیات جهانی تفسیر شود، می‌تواند به عنوان راهنمایی برای همکاری میان معتقدان به خداوند به حساب‌ آید زیرا همه باورمندان را به رعایت میثاق با خداوند برای حضور در رفتار و کردار مردم فرا می خواند. در حقیقت، از آنجایی که مذاهب ابراهیمی به وجود یک خدا دلالت دارند، همگی به نوعی برگزیده خداوند هستند تا حضور او در جهان را تجربه کرده و اهداف زنگی را پایه همان عهد و پیمان برقرار سازند، در اینصورت مفهوم «برگزیده بودن» با موضوعات نژادی سازگار نیست. به سخن دیگر، هرچند که متون مقدس ممکن است گروه‌هایی را به دلیل پیمان بستن با خداوند «برگزیده» و «عزیز» در نظر بگیرد، این برگزیده بودن با رسالتی که آنها باید در جهان بعهده گیرند، می بایست تفسیر شود.

این خوانش با تفاسیر یهودایی معاصر مفهوم «برگزیده بودن» سازگار است. بعنوان مثال مردخان کاپلان بنیانگذار یهودیت بازسازی گرا معتقد است که خداوند نمی‌تواند یک قوم را عزیز داشته و بر دیگران برتری و رجحان دهد. بنابراین، نظریه‌هایی که مفهوم «برگزیده بودن» را به عنوان لطفی از سوی خداوند به قومی خاص تفسیر می کنند، هم از نظر عملی و هم اخلاقی برای دنیای امروز مشکل ساز هستند. با این حال، بیشتر اشکال یهودیت معاصر این مفهوم را رد نکرده‌اند، بلکه اهمیت آن را کمرنگ نموده و یا بر تفسیرهای ملایم مفهوم تأکید دارند.[i]

[i] My Jewish Learning

منبع کیهان لندن