کورش کبیر :
براساس اسناد وشواهد متقن وغیرقابل انکارصادق لاریجانی ریاست قوه قضاییه به دلیل مسئولیت مستقیم درهمه بی عدالتی ها، فسادها، ناامنی ها درجامعه ودستگاه قضای وازهمه مهمترنقض کامل اصل تفکیک قوای منتسکیوکه اساسی ترین دستاورد مدنی بشریت است باید ازسمت خود برکنار ومحاکمه شود.
قوه قضاییه ایران که طی ده سال دوران پس ازجنگ ایران وعراق توسط شیخ محمدیزدی به ” مخروبه ای ” تبدیل شده بود دردوره ده ساله ریاست سیدمحمودهاشمی عراقی ملقب به شاهرودی به تلی ازخاکسترتبدیل گردید وامروز با گذشت 8 سال ازریاست شیخ صادق لاریجانی به مزبله وجولانگاهی برای اراذل واوباش واشرارتبدیل شده است که بنام دین وقانون یا به بهانه اقتداروامنیت نظام آشکارا دست به هرجنایتی می زنند بطوریکه به ضرس قاطع می توان ادعا کرد امروزقوه قضاییه ایران به ستادمرکزی ظلم وفساد، پرونده سازی وقتل عام های گسترده تحت عنوان اجرای احکام اعدام وپولشویی وماله کشی بروی پرونده های کلان اقتصادی تبدیل شده است بطوریکه بالاخص با اندک تاملی درعملکرد یکدهه اخیرآن نهاد می توان ردپای تمام تبهکاریهای سازمان یافته را درآن قوه مشاهده کرد.
اما دلایل ما برای برکناری ومحاکمه ریاست قوه قضاییه
1- حبس وحصرمتهمان تا حد بیش از7 سال بدون محاکمه یا صدورکیفرخواست که درهیچ نظام قضایی امروزه جهان دیده نشده است.
2- صدوراحکام محکومیت شداد وغلاظ برای فعالان سیاسی وحقوق بشری یا روزنامه نگاران تحت عنوان مجرمان امنیتی وبازگذاشتن دست نیروهای خود وحامیان حاکمیت برای ارتکاب هرگونه جرم وجنایت وتبهکاری وهتاکی به مخالفان تحت احکام مجهول الهویه ای نظیر” مباهته ” که دروغ وتهمت زدن به مخالف را حلال ومباح می شمرد.
3- عدم ابلاغ کتبی احکام محکومیت متهمان بدلیل وحشت ازافشاء بیسوادی قضات فاقد صلاحیت قضاوت یا آلت دست حاکمیت بطوریکه دربرخی پرونده ها متهمان مجبور به استخدام چند میرزابنویس برای نت برداری ازاحکام صادره جهت تنظیم دفاعیات خود درمراجع تجدیدنظریا دیوانعالی کشورشده اند ( درپرونده بابک زنجانی متن حکم طی 150 صفحه با فونت کوچک نوشته شده که حدود 300 صفحه تایپ استانداردمی باشد)
4- هدایت پرونده های موردنظرحاکمیت با اتهام های گوناگون به دو الی سه قاضی بدنام امنیتی که درمرحله نخست عدم صلاحیت دادگاه و عدم صلاحیت بازپرس را می رساند واینکه صدها قاضی وشریف درستکاردرحال دادن تاوان برای چندقاضی فاسد و خودفروخته می باشند.
5- عادی شدن ردو بدل شدن رشوه وحق دلالی های چندمیلیاردی به قضات ووکلای موردنظر ازطریق کارچاق کن های وابسته به حاکمیت که یک نمونه آن درجنگ قدرت بین علی لاریجانی واحمدی نژاد درانتشارنوارمذاکرات فاضل لاریجانی با سعید مرتضوی درمجلس شورای اسلامی افشاء گردید.
6- عدم رعایت بدیهیات علم قضاوت ازجمله ” اصل البرائه “، نگه داشتن طولانی مدت چندماهه وچندساله متهمان دربازداشت به بهانه تحقیق یا محکوم سازی متهمان ازطریق رسانه های امنیتی بدون صدورکیفرخواست مشخص یا صدوراحکام قضایی
7- نفی استقلال کانون وکلای دادگستری ونگاه قوه قضاییه به وکلای مدافع بعنوان همدست یا شریک جرم متهمان وتلاش برای موازی سازی وبی اعتبارکردن کانون ازطریق ایجاد مراکزی نظیرمرکز امورمشاوران حقوقی قوه قضاییه و… درحالیکه درنظام های قضایی کشورهای پیشرفته شان وکلاء بدلیل کمک به کشف حقیقت درحد شان قاضی می باشد یعنی وکلاء قبل ازدفاع ازمتهم همکاران قضات برای کشف حقیقت وصدوراحکام براساس قانون می باشند.
8- تعلیق، اطاله دادرسی، آزادکردن زودترازموعد، اختصاص سلول های ویژه با تسهیلات وشرایط آسان یا مرخصی های هفتگی به کادرهای جریان حاکم برکشورکه بدلیل افشاء مفاسد آنها درعرصه اجتماع قوه قضاییه ناچاربه محکومیت صوری آنها شده است بگونه ای که این روند نه تنها تاثیرخود را برکاهش بزه توسط محکومین اندک بجای نگذاشته بلکه باعث تشجیع عوامل حاکمیت به ارتکاب جنایت وتبهکاری می شود.
9- صدوریا تعلیق احکام قضایی براساس دستورهای رسیده ازمقامات بالاترنظام اسلامی یا ماموران وبازجویان دستگاههای امنیتی واطلاعاتی کشور
10-عدم ایفای نقش مدعی العموم درپروندهای کلان اقتصادی وسیاسی ونمایشی وفرمایشی کردن برخی پرونده ها برای ایجادحاشیه امن برای پرونده های فساد کلان اقتصادی، پولشویی ها وغارتهای کلان ازبیت المال
البته کارنامه ننگین روسای اسبق وسابق وفعلی قوه قضاییه بسیارفراترازده مورد فوق بوده که برای جلوگیری ازطولانی شدن مطلب ازذکرآنها خودداری شده است که به به قول معروف ” خیرالکلام ما قل ودل” یا بهترین سخنان آنست که کوتاه وگزیده باشد.