چرا آخوندها بر خر مراد سوارند؟

مژگان پورمحسن :

برخی اوقات عکس العمل مردم غیر ایرانی نسبت به ما ایرانیان و کشورمان بیشتر از سالها فکر کردن خودمان بدردمان می خورد. از غیر ایرانیان توریستی که به همه جا منجمله ایران سفر کرده اند و می کنند نظرشان را می پرسم پاسخ ثابت این است: « ایرانیان مهربان ترین و گرمترین مردم دنیا هستند. ما در ایران و با مردم ایران احساس امنیت و آرامش کردیم.» اما در رابطه با رژیم آخوندی پاسخها متفاوت است: « از رژیمی دیوانه بگیرید تا (حکومتهای ) ایرانیان همیشه مستقل و سربلند بوده و هستند!» و البته در میان کسانی که از کشورهای جهان سوم می آیند و خود را چپ و ضد آمریکايی می دانند دیوانه ای چون احمدی نژاد را « قهرمان دفاع از محرومان و مبارزهٔ ضد امپریالیستی » می پندارند. آنهايیکه زمان شاه را یا از نزدیک یا از دور دیده اند می پرسند « شما چگونه فرح دیبا با آن زیبايی وشخصیت را گذاشتید و خود را زیر این پارچه های سیاه قایم کردید؟ »
از آنجايی که من بیش از۹۰٪ وقتم با غیر ایرانی ها می گذرد طبیعتاً در موضوعات مربوط به کشورم، دیدگاههای بسیار گوناگون و اکثراً از نقطه و زاويهٔ دید متفاوتی با برداشت خودم را می شنوم و از این دریافت نظريات غیرایرانیان سعی در غنا بخشیدن به فکر خودم و هم میهنان عزیزم دارم.
یکی از نتایج جدی که گرفتم مقایسهٔ کاملاً غلط بین غرب و زندگی غربیان از نظر مادی و معنوی، اقتصادی و سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و روند تاریخی رشد این جوامع با تاریخ و وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و ایرانیان می باشد. اینکه در تهران آرشیتکت ایتالیايی و دکوراتور ایتالیايی می آیند و با همکاری مهندسین و بخش خصوصی یا دولتی خانه ها و ساختمانهايی می سازند که نظیرشان را ما ایرانیان خارجه نشین دراروپا وآمریکا هم نمی بینیم نشان پیشرفت کشور و حتی رشد صاحبان این قصرهای غیر شاهان نیست. اینکه در ایران چند صد هزار خانواده توالت فرنگی دارند نشان رشد و پیشرفت نه اقتصادی نه فرهنگی و نه اجتماعی و نه حتی نظافت فردیست.
ما ایرانیان تا جايی که درایران ازنوجوانی و جوانی متوجهش شدم در «تقلید» استادیم. اگر با خرید وسیله ای ـ هر چه که باشد ـ احساس راحتی بیشتر کنیم یا در« چشم و هم چشمی بیمار گونه مان » احساس « بالاتربودن یا حد اقل کمتر نبودن از قوم و خویش و فامیل و دروهمسايه» بما  دست دهد  کمی آرامش میگیریم.
ایران باقی مانده از هزاران سال جنگ و تاخت و تاز اجنبی و ایرانِ باقی مانده از حملهٔ اعراب در حدود چهارده قرن پیش دیگر نتوانست هیچگاه سربلند کند و صدها مقاومت و شورش و بیشمار فداکاری نسل ها فقط توانست ایران امروز را در جغرافیای امروز نگاه دارد و بس.
رشد و پیشرفت هر جامعه در گروی فکرو عمل و تجربه اندوزی و شناخت و علم و ساخت و بدست آوردن آگاهيهای لازم در زمینه های مختلف است. مردم ما طی قرن ها همچون عصر حجرغربیان زندگی کرده اند.ما
نه فرهنگ  فئودالهای  فرانسه و انگلستان و پروس را داشته ایم که در جای جای سرزمینشان بغیر از بعد منفی استثمار، هزاران خدمت و نوآوری در امور کشاورزی و دام پروری و شکار و جنگ و ادوات جنگی تا
 ساختن کاخها و مجموعه های آموزشی و کاری و تا رشد هنر و ادبیات و اَشکال مختلف هنری ووو داشته اند که در ایران اساساً فئودالیته بدین شکل وجود نداشته وطبقهٔ اشراف غیرحاکم نداشته ایم.
اگر به عکسهای ایران و حتی تهران پایتخت ایران در اوایل حکومت محمد رضا شاه پهلوی نگاه کنید متوجه میشوید مردم ما چگونه زندگی می کرده اند. حتی عکس های شاهان و درباریان وحرمسرا هم از عصر حجر غرب عقب تر است. پس توجه بفرمايید هیچوقت ما را با هیچ موضوع غرب مقایسه نفرمايید.
ما ظرف قرون گذشته در هیچ موضوعی پیشرفت نداشته ایم؛ نه از مدرسه و علم و دانش نه از رشد کارهای یدی و تخصصهای مردم نظیر رشد قالیبافی و اختراع ماشین قالی بافی یا رشد هنر و صنعت جواهر سازی با وجود قدمت چندین هزار سالهٔ انواع آن در ایران یا رشد هنرو صنعت آبیاری مصرفی و کشاورزی با اینکه آثار شناخت اینها حتی در سه هزار سال پیش در کاوش آثارباستانی ایران پیدا شده. ما می بایست با آنهمه ریاضی دان و شیمیست و فیزیک دان و ستاره شناس در تاریخمان امروز از پیشرفته ترین مردمان در شناخت رازهای گذشته و حال بشریت در این رشته ها می بودیم ولی هیهات که مغزهای برجسته مان باید دردوقرن اخیرنیزبرای ناسا ووو کار کنند زیرا در کشورشان حتی حق تدریس علمشان و فکر کردن آزاد و انتخاب لباسشان را هم ندارند تا چه برسد به امور دیگر.
ما هیچگاه نتوانستیم کشوری صنعتی شویم و اگر زور و قدرت رضا شاه نبود ـ چه او را مبتکرو ملی ومیهن دوست بدانیم ـ چه دولتمردی از دولتمردان آن دوران خاورمیانه ـ در هر صورت، اگر او و زحمت و فشار او نبود، مردم ما شاید امروز سه ـ چهار میلیون پا برهنهٔ بیسواد که در خانه های کاهگلی شان زندگی بیچاره ای را می گذراندند بیشتر نبودند ونبودیم. واقعیات ما خیلی خیلی تلخ هستند ولی ما مهربان ترین مردم دنیا را داریم و بخاطر حفظ وطن از جان عزیزترمان و مردم اینچنین دوست داشتنی مان دست بدست هم دهیم و آخوندها و حوزه ها و حکومتشان را براندازیم و آنوقت هزاران سال عقب ماندگی را با شرف و غیرت و پشتکار جبران کرده، ایرانمان را بسازیم.
خرید اجناس غربی و ادا اطوار قشر سینمايی غرب را درآوردن ما را به هیچ کجا نمی رساند مگر به جمهوری اسلامی . پس هشیار باشید، آزموده را باز آزمودن خطاست.
جاوید ایران
مژگان پورمحسن