چرا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمی‌کنم؟

 

احد قربانی دهناری :

من در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمی‌کنم. دلایل زیادی دارم. برخی از این برهان‌ها را، اینجا با شما مردم آزاده‌ در میان می‌گذارم:

بی‌ارزشی رای مردم

رای مردم برای حکومت اسلامی هیچ ارزشی ندارد. آنها وانمود می‌کنند، مشروعیت خود را از خدا گرفته‌اند و مردم حقی برای مشروعیت بخشیدن به آنها ندارند. اینکه چرا و چگونه خدا خلافت خود بر روی زمین و امامت مردم را به یک عده قاتل، فاسد، جانی، جتگ‌افروز و بی‌کفایت داده است، بحث آن در اینجا نمی‌گنجد.

عدم آزادی

انتخابات ریاست جمهوری در حکومت اسلامی آزاد نیست. شورای نگهبان، که وجود خودِ این نهاد استصوابی غیرقانی است، سیاهه‌ای از وفاداران به خامنه‌ای و پادوهای بی‌ارده او و نه مردان و زنانی در خدمت مردم را ارائه کرده است.

عدم شفافیت

انتخابات ریاست جمهوری در حکومت اسلامی قابل اعتماد نیست. هیچ فرآیندی برای اطمینان از صحت، شفافیت و عدالت انتخابات وجود ندارد. هیچ نهاد مستقل داخلی و بین‌المللی بر انتخابات، نظارت ندارد. از اینرو، ولی مطلقه فقیه، هر کسی را که اراده کند، از صندوق بیرون می‌آورد

عدم استقلال قوه مجریه

قوه مجریه در حکومت اسلامی کارکرد، استقلال و اختیار ندارد. این رئیس جمهور نیست که به عنوان رئیس دولت، رهبری اجرایی کشور، نظارت و مدیریت بر فعالیت‌های اجرایی دولت را بر عهده دارد؛ وزرا و مقامات عالی‌رتبه را منصوب می‌کند؛ بر اجرای قوانین، حفظ حقوق شهروندان و عملکرد دستگاه‌های اجرایی نظارت دارد. بلکه یک دولت برتر، موازی و پشت پرده زیر نظر خامنه‌ای وجود دارد که سیاست‌های کلان کشور را مثل روابط خارجی، سیاست هسته‌ای، تخصیص بودجه کلان و مخفی کشور به اسلامگرایان افراطی لبنان، یمن و عراق را تعیین می‌کند. (قوه مقننه و قوه قضائیه نیز همین ویژگی را دارند.)

بی‌اختیاری رئیس جمهور

رئیس جمهور هیچ اختیاری در حل معضلات کلان کشور ندارد. تصمیم درباره مشکلات بزرگ داخلی و خارجی را ولی فقیه و بازوی سرکوب او، نهادهای امنیتی و سپاه می‌گیرند. رئیس جمهور اختیار اجرای قول‌هایی که  به مردم می‌دهد، درباره آن اگر صادق باشد، را ندارد. رئیس جمهور در اجرای اصلی‌ترین وظیفه خود که حفظ قانون و حقوق شهروندان است، اختیاری ندارد. (من تعجب می‌کنم کاندیدها چگونه به این خفت تن در می‌دهند و کاندید ریاست جمهوری می‌شوند. به‌ویژه که سرنوشت بنی‌صدر، بازرگان، رفسنجانی، خاتمی، موسوی، احمدی‌نژاد و روحانی جلوی چشم آنهاست.)

ابزار فرافکنی

رئیس دولت فرادست، موازی، نامرئی، واقعی و کانون‌ قدرت برتر خارج از دولت و مجلس که تصمیم گیر واقعی سیاست‌های کلان و مقصر اصلی وضعیت موجود و ویرانی کشور و جامعه است، به نهادی احتیاج دارند که خود را تبرئه کند. درباره سیاست‌های کلان تصمیم بگیرد، وقتی نتایج فاجعه‌بار آن آشکار شد، بیاید در تلویزیون و مثل یک اپوزیسیون بگوید: اگر حرف مرا گوش می‌کردید، این‌طور نمی‌شد.

قوانین و مقررات ضدانسانی

این فرض محال را بکنیم که رئیس جمهوری انتخاب شود که مدیران مکتبی، ایدئولوژی‌زده‌ی ناتوان، فساد و ناکارآمد را کنار بزند و با شایسته‌سالاری افرادی متخصص، کاردان و خدمتگزار را منصوب کند. آیا ساختار حقوقی و ساختار قدرت واقعی، اختیارات نهادهای قانونی و اختیارات و عملکرد فراقانونی نهادهای نامرئی، اجازه اجرای برنامه‌های رئیس جمهور را می‌دهد؟

پاداش فاجعه‌آفرینی

کارنامه‌ی حکومت اسلامی، سیاست خارجی جنگ‌افروز و حمایت از مرتجع‌ترین و خشن‌ترین نیروهای منطقه، ثروت و دسترنج مردم ایران را زیر پای آنها ریختن؛ سرکوب زنان، جوانان، دگراندیشان و پیروان ادیان و مذاهب دیگر، اقوام ایرانی؛ نابود کردن صنعت، کشاورزی و دامداری تا محیط زیست؛ از انقلاب فرهنگی، اخراج از کار و مصادره اموال، ناامید کردن از آینده جوانان و مهاجرت میلیونی متفکران و متخصصان؛ زندان، کشتار و اعدام مردم تحول خواه و هزاران جنایت دیگر است. شرکت در انتخابات فرمایشی-نمایشی خامنه‌ای  پاداش دادن به این جنایت‎هاست و این پیام زبونانه به دولت نامرئی است که هر جنایتی بکنید ما بره‌وار پای صندوق رای می‌آئیم و نعلین جلادان خود را بوسه می‌زنیم.

تقویت جنبش گذارمحور

تجربه بیش از چهار دهه دیکتاتوری حکومت اسلامی و نگاهی به قوانین حکومت اسلامی و اختیارات و کارنامه ولایت مطلقه فقیه، نشان می‌دهد که امید به اصلاح این رژیم، یک آرزوی بی‌اساس است. تحریم انتخابات ریاست جمهوری، تاکیدی بر عدم مشروعیت و فقدان پایگاه اجتماعی نظام خواهد بود و شرکت در این انتخابات ایجاد تفرقه در جبهه‌ی گسترده‌ی مقاومت سیاسی، مدنی و صنفی خواهان گذار از استبداد و فلاکت حکومت اسلامی است.

ارزش رای من

🗳 رای من ارزش سیاسی و اجتماعی دارد و بخشی از کنش اجتماعی-سیاسی من است. من  با رأی دادن و ندادن، به شکل‌گیری آینده کشورمان کمک می‌کنم و نشان می‌دهم که به مسائل و چالش‌های جامعه خود اهمیت می‌دهم و در قبال آن احساس مسئولیت می‌کنم. رأی من ابزار قدرتمندی برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه ما و جهان است و می‌تواند به بهبود شرایط زندگی ما و دیگران کمک کند. این «قیمتی دُر» را در پای خوکان نمی ریزم.

هر رای ما به حکومت اسلامی بی‌احترامی و خیانت به مبارزان کشته شده درجنبش‌های مطالباتی برحق، زنان، کارگران، کارمندان، فرهنگیان، کارکنان بهداشت و درمان، بازنشستگان، سی میلیون شهروند زیر خط فقر، اقوام فقیر نگهداشته و سرکوب شده است.

‌از ترس افعی‌هایی چون قالیباف و جلیلی با استيصال به مار پزشکیان پناه بردن، خیانت به خانواده‌های دادخواه، خیانت به خون نداها، ساریناها، کیان‌ها، خدانورها، ژیناها، نویدها، مجیدرضاها، خیانت به سوخت‌بران و کول‌بران، است.

حکومت اسلامی رفتنی است. شرکت ما در انتخابات فقط به این هیولای در بستر مرگ مشروعیت می‌بخشد و به  طول عمر او اضافه می‌کند تا به کشتارها و اعدام‌های مردم ما و ویرانی میهن ما ادامه دهد.

من برای رای خود ارزش قائلم و همراه و همگام با شهروندان آگاه، سازمان‌های سیاسی، صنفی و مدنی مبارز و شخصیت‌های میهن‌پرست بی‌شماری که انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری را تحریم کردند، در انتخابات شرکت نمی‌کنم. من به نابودی ایران، تایید سیاست‌های ضدمردمی و سرکوب مردم رنحدیده‌ی ما، رای نمی‌دهم.

۶ تیر ۱۴۰۳ – ۲۶ ژوئن ۲۰۲۴