چرا روس‌ها از همگرایی ایران و ترکیه نفع بیشتری می‌برند؟

گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) آخرین روزهای حیات خود را در عراق و سوریه سپری می کند. همزمان با فروپاشی داعش، کُردهای شمال سوریه و عراق در تلاشند تا با استفاده از خلأ امنیتی ایجاد شده در منطقه و نیز بهره بردای از ضعف دولت عراق و سوریه در اداره کشور، زمینه را برای کسب استقلال (در عراق) و یا استقرار حکومت فدرالی (در شمال سوریه) فراهم سازند.

کردستانحق نشر عکسGETTY IMAGES
Image captionنتایج همه پرسی استقلال کردستان عراق و تشکیل حکومت خودخوانده فدرال کردستان سوریه (روژاوا – کردستان غربی) با مخالفت صریح و تند رهبران ایران، دولت مرکزی عراق و نیز مقامات ترکیه مواجه شده است.

نتایج همه پرسی استقلال کردستان عراق و تشکیل حکومت خودخوانده فدرال کردستان سوریه (روژاوا – کردستان غربی) با مخالفت صریح و تند رهبران ایران، دولت مرکزی عراق و نیز مقامات ترکیه مواجه شده است. در این میان ایران و ترکیه به ائتلاف استراتژیک و هدفمند با یکدیگر روی آورده اند؛ ائتلافی کم سابقه که هدفش این بار مقابله با شکل گیری کردستان مستقل در عراق و سوریه و مهار تحرکات جدایی طلبانه در ایران و ترکیه است. روسیه نیز به عنوان یکی از بازیگران “محوری” نبرد علیه داعش بخصوص در سوریه و همینطور بازیگر “سایه” در جبهه مبارزه با استقلال اقلیم کرستان در عراق به نوعی در این ائتلاف استراتژیک مشارکت دارد و اهداف مهمی را در آینده سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه دنبال می کند.

در آستانه سفر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به ایران، در این مقاله ضمن بررسی نوع عملکرد ائتلاف ایران و ترکیه، استدلال کرده ام که دولت پوتین با اتخاذ دکترین رهبری از پشت سَر (Leading From Behind) موفق به دستیابی به سه هدف مهم استراتژیک شده است که عبارتند از:

۱) حفظ بشار اسد و شکست داعش در منطقه با کمک ایران و در سایه توافقات آستانه، ۲) ممانعت از جدایی اقلیم کردستان با همکاری ایران و ترکیه، ۳) تضعیف نفوذ و نقش آمریکا در این دو کشور از طریق ایجاد شکاف در مناسبات ترکیه-ناتو به نفع روسیه و حفظ منابع انرژی (نفت کرکوک) با شکست پروژه الحاق کرکوک به اقلیم کردستان با کمک ایران. بدین سبب روسیه به رغم هزینه کمتر نسبت به دو شریک استراتژیک خود از این همگرایی سود به مراتب بیشتری عاید خود کرده است؛ مسئله ای که می تواند در شکل گیری معادلات سیاسی و ژئوپلیتیک در منطقه تاّثیر به سزایی داشته باشد. در ادامه به تبیین هر یک از اهداف ذکر شده می پردازیم.

حفظ اسد و شکست داعش در عراق و سوریه

اگرچه بسیاری از تحلیل گران معتقدند مداخله نظامی روسیه در جنگ داخلی سوریه (سپتامبر ۲۰۱۵) اساساً با هدف جلوگیری از سرنگونی اسد صورت پذیرفت، اما مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی بی تردید از ارکان کلیدی راهبرد سیاست خارجی روسیه در این کشور محسوب می شد. روسیه ابتدا با تقویت ناوگان نظامی- دریایی خود در طرطوس و پایگاه هوایی لاذقیه از عبور و مرور گروه های تروریستی و شورشیان مخالف اسد جلوگیری به عمل آورد و در ادامه با مشارکت نیروهای دولتی سوریه و هم پیمانانشان از جمله حزب الله لبنان به بازپس گیری مناطق تحت کنترل داعش کمک کرد.

سوریهحق نشر عکسAFP
Image captionعملیات اخیر نیروهای دولتی عراق برای پس گرفتن کنترل کرکوک که با همراهی گروه‌های شبه‌نظامی از جمله نیروهای عمدتا شیعه “حشد شعبی” (بسیج مردمی) صورت گرفت خیال مقامات کرملین را از به خطر نیفتادن منافع اقتصادی روسیه در صورت بروز جنگ قومی در عراق راحت کرد

بی تردید بقای اسد به هیچ وجه گزینه دلخواه دولت رجب طیب اردوغان نبود. به تدریج اما وقتی ترکیه خود درگیر حملات تروریستی مرگبار از سوی داعش شد و نیز در مرزهای جنوبی با سوریه (بخصوص پس از کنترل نیروهای کّرد بر کوبانی) با موج سنگین ملی گرایی کُردی روبرو شد، بالاجبار به بازنگری در اولویت های سیاست خارجی خود در قبال سوریه پرداخت. اکنون با توجه به حضور اسد بر مسند قدرت، شکست داعش در استان دیرالزور و رقه و نظر به اینکه توافقات حاصله در مذاکرات آستانه مبنی بر تشکیل مناطق عاری از تنش میان نیروهای مخالف اسد و ارتش سوریه (و هم پیمانان) در حال اجراست، روسیه عملاً به عمده اهداف استراتژیک خود در سوریه دست یافته است. پوتین اکنون چه بسا تقویت کنترل بر آبهای مدیترانه و دریای سیاه از طریق تنگه بُسفُر را در راستای بازدارندگی روسیه در برابر ناتو در دستور کار داشته باشد.

ممانعت از جدایی اقلیم کردستان و همگرایی با ترکیه و ایران در سوریه

روسیه در نگاه اول شاید نقش چندان بارزی در تحولات جاری در عراق از خود نشان نداده باشد. مواضع گنگ و دو پهلو مقامات دولت روسیه در قبال مسئله استقلال اقلیم کردستان هم باعث شده نیات و اهداف واقعی کرملین هم چنان در پرده ای از ابهام باقی بماند. با نگاهی دقیق تر اما می توان اینگونه استدلال کرد که تجربه ناخوشایند روسیه از تحرکات جدایی طلبانه قفقاز شمالی به ویژه در چچن و داغستان مقامات روسیه را به موضع گیری تند در قبال اقدامات مشابه در منطقه خاورمیانه ترغیب می سازد. روسیه اگرچه برخلاف ایران و ترکیه خواستار عدم برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان نشد اما یقیناً این کشور در عراقی متحد و یکپارچه به مراتب توانایی بیشتری برای پیشبرد مناسبات اقتصادی و سیاسی خود با دولت مرکزی و یا اربیل خواهد داشت.

از این رو عملیات اخیر نیروهای دولتی عراق برای پس گرفتن کنترل کرکوک که با همراهی گروه‌های شبه‌نظامی از جمله نیروهای عمدتا شیعه “حشد شعبی” (بسیج مردمی) صورت گرفت خیال مقامات کرملین را از به خطر نیفتادن منافع اقتصادی روسیه در صورت بروز جنگ قومی در عراق راحت کرد. در سوریه نیز همکاری ایران و روسیه و ترکیه در زمینه مقابله با داعش از یک سو و کاهش اصطکاک و درگیری میان نیروهای کُرد دموکراتیک سوریه به رهبری آمریکا و نیروهای ارتش سوریه از سوی دیگر این امکان را برای روسیه فراهم آورده تا خود را نه به عنوان نیروی مداخله گر بلکه به عنوان میانجی گر صلح معرفی کند، امری که تقویت قدرت روسیه را در چانه زنی ها درباره آینده سوریه به همراه داشته است.

تضعیف نفوذ و نقش آمریکا در سوریه و عراق

مروری بر وضعیت اقتصادی کردستان عراق نشان می دهد که در یک سال گذشته روسیه با سرمایه گذاری بیش از ۴ میلیارد دلار در حوزه انرژی از ایالات متحده به عنوان بزرگترین سرمایه گذار در اقلیم کردستان پیشی گرفته است. در ماه جاری (مهر) کمپانی “روسنِفت” روسیه قراردادی به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار را با اربیل در زمینه همکاری مشترک در ۵ حوزه نفتی در شمال عراق به امضا رساند. شاید اینطور به نظر بیاید که روس ها با جدایی کردستان عراق قدرت مانور بیشتری برای پیشبرد منافع خود در حوزه اقتصادی و انرژی پیدا خواهند کرد. اما از آنجایی که استقلال کردستان به دلیل مخالفت جدی ایران و ترکیه احتمالاً باعث بروز تنش در روابط مسکو با تهران و آنکارا خواهد شد و چون خطر درگیری قومی در عراق به دنبال این پیشامد عملاً شرایط را برای تداوم موفقیت آمیز پروژه های اقتصادی روسیه در اقلیم کردستان دشوارتر خواهد کرد، دولت پوتین ترجیح می دهد با حمایت غیرمستقیم از ایران و ترکیه مانع از برهم خوردن شرایط فعلی در عراق شود.

ترکیه نیز ضمن در نظر داشتن منافع اقتصادی و انرژی خود و روسیه نسبت به اهمیت فعالیت خط لوله کرکوک-جیهان واقف است و قصد ندارد با تصمیم گیری غیر واقع گرایانه در مورد این مسئله باعث خشم روسیه شود. روسیه در سوریه هم به همگرایی بیشتر میان ایران و ترکیه کمک کرده است. توافقات اخیر میان روسیه، ترکیه و ایران در رابطه با ایجاد مناطق عاری از تنش در سوریه بر همین مسئله دلالت دارد. مهمتر از همه آنکه پوتین با بهره برداری زیرکانه از اختلافات ترکیه و آمریکا – از موضوع درخواست اردوغان از واشنگتن برای استرداد عبدالله گولن گرفته تا حمایت آمریکا از نیروهای کُرد شمال سوریه و تنش اخیر در زمینه صدور روادید—توانسته دولت اردوغان را در تنگنای استراتژیک در سوریه قرار دهد، تنگنایی که ترکیه را به همکاری با ایران و ترکیه به جای آمریکا وادار کرده است. قرارداد خرید سامانه دفاع ضدموشکی اس ۴۰۰ بین ترکیه و روسیه نیز به دیگر هدف پوتین یعنی ایجاد شکاف بیشتر در مناسبات آمریکا-ترکیه و ناتو-ترکیه عینیت بخشید.

سوریهحق نشر عکسREUTERS
Image captionمسئله اینجاست که ترکیه از نفوذ و گسترش نیروهای کُرد در سه کانتون اصلی در شمال سوریه (جزیره-کوبانی-عفرین) بیمناک است. به همین دلیل احتمالاً نیروهای مورد حمایت ترکیه در صورت موفقیت در ادلِب برای محاصره و یا نبرد با نیروهای کُرد مورد پشتیبانی آمریکا در کانتون شکننده عفرین آماده خواهند شد.

سرانجام

همگرایی راهبردی روسیه-ایران-ترکیه در سوریه و عراق به شکلی غیرمنتظره و تا حدی نگران کننده در جریان است. پس از داعش این بار هراس از ایجاد کردستان مستقل باعث شکل گیری این ائتلاف شده است. لذا عملیات اخیر نیروهای دولتی عراق و حشد شعبی در کرکوک و نیز مداخله نظامی ترکیه در ادلِب در شمال غربی سوریه را می توان در راستای شکست پروژه استقلال کردستان در شمال سوریه و عراق مورد بررسی قرار داد. بنا به دلایل اشاره شده روسیه خود را به عنوان برنده اصلی تحولات در سوریه و عراق معرفی کرده است.

در این میان اما ترکیه در وضعیت دشوارتری نسبت به دیگر شرکای خود قرار دارد، وضعیتی که در صورت بروز اشتباه محاسباتی میان ترکیه و روسیه در ادلِب می تواند به جنگی تمام عیار میان نیروهای کُرد در شهر عفرین و نیروهای ترکیه-ارتش آزاد سوریه و تنش بیشتر در روابط آمریکا-ترکیه منجر شود. مسئله اینجاست که ترکیه از نفوذ و گسترش نیروهای کُرد در سه کانتون اصلی در شمال سوریه (جزیره-کوبانی-عفرین) بیمناک است. به همین دلیل احتمالاً نیروهای مورد حمایت ترکیه در صورت موفقیت در ادلِب برای محاصره و یا نبرد با نیروهای کُرد مورد پشتیبانی آمریکا در کانتون شکننده عفرین آماده خواهند شد.

از آنجا که نیروهای روسیه در منطقه حائل میان حوزه نفوذ ترکیه در ادلِب و کانتون عفرین مستقر هستند، باید پرسید آیا روسیه این منطقه را به نفع ترکیه باز خواهد گذاشت؟ آیا روس ها حاضر خواهند شد به رغم توافق آستانه با پشت کردن به کُردها و به منظور ایجاد دردسر بیشتر برای آمریکا از برگ برنده خود در سوریه استفاده کنند و ترکیه و کُردها را در جبهه عفرین به ورطه نبرد با یکدیگر بکشانند؟ به هر تقدیر، ۱۰۰ سال پس از امضای قرار داد سایکس-پیکو از انگلیسی ها و فرانسوی ها در عراق و سوریه دیگر خبری نیست. به نظر می رسد این بار ایران، روسیه و ترکیه نقشه ژئوپلیتیک منطقه را دستخوش تغییر خواهند کرد.