کارناوال آخوندی عاشورا

مژگان پورمحسن :

در بیش از سیزده قرن پیش مردی عرب ومسلمان بهمراه خانواده و چند نفر از فامیل و بستگانش از کربلا می گذشتند و توسط  تعدادی از مردانِ مسلمانِ دیگر طبق فرهنگ عربی پیش و پس از اسلام کشته شدند.
اینکه مهمترین فرد کشته شده حسین نوهٔ پیامبر اسلام بود باعث نشد شورشی در میان خانوادهٔ بزرگ قریش صورت گیرد و نه انقلابی در میان اعرابِ مسلمان. جنگ، قتل، دزدی، غارت، دزدیدن و تصاحب زنان هم قبل از پیامبر اسلام در میان اقوام آن منطقه عادی ، جاری و مرسوم بود وهم محمد در قرآن و در عمل خود پس از ادعای پیامبری بر آنها صحّه گذاشت و هم در دورهٔ خلافت چهار خلیفهٔ اوّل به این رفتار دامن زده شد که اوج آنرا در تصرف سرزمین بزرگ پارس تاریخ به ثبت رسانده است. ایکاش در ایران هم « هفتاد و دو تن » کشته و حدود همین تعداد اسیر داده بودیم و قضيهٔ ما با این اقوام وحشی پایان یافته بود.

مردم ایران نه عرب بودند نه بیابانگرد نه بُت پرست نه مسلمان. ولی هیچ امپراطوری و هیچ مردمی به اندازهٔ ایرانیان از دینی سامی ضربه نخوردند و همهٔ وجود و موجوديّت تاریخی ـ جغرافیايی، معنوی ـ مادی،
فرهنگی ـ زبانی، فکری ـ هنری و ارزشی ـ اخلاقی خود را تا به امروز، نزدیک به چهارده قرن است که از دست داده اند و هنوز هم هویت خویش را باز نیافته اند. سرخپوستان آمریکای شمالی با وجود خوردن ضرباتی مشابه ما در پانصد سال گذشته باز هم با چه مقاومت و پیگیری در فکر احیای خویشند و ما ایرانیان چه بی احساس نسبت به پیوند با هویت اصیل خویشیم. بله، سرخپوستان اقوام متعدد در سرزمین های پهناور قاره ای عظیم بودند که برخی اقوام بطور کلّی نابود شدند، بله استعمارگران اینها اروپايی بودند، بله پانصد سال میشود
یک سوّم درازایِ زمان استعمارگرانِ ما، بله فرهنگهای اینها در حد زندگی با و در طبیعت بوده و پیچیدگی هایِ
ما را نداشته اند، بله اینها با دوران ارتباطات در سطح دنیا بسیار نزدیک ترند تا ایرانِ ویران شده و سوخته و قتل عام شده و به بردگی و کنیزی گرفته شدهٔ هزاره و قرون پیش، بله کشیشان و خواهران روحانی مسیحی چه بلاها که سَر این طفلکها و زبان و فرهنگ و ادیانشان  نیاوردند ولی باور بفرماييد آنچه سر ما آمده و می آید را امیدوارم نسلهای آینده با دست کاملاً باز در وطنمان تحقیق کنند و بنویسند از جمله آنچه بر سه نسل، نسل
پیش ازما، نسل ما ونسل فرزندان ما آمد.

مهرگان است و به شما عزیزان، هموطنان خوب و محترم تبریک می گویم. در بسیاری از نقاط عالم که فصل برداشت آخرین محصول مهم تابستانی است کشاورزان جشن می گیرند و کارناوالهای بسیار زیبایی با مقدار کمی از محصولشان براه می اندازند و ازمردمان شهرها، ایالتها و حتی کشورهای دیگر برای دیدن و شراکت در این جشنها به محل کارناوال می آیند و لذت میبرند.

ولی در ایران برده و بندهٔ آخوند و قاری و مداح ، کارناوالِ  عزای عمومی است که شهرها همه از بازار و مغازه و ادارات و کارخانجاتِ باقیمانده تا ارتش و سپاه و مدرسه و دانشگاه و تک به تک مردم همه عزادار و سیاهپوشند و سینه زنان و اشکریزان بر سر و صورت خویش می کوبند و با قمه سر خویش ـ از پیر مرد و جوان تا نوجوان و شیر خوره می شکافند ـ و زنان ضجّه زده و غش میکنند و آخوندها اینهمه را به حُبّ پیامبر و مولا علی و فرزندش امام حسین نسبت می دهند!!

اعراب و مسلمنان عزا برای نه پیامبر نه امامان شیعه و نه خلفا ندارند و کارناوال آخوندی را بحق نامربوط با الله و قرآن و پیامبر و سنّت و حدیث می دانند. عربها و مسلمانان که بنا به قرآن به حیات دنیوی و اًخروی معتقدند و زندگی و مرگ را صرفاً در اراده و اختیار خداوند می دانند با چنین نمایشهايی آنهم تحت نام اسلام و مسلمانی بیگانه اند. آنها اصلاً عزای دینی ندارند بلکه دو عید اسلامی دارند: عید فطر را که بمناسبت یک ماه
روزه داری که ماهِ بی چون و چرای تمرین معنویت محسوب میشود، جشن گرفته بدید و بازدید خانواده و قوم و خویش می روند وبه بچه ها عیدی و هدیه می دهند و یکی عید قربان که جشن پایان حج است. والسلام.

در حالیکه دهها کارناوال در دنیا سالانه برگزار میشود و بسیاری از آنها سَبَقهٔ دینی در میانِ ملل مختلف دارند هرچند که امروزه برخی بار مذهبی اوّليه را از دست داده باشند بواقع من در جهان هیچ کارناوالی به این غمگینی وبا  این درجه از حُزن و اندوه از یکسو و تا این حد با وحشیگری و سبعيت گسترده نسبت به روح وجسم خود و روح و جسم دیگران ندیده و نشنیده ام. چرا مردمی برای ابراز علاقه به سمبلی دینی ـ و جنگ او برای دفاع از خود و خانوادهٔ خود وحتی عقیدهٔ خود ـ بجای احترام مؤدبانه به او و خود درست بالعکس خود را و یاد او را شکنجه می کنند؟ آیا وقت آن نرسیده که دیوانه بازیهای چندین قرن و لات و لوش گری را کنار گذاشته ، از اجداد واقعی مان ادب، غیرت ، شرف ، اخلاق و تمدّن بیاموزیم.

من که بقول مرحوم مادربزرگم سيّد واقعی هستم و با عشق مولا علیِ خودم چندین دهه زندگی کرده ام بشما عرض می کنم کارناوال عاشورا و هر آنچه آخوند میگوید و یادتان میدهد را حقیقتاُ بجز توهین به اولياء الله
ـ اگر به آنها اعتقاد دارید ـ و تحقیر خویش ـ اگر برای خودتان احترام قائليد ـ محسوب ننمائيد.
آخوند در هیچ رده ای از حوزه با معنویت سر و کار ندارد و طی قرنها اثبات شده که از معنویّت هیچ نمی فهمد. اگر برای جراحی قلبتان خود را به قصّاب نمی سپرید، پس برای علّو روحتان، خود را به آخوند نسپرید.

مژگان پورمحسن
۲ اکتبر۲۰۱۷