کارگران و صندوق های رای

 

مهدی کوهستانی :

بحثی طولانی همواره در کشورهای مختلف مطرح بوده است که کارگران و زحمتکشان ازصندوق های رای چه میخواهند و اساسا بر خورد آنان با این صندوق ها چگونه باید باشد . برخی آمار ها حاکی از ان بوده است که در استانه قرن بیست و یکم اساسا ۵۰ در صد مردم هیچ اعتقادی به رای دادن ندارند زیرا که این رای دادن ها هیچ تا ثیری بر زندگی آنان ندارد . زیرا که ازفردای روز رای همانند پایان یافتن یک کارناوال و یا یک مسابقه هیجان انگیز فوتبال  هر کسی باید به همان کار روز قبل خود برگردد . کارگر باید به کارخانه خود برود و همانند روز قبل کارکند و کارفر ما بر صندلی خود تکیه بزند و رفتگر هم باید کار جمع آوری زباله را انجام دهد وانتخابات ها  با هر هیجانی که اتفاق بیا فتد هیچگونه تغییر اساسی در زندگی مردم ایجاد نمیکند . زیرا که تمامی جناح های نظام سرمایه داری خواهان حفظ ان نظام وسود آور بودن سرمایه ها هستند و هر گونه ایجاد خللی در سیستم سود آوری سرمایه میتواند کل نظام را به خطر اندازد .این  امر و این تصور مخصوص هیچ کشوری نیست و میتوان گفت تقریبا مردم تمامی کشور ها کم و بیش در آن یکسان هستند .

در یکسال گذشته ۵ بار انتخابات در اسرائیل اتفاق افتاده است که هیچکدام نتوانسته اند هیچ تغیری را در زندگی مردم اسرائیل و یا منطقه به وجود بیاورند این در حالی است که این کشورچه به لحاظ بین المللی وسوق الجیشی و منطقه ای یکی از کشورهای تعیین کننده در نظم ونظام منطقه ای و جهانی است . انتخابات آمریکا و رو سیه  و سایر کشورهای ارو پائی وآسیائی نیز در هقتاد سال گذشته از جنگ جهانی دوم تا امروز نیز نتوانسته اند هیچگونه تغییرمهمی را نه در کشور خودشان و نه کشورهای دیگری بوجود آورند و اگر تغییراتی هم به و جودآمده است نه در اثر انتخابات بلکه اساسا روند دیگری داشته است . علت این امر هم روشن است انتخابات انجام گرفته در ۷۰ سال اخیر همواره در درون نظام سر مایه داری و تحت سلطه این نظام بوده است و صندوق های رای همواره برای تحکیم این نظام و بکارگیری سیاستهای متفاوت برای بقای نظام سرمایه داری بوده است و آن نیروهای سیاسی و اجتماعی که خود رادر چهارچوب حفظ         نظام استثمار گرانه قرار ندهند هیچ گاه امکانی برای فعالیت سیاسی واجتماعی در اختیار انان قرار نمی گیرد و این امر طبیعی است که نظام سر مایه داری هیچگاه امکاناتش را در اختیار ان نیروهای اجتماعی که اساس استثمار انسان از انسان را زیر سوال میبرند قرار ندهد . مگر انکه در برخی موارد نادر به ان چنان افلاس و بن بستی دچار شوند که برآیند نیروها به سمتی باشد تا انکه قدرت را بالاجبار واگذارکرده و چندی عقب بنشینند که نمونه ای همانند شیلی تنها در یک مورد در ۷۰ سال گذشته اتفاق افتاده است و در برابرآن تمامی نظام سر مایه داری متحد شد تا آنکه آب رفته را به جوی بازگرداند و با کشتار های دسته جمعی  ان چه را از دست داده بود بازپس گرفت . نمونه های دیگری را نیز میتوان به صورت استثنا ذکرکردد که در هر کدام آنها نظام سر مایه داری با را ه انداختن حمام های خون اب رفته رابه جوی باز گرداند کشورهائی همانند اندونزی که با کشتارها و قتل عام های تاریخی مواجه شدند. از دیدگاه کارگران و زحمتکشان صندوق رای نمیتواند خواسته های انان را به خصوص در شرائط حاکمیت بلا منازع نظام سرمایه داری در سطح جهانی بر آورده کند . اما این مسئله رانمیتوان از نظر دور داشت که جناح های مختلف سر مایه داری برای ربودن گوی سبقت ازیکدیگر همواره تلاش میکنند که آرای وسیع کارگران و زحمتکشان را در مقابله با رقیب بکار گیرند و با هر ترفندی که میتوانند بخشی از انان را به پای صندوق های رای بکشانند و بازار بی رونق خود را پر رونق تر کنند .

طبقه گارگر و مبارزان اگاه و با تجربه آن بسیار ی از این تر فند ها را میشناسند و از همین جهتبود که فعالان آگاه کارگری بازی های هلدینگ ها در هفت تپه و فولاد را از ابتدا به خوبی رسد                          میکردند و هیچ گاه در دام های گسترده ای که در پیش پای کارگران گذارده بودند گرفتار نشدند .               هیچگاه گول اختلافات و یا کشمکشها میان سر مایه داران متفاوت ویا به ظاهر متفاوت را نخوردندو انرا بازی جناح های مختلف سر مایه داری برای کسب امتیاز از طرف مقابل میدانستند . اکنون با راه افتادن ستاد های تبلیغاتی و پیوستن برخی به اصطلاح فعالان کارگری به برخی ستادهای انتخاباتی معین روشن میشود که فعالان قدیمی کارگری ترفند ها رادرست تشخیص داده بودند تنها آنانی گول خوردند که عرصه فعالیت کارگری را با کسب وکارهای سرمایه دارانه اشتباه گرفته بودند و مواجب بگیران هلدینگ را به جای فعالان کارگری جازده بودند و الحق که خوب هم رسوا شدند . انان که برای گول زدن کارگران شوراهای اسلامی رابه جای شوراهای پتروگراد جا می زدند و کاسبان عر صه فعالیت کارگری را هم طراز مبارزانراستین این عر صه قرار میدادند، چه خوب مشتشان باز شد و تا سالها جنبش کارگری از گزند آنان رها خواهد بود . این عرصه جدید برای فعالیت مبارزان راستین حقوق کارگران، مسیری شفاف تر و پر بار تر از گذشته خواهد بود . و با باز تر شدن جاده  های حرکت به سمت افقی روشنتر در ایجاد تشکل های سراسری کارگران ، گام های استوارتری برداشته خواهد شد که اینبار با موانعی کمتر رو برو خواهیم بود . سنگرها و خاکریز های جدیدی ایجاد شده ،صف مبارزان راستین طبقه کارگر از هوچی گران و نان به نرخ روز خورها جدا شده است و موانع پیشرفت در بسیار ی از عر صه ها برداشته شده است و روشن تر میتوان گفت پیش به سوی ایجاد تشکل های مستقل و سراسری کارگران و زحمتکشان .تشکل های مستقلی که دیگر جائی برای کاسبکاران  و فریبکاران نخواهد بود .