موسی حاتمیان :
خامنهای جلاد مانند تمامی دیکتاتور های پیشین که با اشتباهات مهلکی، سقوط شتابان خویش را تسریع می کنند، در اندیشه ی متعفن اسلامی خودش، که تنگه ی احد را از دست رفته می دید، و حتی مومنانش در تردید از مرگ پیامبرشان وارفته بودند، با طراحی تهاجمی و وحشیانه برای بازتولید بنی قریظه ای در بلوچستان، و کشتاری در دانشگاه شریف تهران، زمینه ی باز تولید اعتبار آسمانی و امام زمانی خودش را ایجاد کرد، و با همین تلاش ناکام، امروز به صحنه آمد، در حالیکه چه نیروهای خودش در ایران و منطقه، و چه مردم ایران و ناظران جهان، بوضوح شاهد بودند، که آقا قافیه را باخته است، و بازی امروزش تنها یک رولت روسی آخرین شلیک به خودش در یک قدمی به گور سپردن خلیفه و تمامیت حکومت اسلامی اشغالگران ضد ایران و ایرانی بود، که دیگر نه جبرییل و نه پیامبر و نه خدای محمد و علی هم نمی توانند مانع در هم شکستن استخوان های سید علی و خلافت اسلامی بشوند، و امروز همه دیدند، که حتی تروریست های مزدبگیر آقا نظیر حسن نصرالله پس از دو هفته انتظار برای زنده یا مرده بودن خامنهای، امروز پس از آقای ولی نعمتش به صحنه آمد، و با همان ترس آقا سخن گفت، تا آخرین دلارهای آمریکایی را پیش از سقوط خلافت اسلامی دریافت کند.
نشانه های شکست کامل این بازی مرگ خامنهای، بنا به ماهیت قطار سریعالسیر انقلاب زن زندگی آزادی، با سرعتی باور نکردنی در تهران، کردستان، اصفهان، تبریز و آذربایجان، خوزستان و بلوچستان، خرم آباد و لرستان و جای جای ایران با قدرتی فزآینده تر آشکار گشت.
ارتش انقلاب که تاکنون متکی بر نیروهای جوان در جنگ با اشغالگران بود، تمامی نیروهای ذخیره ی خود را، حتی بدون دستورالعمل رهبری! از تهران و تمام شهرهای ایران و جهان به میدان آورده است، و امروز دانش آموزان دبیرستانی با پرچمداری گردآفریدان شجاع ایرانزمین خیابان ها را به تصرف درآوردند، و با سوزاندن روسری ها و عکسهای خمینی و خامنهای و نمادهای اشغالگران، تمامی مسمومیت های چهار دهه ی پروپاگاندای اسلامی آموزشی حکومت اسلامی را پاکسازی کردند، و این همان پتانسیل عظیم نهفته در نسل جوان انقلاب و شرایط منحصر بفرد انقلابی، در کوتاه کردن متغیر های زمانی برای تغییرات بنیادی می باشد!.
امروز تظاهرات دانشجویان و دانش آموزانی که در هسته ی مرکزی آنها، دختران شجاع با شایستگی پرچمداری در میانه ی میدان را بر عهده داشتند، تصاویر ماندگار و پیام های معناداری به جهان فرستادند، که کاوه های انقلاب، آخرین میخ های تابوت ضحاک را می کوبند!، و اکنون دیگر تمامی سرمقاله نویسان، کارشناسان و ناظران جهانی به راز و رمز پتانسیل عظیم ژینای ایرانیان یقین کرده اند، که کاوه ی اکنون میهن یک زن است!.
انقلاب شکوهمند زن زندگی آزادی – مرد میهن آبادی، در پس هر شب نبرد سراسری، صبحی زیباتر خلق می کند، و آنچنان در حال نو به نو شدن است، که حتی تندنویسان تاریخ نگاری نیز از ثبت این همه زیبایی عقب می افتند.
با تعظیم به رهبران میدانی که تصویری نوین از خرد جمعی را به گنجینه ی انقلاب ایران و جهان افزده اند، و با اشراف به اینکه از خارج کشور نمی توان نسخه برای کف خیابان پیچید، فقط نکاتی را بعنوان تجربه ی میدانی از آن بهمن سیاه پنجاه و هفت(که البته تفاوت کیفی ماهوی با انقلاب شکوهمند واقعی کنونی دارد) به اطلاع شما می رسانم:
اکنون که ولایت فقیه لشکر شکست خورده ی اسلام اشغالگران بوضوح نشان داده است، که تیغ ذوالفقار علی چلاق دیگر نه کسی را می ترساند، و نه کارآیی رعب و وحشت آفرینی دارد، رهبران میدانی بایستی خود و مردم را برای آخرین روزهای درگیری مشابه نوزده بهمن آماده کنند، تا در اولین پیوستن در دسترس نزدیک نیروهای ارتشی، بسرعت ضربه ی نهایی را فرود آورند.
در روزهای آتی میهن و انقلاب ما، حساس ترین شرایط را طی می کند، و رهبران میدانی در تهران، سنندج، تبریز، کرمانشاه، مشهد، اصفهان، شیراز، اهواز و تمام شهرها بایستی تجربه ی اشنویه را در دستور کار قرار داده، و بدانند که در نقطه اوج درگیری ها، زندان ها با کمترین نیروی دفاعی، بسادگی اشنویه قابل تصرف هستند، و شخصیت های معتبر اجتماعی که قدرت بسیج توده ای دارند، را بایستی به سلامت آزاد کرد، تا بتوانیم با رهبری متمرکزتر، با قدرت و درایت، و با تلفات کمتر خودی، و پیشگیری از هرج و مرج های ذاتی انقلابات و …انقلاب را از روزهای پایانی عبور داده و در صبح آزادی بر کرسی مجلس موسسان جدید بنشانیم.
وظیفه ی ما ایرانیان خارج کشوری، بعنوان عقبه ی ارتش انقلاب داخل میهن، این است که با تمام توان مالی، تخصصی، آکادمیک و حتی معمولی خودمان در این شرایط حساس پایانی اجازه ی نفس کشیدن به دشمن در خان هفتم ندهیم، و همچون روزهای گذشته هر چه بیشتر بر شکوه حضور و فریاد جهانی مردم ایران بیفزاییم، تا افکار عمومی جهان، تمامی دولت های خودشان را وادار کنند، بصورت عملی در کنار مردم ایران برای سرنگونی حکومت اسلامی اشغالگران حاکم بر میهنمان بایستند.
در هیجدمین روز نبرد انقلاب، نشانههای فتح و پیروزی آشکار شده است، و نوادگان اصیل ستارخان و باقرخان، قاضی محمد و آواره، بی بی مریم بختیاری و سردار اسعد، کوچک خان و کلنل پسیان آماده ی فتح مجدد تهران هستند. ما پیروز می شویم.