گريه براى آينده ى ايران

cyrous mohsen vand

سيروس محسن وند :

در اين نوشته ميخواهم حركتى به اسم “آينده ى ايران” را  بطور مؤدبانه توصيف كنم و خشمى را كه اين پديده درمن ميانگيزد به كنار بگذارم.

ترديدى نيست كه پروژه ى آينده ى ايران، با اين هدف ايجاد شده كه رضا پهلوى را بعنوان رهبر اپوزيسيون و شاه آينده ى ايران جا اندازى كند. نفْسِ هدف اين حركت، كاملاً بر حق است ولى نهوه ى اجراى آن ايراد دارد. مصاحبهى تلويزيونى اين گروه، نامناسب بود ولى مهمتر از آن، ماهيت شيوه ى آنها براى جااندازىِ رضا پهلوى نادرستاست.

بيش از سه دهه استكه همه ى اپوزيسيون از رضا پهلوى درخواست ميكند كه در مبارزه با نظام جمهورى، به بقيهى اپوزيسيون بپيوندد ولى رضا پهلوى ميگويند كه ايشان نبايد به اپوزيسيون بپيوندند بلكه اپوزيسيون بايد به ايشانبپيوندد. يعنى كه شاپور رضا پهلوى ميخواهند از همان آغازِ همكارى ميان جناح هاى مختلف اپوزيسيون، خودشاندر مسند رهبرى باشند كه البته يك خواسته ى غير دمكراتيك و ضد دمكراتيك است.

امروزه، چهره هاى سياسى كه در پشت تلويزيون انديشه قرار دارند، به اين نتيجه رسيده اند كه جناح هاى مختلفاپوزيسيون، عليرغم مشكلات و سختى هاى بسيار، به زندگى مستقل خود ادامه ميدهند و حاظر نيستند خودرا بهشيوه اى غير دمكراتيك، در زير چتر رضاپهلوى و همياران ايشان قرار دهند.

بنابر اين، آمده اند يك آلترناتيو به اپوزيسيون پيشنهاد ميكنند. آلترناتيوى كه تظاهر ميكند كه مستقل است ولى كاملاًدر خدمت سلطنت طلبانى استكه بر گرد رضا پهلوى هستند و در تلويزيون انديشه بروز ميكنند.

اين آلترناتيو، همانا جنبش “آينده ى ايران” است. جنبشى كه ميخواهد اپوزيسيون را تا نيمه راه به زير چتر رضاپهلوى بياورد تا از آنجا اپوزيسيون را به جايى سوق بدهند كه كاملاً تحت رهبرى رضا پهلوى در آيد. به عبارتى، باكمى فاصله، دكانى تازه باز كرده اند تا مشترى ها را تا نيمه ى راه بكشانند و سپس آنها را به همان دكان قبلىسرازير كنند.

به همين دليل، من اين حركت را محكوم ميكنم وگرنه معتقدم كه اپوزيسيون بايد آماده باشد كه مقدم رضا پهلوى راگرامى بدارد بشرطى كه ايشان به اپوزيسيون بپيوندد نه اينكه از اپوزيسيون بخواهد كه به ايشان بپيوندند.

در همين زمينه، من معتقد هستم كه لا اقل جزئى از سرمابه هايى كه رضا پهلوى و هميارانشان از آن برخوردارهستند، جزو سرمايه هاى ملى است و نبايد تنها براى تقويت گروه هاى سلطنت طلب مصرف شود بلكه ديگر گروههاى اپوزيسيون نيز بايد از اين سرمايه براى فعاليتهاى سياسى شان سهمى داشته باشند.