علی صدارت :
مهندسی انتخابات و متصدیان آن:
هر زمان كه به انتخاباتي نزديك مي شويم باند سيد علي خامنهاي و نيروهاي نظامي حامياش (سپاه پاسداران، بسيج و نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي بيت رهبري)، براي به دست آوردن قدرت بيشتر، برنامهاي تهيه مينمايند و به اجرا میگذارند تا که به اصطلاح برنده انتخابات شوند و اجازه ندهند به قول خودشان بيگانگان و نفوذيها كه منظور غير خوديها هستند، در مجلس نفوذ کنند!
سناريوي انتخاباتي سال 94 از بخشهاي مختلفي تشكيل ميشود و همواره با استارت شخص خامنهاي آغاز و با يك رشته عمليات دنبال میشود. این عملیات تا انتخابات ادامه مییابد.
خامنهاي و دستیارانش، از مدتها پیش، شروع کردند به سخن گفتن از برنامه «دشمن» برای نفوذ در ارکان رژیم ولایت مطلقه فقیه. به خصوص بعد از آنكه قرارداد وین وارد مرحله اجرا شد، وضعيت خامنهاي و فرماندهان سپاه شریک جرم او و برخي روحانيون دستیار او، موقعیت خود را بدتر یافتند. مردم ایران ننگ تسلیم را به حق به پای آنها نوشتند. از دید مردم، خامنهای در موقعیتی بدتر از موقعیت خمینی است. خمینی جام زهر قبول قطعنامه 598 را سرکشید. اما خامنهای به تسلیم ننگینی تن دادهاست و حاضر نیست مسئولیت آن را بپذیرد.
امروز، از دید مردم، وضعیت روشنتر از وضعیت در تابستان 1367، بهنگام قبول قطعنامه شورای امنیت و خاتمه جنگ است. یک طرف از دوره خاتمی، پیش از وضع تحریمها، میخواست امتیازهائی را بگیرد و پرونده اتمی را ببندد و طرف دیگر، یعنی خامنهای و دستیاران او مانع شدند و پس از وارد کردن صدها میلیارد دلار زیان به مردم ایران، تن به قراردادی بدتر از قرارداد ترکمن چای دادند. بدینخاطر خامنهای بیش از پیش، خود را ضعیف مییابد و نسبت به «انتخابات» دو مجلس حساسیتی بیش از اندازه پیدا کردهاست.
خامنهای و سران سپاه و باندهاي وابسته براي جلوگيري از حركت حکومت روحانی و حاميانش به خصوص در ماههاي باقيمانده به انتخابات دست به كار مهندسی انتخابات شدهاند.
خامنهای اجرای طرح مهندسی انتخابات سال 94 را آغاز کرد. در سخنرانياي در برابر صدها فرمانده سپاه، در شهريور ماه، با رمز ممانعت از نفوذ دشمن، به سپاه و سازمانهای دیگر دستور اجرای طرح را داد. او گفت:
دشمن به امید واهی پایان یافتن انقلاب، در فکر نفوذ، بخصوص نفوذ سیاسی – فرهنگی است که شناخت توطئههای دشمن، تقویت و استحکام روحیه انقلابی و حرکت مستمر به سمت تحقق آرمانها این هدف را ناکام خواهد گذاشت.
…برای هیچ سازمان و نهادی همچون سپاه وظیفه سازمانی برای پاسداری از انقلاب اسلامی به عنوان عزیزترین حادثه تاریخی و جاری کشور، تعریف نشده است!.
…سپاه علاوه بر تربیت عناصر درونی جدید، با عناصری که در خدمت دستگاههای مختلف! قرار میدهد بر آن مجموعهها و تشکیلات تأثیرگذاری میکند! و انسانهای مؤثری را رشد میدهد.
…سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک سازمان سر به زیر و سرگرم کارهای اداری خود نیست بلکه یک ناظرِ آگاه و بینا و متوجه مسائل داخلی و خارجی است.
…مجموعه اطلاعات سپاه! باید بطور دائم! مسائل را رصد و تهدیدها را شناسایی کند!.
…در زمینه سیاسی نیز بیگانگان بدنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.
بنابرسخنان فوق، خامنهاي مسئوليت مبارزه با نفوذيها و ممانعت از ورود آنها به مراكز سياستگذاري را برعهده سپاه گذاشته و از اطلاعات سپاه خواستهاست به طور دائم به رصد پرداخته و تهديدات را شناسايي كند. بنابراین، سپاه «موظف» است از ورود نفوذیها به دو مجلس خبرگان و «شورای اسلامی» جلوگیری کند.
٭ اطلاعات سپاه دست بکار میشود و نفوذیها در وسائل ارتباط جمعی را کشف میکند!:
بعد از سخنراني خامنهاي برنامه مهندسی انتخابات آغاز شد. این برنامه:
● محدود کردن فضای سیاسی و مطبوعاتی کشور
● به حداقل رساندن حضور كانديداهاي غير خودي. و
● از صندوقهای رأی بیرون آوردن اسامی کسانی که باید به عضویت این دو مجلس درآیند
را در بر میگیرد.
مشکلی که میماند میزان مشارکت مردم در انتخابات است. اگر تحریم همگانی بگردد، این رژیم ولایت مطلقه فقیه است که بازهم هرگونه مشروعیتی را از دست میدهد. اگر میزان مشارکت متوسط باشد، کار مهندسی مشکلتر میشود. اگر این میزان پائین باشد، مهندسی آسان میشود. و باز، رژیم ولایت مطلقه فقیه است که مردم همچنان آنرا غیر مشروع میخوانند. بنابر اطلاع، طراحان طرح مهندسی انتخابات را با توجه به هریک از احتمالها آماده کردهاند.
ابتدا مقاله نويسان وابسته به حسين شريعتمداري در كيهان و سردار يدالله جواني در روزنامه جوان و برخي سرداران و ماموران امنيتي در صدا و سيما و وب سايتهاي رجا نیوز، فارس و…، گفته خامنهای را تفسير کردند تا مگر شرايط براي بستهتر كردن فضاي انتخاباتي فراهم شود و زمينه برخورد با به اصطلاح نفوذي ها مهيا گردد
٭ائمه جمعه و جماعت «نفوذي» ياب:
پس از زمینه سازی تبلیغاتی، ائمه جمعه و جماعت سراسر كشور كه عموما از دار و دسته مصباح يزدي ميباشند، بر طبق دستور، در خطبهها و سخنرانيهاي پيش از نماز جمعه، وا اسلاما سردادند و گفتند كه نيروهاي سپاهی، امنيتي، اطلاعاتي و حراستي بايد مانع از نفوذ بيگانگان شوند.
٭ دست بکار شدنِ «نمايندگان» نفوذي شناس:
به دنبال مقاله نويسان و ائمه جمعه و جماعت، نوبت به «نمايندگاني» رسيد كه بايد مسئله نفوذيها را پیش میکشیدند و بر اساس «اسناد و مدارك»، براي برخورد نيروهاي نظامي و امنيتي با به اصطلاح نفوذيها، زمینه را مهيا میساختند. تعدادی از «نمایندگان» عضو جبهه پایداری در مجلس از «نفوذ عوامل بیگانه در روزنامههای زنجیرهای» سخن گفتند و مدعی شدند: «لیست ۱۲ نفرهای از این افراد اعلام شده است که این مساله تحت پیگیری است و وزرای مربوطه نیز از این موضوع اطلاع دارند». اما مدعای آنها از سوي هيچ وزير و نهادي تاييد نشد تا اينكه تعدادي ازروزنامه نگاران دستگير شدند و معلوم شد کار سه دسته بالا، زمینه سازی بر طبق طرح مهندسی انتخابات بودهاست و دستگیر شدگان نخستین قربانیان مهندسی انتخابات بودهاند.
٭ «شوراي نگهبان» نیز وارد عمل میشود:
احمد جنتي كه از ابتداي انقلاب همواره از افرادي بود كه هم پول خارجيان را در كيف مخالفان ميديد و هم نفوذيها را ديده باني ميكرد و در هر انتخاباتي با ذره بين فقاهتي هر كسي را به طور استصوابي رد صلاحيت ميکرد و هر زمان كه لازم بود با ابطال صندوقها، برخيها مانند حداد عادل را وارد مجلس ميكرد وارد گود شد و گفت: «شورای نگهبان اجازه نخواهد داد عدهای که به نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی، خط امام و ولایت فقیه اعتقاد قلبی ندارند وارد مجلس شورای اسلامی شوند و پستهای مهم نهادهای تصمیم گیر کشور را در اختیار گیرند… این پستها حق بچههای حزبالهی، انقلابی و مومن است».
جمله آخر احمد جنتي نشان مي دهد كه اين شورا كمربند خود را محكم بسته است تا مانع از ورود غير خوديها شود زيرا اين پستها مخصوص نيروهاي حزب اللهي ميباشد.
٭ ورود سرداران به صحنه:
حال زمينه آماده شدهاست: رهبري خط داده و رسانههاي وابسته و ائمه جمعه و جماعت بازار گرمي كردهاند و مجلس ليست نفوذيها را داده و شوراي نگهبان گفتهاست که نمیگذارد نفوذیها وارد مجلس شوند. پس، نوبت به سرداران سپاه رسیدهاست که وارد صحنه شوند. نفوذيها و جاسوسان را بگيرند و شرايط براي نامزد شدن را سختتر کنند. ابتدا،
● جعفری، «فرمانده» سپاه در سخنرانياي از چهار فتنه سخن میگوید و زمینه را برای ورود سپاه به عملیات آماده میکند: به گزارش “سپاه نیوز”، ۱۵ مهر، جعفری میگوید: «چهار فتنه بزرگ علیه نظام جمهوری اسلامی توسط آمریکاییها و همکارانشان در داخل طراحی شده است:
1.«جنگ تحمیلی هشت ساله
2. دوم خرداد
3. فتنه هشت ماهه سال ۸۸
4. فتنه بزرگ هستهای
از جمله اینها هستند».
اما سپاه موجودیت و سازمان سیاسی مسلح و حاکم بر کشور شدن خود را از همین «فتنه»ها دارد. به قول آلن کلارک، وزیر دفاع در حکومت تاچر، اسباب ایجاد و ادامه جنگ را انگلیس و امریکا فراهم کردند. ایجادش را توسط صدام و ادامهاش را توسط رژیم خمینی و با انجام کودتا در خرداد 60، یک دلیل از دلائل ادامه جنگ، بزرگ شدن سپاه و ستون فقرات رژیم شدنش بود. اما حالا به قول هاشمی رفسنجانی کشور را میخورد و سیر نمیشود. و اگر دولت خاتمي به سر كار نميآمد، آن قضايا اتفاق نميافتاد و سپاه اختاپوس وار بر کشور چنگ نمیانداخت. «فتنه سال 88» هم کودتا بر ضد جنبش مردم ایران توسط سپاه بود. «فتنه توافق هستهاي»هم كه فرآورده بمب اتم سازی سپاه و کشاندن کار به تسلیم توسط شخص خامنهاي و سران سپاه است.
● به دنبال جعفری، اطلاعات سپاه كه خامنهاي گفته بود مواظب باشد، وارد بازي شد و عدهاي را به عنوان نفوذيهاي رسانهاي دستگير كرد. بیانیه اطلاعات سپاه گویا است:
«طی هفته جاری، اطلاعات سپاه چند تن از اعضای شبکه نفوذی همکار با دولتهای متخاصم غربی را که در فضای مجازی و مطبوعات کشور فعال بودند، بازداشت کرد. این اقدام پس از ماهها رصد مستمر اطلاعاتی و اشراف همه جانبه به ابعاد فعالیتهای این شبکه انجام شده است. اقدامات و تحولات بعدی در این حوزه متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد».
در «انتخابات» گذشته، سرداراني مانند مشفق (عبدالله ضيغمي)، رضا سراج و… به عنوان كارشناسان امنيتي چونی و چرائی مهندسی انتخابات را توضیح میداند. میگفتند چرا به جز خوديها ديگران نبايد انتخاب شوند و چرا باید مانع از انتخاب آنها شد. اينبار، فردي از گروه سرداران افراطي به نام آصف، تحت عنوان كارشناس امنيتي بر پرده صدا و سيماي ولايت فقیه ظاهر شد و مانند سردار حسين سلامي جانشين فرمانده سپاه جملات «روشنفكر مآبانهاي» بر زبان آورد و گفت: «….مجموعهای از مجربترین فعالان رسانهای اپوزیسیون خارجی و داخلی در یک فرآیند پیچیده هرمی! در تلاش برای شبکه سازی در میان رسانههای داخلی بودهاند… نوع دریافت مبالغ و پولها از خارج از کشور، از طریق صرافیها و عناصر محدود و برخی افراد خاص تزریق میشد تا توسط تئوریسینهای امنیتی سرویسهای اطلاعاتی غرب، این شبکه برای ادراک سازی افکار عمومی و تشکیل شبکههای سازماندهی شده داخل کشور ایجاد شود … این فرآیند با طراحی و بودجه ریزی پنهان از طریق سرویسهای جاسوسی آمریکا و حمایتهای دستگاه دیپلماسی انگلیس پشتیبانی میشد».
احتمال دستگیریهای دیگری در ماههاي پیش از انتخابات هست. از قرار، خامنهای از اینکه ایران بعنوان زندان روزنامه نگاران مقام سوم را در جهان بدست آوردهاست، راضی نیست. میخواهد مقام اول را از آن ایران کند!
٭حمله به سخنرانيهای «نفوذيها»:
در اجرای طرح مهندسی انتخابات، نوبت به حمله «نيروهاي ارزشي» یعنی شخصي پوشهای سپاه و بسيج به سركردگي برخي از «نمايندگان» مجلس، به مجالس سخنرانی رسيد:
• حمله چماقداران به فرماندهي حسيني «نماينده» ورامين به موسوي لاري و انداختن عمامه از سر او. یعنی اینکه عمامه باید در خدمت قدرت باشد وگرنه نه احترام و نه اعتبار دارد.
• چماقداران به سخنراني سخنرانان غير خودي در شهرهاي مختلف نيز حمله كردند و مانع از انجام آنها شدند.
انجام این قسمت از برنامه نیز تا زمان «انتخابات» ادامه خواهد يافت.
٭ برگزاري سخنرانيهاي مكرر خوديها و سرداران سپاه در دانشگاهها و اماکن دیگر و اقدامات تهدید و تحدیدآمیز دیگر:
● خودیها و سردارها، بخصوص جلیلی، مرتب مجالس سخنرانی ترتیب میدهند و کسی هم به آن مجالس حمله نمیکند.
• ممانعت از برگزاري مراسمی که غير خوديها ترتیب میدهند.
• تشديد كنترل خيابانهای تهران و شهرستانها در پوشش مانور هاي مختلف توسط سپاه و بسيج
• انتشار شايعاتي از جمله خطر داعش و نفوذي هاي بيگانه و كشف بمب و… براي تشديد فشار
● رد صلاحيت و حذف گسترده نامزدهای غير خودي. بقرار مسموع، حتي ممكن است مانع از حضور هاشمي رفسنجانی و برخي روحانيون با سابقه در انتخابات خبرگان رهبري نیز بشوند. انبارلوئی او را به حصر خانگی نیز تهدید کردهاست.
٭ گروههای خودی که عرصه «انتخابات» در اختیار آنها است:
1. جبهه پايداري انقلاب اسلامي:
وقتي مصباح يزدي و مريدانش قرارگاه عمار را تاسيس کردند براي ادامه حركت سياسي خود نيازمند تشكيل جبههاي شدند تا بتوانند با استفاده از نيروهاي ديگر «برنامههاي عظيم» خود را به اجرا در آورند.
مصباح یزدی، پنجشنبه 6 مرداد، بهعنوان سخنران ویژه به همایش اعلام موجودیت جبهه پایداری انقلاب اسلامی آمد تا آن چنانکه این جبهه اعلام کرده بود، فعالیتش را زیر نظر دو فقیه و عالم برجسته یعنی «آیات عظام» مصباح و خوشوقت آغاز نمايد. با گذشت تنها 3 ماه از ماجرای قهر احمدی نژاد، تقلاها برای ایجاد جبهه پایداری شدت گرفتند و این جبهه بوجود آمد. روزنامه کیهان در تاریخ 30/4/90 نوشت: جبهه پايداري انقلاب اسلامي به زودي با صدور بيانيهاي اعلام موجوديت ميكند و همايش سراسري آن نيز هفته آينده برگزار خواهد شد. این روزنامه ادامه داد: «در اين جبهه افرادي از همكاران قبلي دولتهاي نهم و دهم، برخي اعضاي فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس، برخي اعضاي قرارگاه عمار و برخي از شخصيتهاي مطرح سياسي كشور حضور دارند و
رابطه با خدا براساس اخلاص
رابطه با ولي خدا براساس تبعيت
رابطه با مردم براساس صداقت و خدمتگذاري
مرزبندي با فتنه 88
مرزبندي با گروه انحرافي
مرزبندي با خواص مردود جزء شاخصههاي اصلي موسسين جبهه پايداري است.
مصباح يزدي در باره تاسيس اين جبهه چنين ميگويد: مسئله انتخابات اخیر مجلس شد. بنده خودم در شهرستانهایی اتفاقی رفته بودم، حس کردم که رفیق ایشان (آقای احمدی نژاد) از مدتها پیش مشغول زمینهسازی برای انتخابات مجلس و بالمآل برای ریاست جمهوری خودش است. به دوستان تذکر دادم که مواظب باشید مسئله جدی است و حواستان جمع باشد که وظیفه شرعیتان را عمل کنید.
از کسانی که بنده مستقیماً با ایشان تماس داشتم، آقای آقاتهرانی بود که در اینجا شاگردمان بودهاست. با ایشان مستقیماً صحبت کردم و با دوستان دیگر معالواسطه. تا اینکه چند نفر از نمایندگان مجلس پیشنهاد کردند که میخواهیم با شما ملاقات و صحبتی کنیم. من هم پذیرفتم. آقای کوچکزاده بود، آقای آقاتهرانی بود، اسمها درست یادم نیست، دو سه نفر دیگر از همین تیپها بودند که یکیشان، آقای زارعی بود که الان در جبهه پایداری است. اینها آمدند و گفتند که ما متحیریم. ما تا به حال به دلایلی از جمله حمایت مقام معظم رهبری از احمدینژاد از ایشان حمایت کردیم، ولی از وقتی که این رفتار را شروع کرد متحیریم چه کنیم و حالا مسئله انتخابات آینده مجلس مطرح هست.
ما هم گفتیم که شما خودتان اهل بصیرت و کارکشته سیاست هستید. بنشینید ببینید مصالح کشور چه اقتضا میکند، فکر این باشید که اسلام حفظ شود. از چیز دیگری نترسید. ملاقات دوستانهای بود و از ما نظری خواستند. بعد از چندی درخواستی کردند که با چند نفر دیگر جلسهای با ما داشته باشند. این دفعه آقای محصولی و آقای دکتر الهام هم بودند. گفتند تا به حال در دولت قبلی به نام «رایحه خوش خدمت» کار میکردیم و حالا نگرانیم که این رفیق آقای احمدینژاد( مشائی) از این اسم و این افراد استفاده کند. شاید بعضی از افرادی را که با ما کار میکردند جذب کند و بگوید که اینها همانها هستند و ما میخواهیم صریحاً اعلام کنیم که شرط شروع کار سیاسیمان مخالفت با این گروه انحرافی است و به این مناسبت میخواهیم تابلوی جدیدی را انتخاب کنیم و تابلوی رایحه خوش خدمت کنار برود.
آنچه عرض میکنم حاصل مضمون است و عین عبارتها یادم نیست. پیشنهاد کردند که اسمش را بگذارند گروه انقلاب اسلامی یا چنین چیزی؛ روی عنوان انقلاب اسلامی تکیه کردند. بعداً حدس زدم میخواهند مشابه همان فراکسیون انقلاب اسلامی را که در مجلس دارند و آقای حسینیان و سایرین در آن هستند باشد، برای همین روی عنوان انقلاب اسلامی تکیه میکنند، از من نظر خواستند. بحث طلبگی مشورتی است. مثل گروههای دیگر مثل رهپویان… که عنوان جمعیت را میگذارند، این هم در مقابل بشود مثلاً جمعیت انقلاب اسلامی یا شاید گفتند حزب انقلاب اسلامی. جزئیاتش را اقرار میکنم که یادم نیست. گفتم در مورد عنوان انقلاب اسلامی همه طرفدار انقلاب اسلامیاند، چیزی نیست که ویژگیای برای شما داشته باشد. بنده پیشنهاد میکنم بگویید جبهه پایداری انقلاب اسلامی، یعنی کسانی که از جریان کذایی انحرافی زاویه گرفتند و نشانه این باشد که شما دارید آنها را نفی میکنید، شما روی اصول انقلاب پایدار هستید و آنها منحرف شدهاند. این پیشنهادی بود که ما به آنها کردیم. آنها هم پذیرفتند. بعد هم اعلام کردند که میخواهیم جلسهای برگزار کنیم که تابلویی بهجای رایحه خوش خدمت مطرح شود، از حضرت آیتالله خوشوقت، آقای دکتر حدادعادل و تو دعوت کردیم. روز موعود که رسید گفتند آقای خوشوقت بلیط برای مشهد داشتند و ایشان نمیتوانند تشریف بیاورند، ولی آقای حداد هستند. ما هم قولی داده بودیم و شرکت کردیم.
و…
سرانجام همایش جبهه پایداری انقلاب اسلامی صبح روز پنجشنبه 6/5/90با حضور مصباح یزدی و چهره های شاخص اصولگرا در محل سالن همایش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد و رسما اعلام موجودیت کرد.
در این همایش، مصباح گفت:«برخي تصور نكنند هر كجا عنوان وحدت مطرح بود، ديگر نميتوان حرفي روي آن زد و همه بايد خود را تسليم آن كنند بلكه بايد ديد هدف از وحدت چيست و وحدت براي چه؟…در مسائل سياسي كشور كساني كه اصولگرا هستند ما احترام خاصي براي آنها قائل هستيم البته كساني كه واقعا اصولگرا هستند نه اينكه از نام آن سوء استفاده ميكنند. ما همه آنها را دوست داريم و هر كاري از دستمان برآيد برايشان انجام ميدهيم. حضور ما در جبهه پايداري انقلاب به معناي انشقاق، تضاد و اختلاف نيست بلكه تشخيص داديم تعلقات اين گروه به ارزشهاي اسلام و پايبندي آنها به ارزشهاي انقلاب بيش از ديگران است و اين نبايد جاي هيچ توهم و انحرافي باشد».
در اولین همایش جبهه پایداری افرادی همچون مصباح یزدی، مرتضي آقاتهراني، كامران باقري لنكراني، پناهيان، حسينيان، غلامعلي حداد عادل، صادق محصولي، مهدي كوچكزاده، غلامحسين الهام، فاطمه رهبر، حميد رسايي، علي اصغر زارعي، محمد كوثري، بیژن نوباوه، حسین الله کرم، شجوني، آشتياني نماينده قم، امیرحسین قاضی زاده نماينده مشهد، محمدحسين فرهنگي، حسین فدایی، سید نظام موسوی، وحید جلیلی، وحيد امينپور، فاطمه آليا، زهره الهيان، طيبه صفايي، فاطمه واعظ جوادی، سید علی طاهری نماینده گرگان، نصرالله کوهی نماینده کوار و سروستان، بزرگواری نماینده کهکیلویه، مسعود دهنمكي، فتحيپور رئيس كميسيون اقتصادي مجلس، ولي اسماعيلي نماينده گرمي و تعداد زياد ديگري از نمايندگان مجلس هشتم حضور یافتند.
٭اهداف جبهه پايداري:
● جبهه پايداري مرزبندی با جریانهای فتنه و انحرافی را مشخص كرده و تعیین میکند…
● با پرهیز از ساختار حزبی درصدد است که یک مدل کار تشکیلاتی تحت نظارت فقیهان ارائه کند.
براستي چرا فقيهان! و نه ولي فقيه مطلقه؟ زیرا جبهه پايداري وابسته به مصباح يزدي، در بند ولايت مطلقه فقيه نيست و در پي اجرای برنامه ديگری است كه محمد ناصر سقای بیریا، شاگرد برجسته مصباح، آنرا اینسان توضیح میدهد: …مصباح یزدی در پی ایجاد تشکیلاتی! «عظیم!» متشکل از نیروهایی است که در ۳۰ سال اخیر آنها را پرورش داده است!… «جبهه پایداری انقلاب اسلامي» هدفی «بسیار عظیمتر» از انتخابات نهم مجلس دارد و انتخابات مجلس نهم تنها آغازی برای اجرای «طرح عظیم» مصباح یزدی است.
به راستي اين طرح عظيم چیست و اين تشكيلات گسترده كه تنها براي انتخابات مجلس نهم نيست و اعضای آن همه شاگردان مصباح و مريدان او هستند، برای چیست؟برای از میان برداشتن جمهوریت است. اين جبهه براي ويرانگری تشكيل شده است و خود را آماده تهاجم به انقلاب ايران و حذف جمهوريت و تأسيس «دولت اسلامي» میکند. الا اینکه البغدادی بر مصباح پیشی گرفت و دولت اسلامی را اعلان کرد.
• بعد ازتاسيس اين جبهه، در گفتگويي با سخنگوي آن، كامران باقري لنگراني، اعضاي اصلي و علي البدل، به مطبوعات معرفي شدند. سخنگوي اين جبهه، باقري لنكراني همان فروشنده زمينهاي شيراز بطورغير قانوني ميباشد. این زمین دزد را مصباح یزدی نامزد ریاست جمهوری کرد و گفت: «من در پیشگاه الهی شهادت میدهم در بین کسانی که در یازدهمین دوره ریاست جمهوری کاندیدا شدهاند، جناب آقای دکتر لنکرانی اصلح هستند و امیدوارم که این شهادت، برگ زرینی در نامه 80 ساله من باشد. برخی از افرادی که کاندیدا شدند من به آنها ارادت دارم و آنها نور چشم من محسوب می شوند اما برای این کار مناسب نیستند. ولی بینی و بین الله، شهادت میدهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمیشناسم» !!
اما این شخص «اصلح روي زمين و زير آسمان» از سوي شوراي نگهبان بنا به دلايلي رد صلاحيت شد كه يكي از آنها سوء استفاده بود: «به گزارش صبح امید، (نشريه محلي شيراز)، شجاعالدين حائری فرزند آیتالله حائری معلم اخلاق دولت و امام جمعه سابق شیراز در چارچوب شرکتی به نام تعاونی طوبی چند صد قطعه زمین با عنوان باغ شهر به قطعات ۲۰ میلیون تومان و بیشتر با واسطه دکتر کامران باقری لنکرانی و دکتر مریم اردبیلی (همسر شجاع حائری و مشاور امور بانوان استانداری فارس در دوره محمد رضا رضازاده)- پسر باجناق آيتالله حائري شيرازي و داماد آيتالله خزعلي – به پزشکان شیراز و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز فروخته است، بدون اینکه این شرکت و یا خانواده آیتالله حائری مالکیتی بر زمینهای منطقه دالین شیراز داشته باشند. نکته مهم در خصوص شرکت تعاونی طوبی این است که اعضای این شرکت را خانواده آیتالله حائری و علیرضا نجابت داماد آقای حائری تشکیل دادهاند.
بر اساس این گزارش، پیشتر برخی شاکیان شجاع حائری، دادگاه را به خودسوزی تهدید کرده بودند، چرا که علیرغم شکایات مستند این عده، به پرونده آنها رسیدگی نشده بود. اما اکنون و پس از گذشت ۳ سال دادگاه بدوی حکم اولیه را در خصوص شجاعالدين حائری صادر کرده است. چند وقت پیش هم علیرغم حکم جلب فرزند آیت الله حائری شیرازی، او با قید وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود
● لنكراني، در معرفی «جبهه پایداری» گفتهاست: «ما شوراي فقاهتي را تشكيل داديم كه در آن آيتالله مصباح يزدي و آيتالله خوشوقت حضور دارند و در واقع اين شورا يكي از اركان اصلي جبههي پايداري است. برخي از تصميمات جبهه پايداري از جمله تصميمات كلان آن الزاما بايد به تاييد شوراي فقاهتي برسد و به طور معمول نيز كليهي مصوبات شوراي مركزي جبهه پايداري به استحضار اين شورا خواهد رسيد كه اگر اعضاي شورا نظري در مورد آن دارند، بيان كنند.
او اسامي شوراي مركزي و عليالبدل اين جبهه را معرفی کرد: 17 نفر عضو اصلي شوراي مركزي جبهه پايداري هستند كه اين افراد عبارتند از: مرتضي آقاتهراني، روحالله حسينيان، صادق محصولي، اصغر زارعي، كامران باقريلنكراني، مجيد متقيفر، سقاي بيريا، سيدمحمود نبويان، محمد سليماني، غلامحسين رضواني، زهره طبيبزاده، فاطمه آليا، قاسم روانبخش، سيدمحمدرضا حسيني، علي خطيبي شريفيه، ميثم نيلي، هاشم موسوي. و اسامي اعضاي عليالبدل اين تشكل عبارتند از حسن حميدزاده، ستار هدايتخواه، حسين جلالي، عليرضا عسگريان، سيد اميرحسين قاضيزاده.
حال به معرفي سرستونهاي افراطي گري و خشونت ميپردازيم كه گل سر سبد آنها همان كانديداي مصباح يزدي براي رياست جمهوري بود:
● «حجت الاسلام و المسلمين» مرتضي آقا تهراني دبير كل جبهه پايداري، شاگرد برجسته مصباح يزدي و نماينده مجلس است. او تحصيلات خود را در دانشگاه مك گيل مونترال كانداد ادامه داد و فوق ليسانس عرفان! گرفت. سپس به امريكامهاجرت کرد و در سال ۲۰۰۰ از دانشکده فلسفه دانشگاه ایالتی نیویورک در بینگهمتون، فوق لیسانس خود را دريافت داشت.
اين معلم اخلاق دولت احمدي نژاد زماني مدعي بود كه وقتي ميخواهد امام زمان را ببيند به چشمان احمدي نژاد مينگرد و امام زمان را ميبيند. آقا تهراني همچنين متهم به فرماندهي در حمله به خانقاه دراويش قم ميباشد. گفته ميشود مرتضي آقا تهراني داراي گرين كارت امريكا مي باشد كه خود وي مدعي پس دادن آن به امريكاييان بود، او مانند مصباح يزدي در مورد دولت امام زماني احمدي نژاد گفته است: «این دولت، از زمان مشروطیت تاکنون محبوبترین و بهترین دولت بوده است.» (8/6/1388)
● برخي از دانش آموختگان اين موسسه با تاييد خامنهای، مأمور مراكز اسلامي كشورهاي ديگر شدهاند:
– حجت الاسلام مرتضي اقا تهراني در مركز بزرگ اسلامي نيويورك
– حجت الاسلام محمد رضا حجازي در مركز تعليمات اسلامي واشنگتن
– حجت الاسلام محمد ناصر سقاي بيريا در مركز بزرگ اسلامي تگزاس در شهر هوستون
علاوه براين، مصباح يزدي فرزند و برخي ديگر از مريدان و شاگردان خود را براي آشنايي با دنياي غرب به کشورهای غرب میفرستد. از جمله محمدجواد زارعان، محمود نمازي، محمد فنايياشكوري، ابوالحسن حقاني، سيد محمدكاظم مصباحموسوي، حميد كثيري، ابوالفضل ساجدي، سيداحمد رهنمايي، عباسعلي شاملي، علي مصباحيزدي و…
در اينجا نظر يكي از شاگردان برجسته مصباح يزدي در مورد احمدي نژاد ذکر ميشود تا تبسمي بر لبها بنشيند: حجتالاسلام رهدار، مدیر مرکز تاریخ معاصر موسسه امامخمینی(ره): «در این دوره از انتخابات، مانند ائتلاف 6 نفرهای که در جنگ جمل علیه امام علی (علیهالسلام) برپا شد، ائتلافی مقابل احمدینژاد شکل گرفت. آنها چون دیدند یک بچه مسلمان پیرو خط ولایت آمده، همه مقابل او ائتلاف کردند؛ اما در نهایت شکست خوردند»!
● «حجت الاسلام و المسلمين» قاسم روانبخش شاگرد برجسته مصباح يزدي و عضو جبهه پايداري كه در قرارگاه عمار نيز از سر شاخهها مي باشد او عامل گسترش خشونت در قم و تهديد مراجع و ديگران است. عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، عضو شورای مرکزی قرارگاه فرهنگی عمار، عضو شورای اسلامی شهر و ریاست کمیسیون فرهنگی،نایب رییس شورای کمیسیونهای فرهنگی استان ها، عضو هیئت رییسه مجمع طلاب حوزه علمیه قم، تالیف چندین عنوان کتاب و صدها مقاله تحلیلی در زمینههای فرهنگی اجتماعی و سیاسی، مدرس طرح ولایت دانشجویی، از موسسین نشریه پرتو سخن و دبیر سیاسی آن.
او مانند ديگر دوستان در زمان احمدي نژاد در مورد او گفته بود: (هفته نامه «پرتو سخن») نامه احمدینژاد به اوباما به نامه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شبیه است. پاسخ ندادن به نامه یا حتی بیادبی آنها به آن، از شخصیت نویسنده نمیکاهد؛ بلکه اعتبار مخاطبِ نامه را کاهش میدهد؛ چنان که پاره شدن نامه پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله)توسط خسرو پرویز، چیزی از اعتبار پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نکاست و خسرو پرویز را برای همیشه تاریخ، سرافکنده ساخت.»
● «حجت الاسلام و المسلمين» محمد ناصر تقي بيريا، عضو جبهه پايداري و از شاگردان برجسته مصباح يزدي وداراي دکتری رهبری تربیتی و مطالعات فرهنگی از دانشگاه هوستون در ایالت تگزاس، کارشناسی ارشد از دانشگاه مک گیل،مونترال کانادا، ریاست دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، رییس مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، مشاور رییس جمهور در امور روحانیت دوره نهم و دهم، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، سرپرست مرکز تعلیمات اسلامی و امام جمعه در ایالت تگزاس، نماینده تام الاختیار خامنهای درآمریکا. او در مورد احمدي نژاد چنين مي گويد:
«در سفر شانگهای، خانمهای هندو آمدند و با دستمالیدن بر شیشه اتومبیل رئیسجمهور، خواستند خودشان را متبرک کنند.»
● «حجت الاسلام و المسلمين» روح الله – خسرو – حسینیان: معاون قضایی واواک و صادقترین عضو گروه اعدامها که بدون ترس، از سعید امامی دوست و همکارش دفاع کرد و بیمحابا اعلام کرد که ما خودمان یک پا قاتل بودهایم و زندانیان را در زندانها مجبور به خود کشی میکردیم. وی در گروه مخفی حکم اعدامهای ناصبان و مرتدان از نیروهای برجسته است و در مراکز مختلف قوه قضاییه قدرت زیادی دارد برخی از کارهای این جنایت کار صادق عبارتند از:
– صدور دهها حکم اعدام مخالفان سیاسی .
– همکاری در فرماندهی ترورهای سیاسی مخالفان .
– معاونت قضایی و نماینده واواک در قوه قضاییه و بر عکس .
– شکنجه برخی از زندانیان .
– وادار کردن زندانیان به خودکشی که از افتخارات او است .
– همکاری مستقیم با سعید امامی فردی که به دستور او و یاران او دست به ﺁدمکشی می زد .
– یکی از سه قاضی صادر کننده فتوای قتل دگر اندیشان و سیاسیون .
– یار دبستانی پور محمدی و فلاحیان و حمید روحانی ومحسنی اژه ای و …
– شرکت مستقیم در طراحی برنامه های بحران ساز مانند هویت و چراغ .
– حمایت بیپرده و پوشش از قتل سیاسیون و دگر اندیشان .
– ریاست سازمان اسناد انقلاب اسلامی ایران که در ﺁن مرکز کلیه افراد وابسته به باند بحران ساز و ناصبی ساز و مرتد ساز هفتهای یکبار جمع میشوند و برای فعالیتهای خود برنامه ریزی میکنند . در هیات رئیسه این مرکز ، افرادی چون پور محمدی و فلاحیان و دری نجف ﺁبادی و مرادی و محسنی اژه ای و… عضویت دارند . بعد از اینکه پور محمدی به وزارت کشور رفت حسینیان با فرستادن معاون خود، مرادی به وزارت کشور، به کمک او رفت . او در کلیه وزارتخانهها و به خصوص واواک و کشور و دفاع، جاسوسهای خود را دارد. نظرات او برای بازرسان و بررسان شورای نگهبان همواره مقبول است .
روح الله حسینیان هم اینک در مجلس مافیاها به عنوان نماینده مشغول به کار است . وی عضو گروه سه نفره رازینی – پور محمدی – حسینیان در اعدامهای گسترده سال 60 در مشهد بوده است. او در آن زمان به نام حاجی حسینی معروف بود و معاونت پور محمدی که در آن زمان دادستان بود را بر عهده داشت در آن روزگار رازینی حاکم شرع جنایات در مشهد بود .
از نکات جالب در پرونده وی میتوان به قاضی بودن وی در دادگاههای مطبوعات اشاره کرد. او خود عامل آموزش بسیاری از قضات این دادگاهها بوده است و جرمهای بسیار جالبی را جهت تعطیلی مطبوعات طراحی نموده است. این «روحانی» مشکوک به بهاییت و حمایت از خط ایجاد بحران و آشوب، از حامیان سرسخت جنایتهای سیاسی بود که دستگاه ولایت فقیه آنها را «قتلهای زنجیرهاي» نامیدند.
عبدالله شهبازی در مورد وی اینگونه مینویسد:
«نکته اوّل: اين نام «روحالله حسينيان» براي برخي از فعالين سياسي سئوال برانگيز بودهاست. نامي است کاملاً «آنکادره» و منطبق با ايستارهاي نهضت امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي. آقاي حسينيان متولد سال 1334 است و گويا در پنج سالگي به همراه خانواده به روستاي صغاد مهاجرت کرد. آقاي حسينيان متولد کجاست؟ علت مهاجرت اين خانواده به روستاي صغاد، که در آن سالها، در کنار روستاهايي چون ادريس آباد و همت آباد و خرمي و غيره، از مراکز مهم بهائينشين در فارس بهشمار ميرفت، چه بود؟ چه انگيزهاي ميتوانست خانوادهاي را به مهاجرت به چنين روستايي ترغيب کند؟ نام اين خانواده در آغاز چه بود؟ برخي به طنز ايشان را «خسرو خوبان» مينامند.
اين نام چنان شيوع يافته که براي من نيز، که اين شيوه تخريب ديگران مطلوبم نيست، ابهامهايي برانگيخته. پرس و جوهايي کردم. برخي افراد مطلع، نام اوّليه ايشان را «خسرو خوشخو» ذکر کردهاند. از اين خانواده «ستار خوشخو» را ميشناسيم که در سال 1360 ناپديد شد و منابع بهائي مدعياند در زندان عادل آباد شيراز، به دليل تعلق به فرقه بهائي، به قتل رسيد. نميدانم اين ادعا تا چه حد صحت دارد ولي برايم روشن شده که نام اوّليه آقاي حسينيان «روحالله حسينيان» نبوده است. «روحالله» هر چند نامي مرسوم در ميان مسلمانان است، ولي رواج آن در ميان مردم، بهويژه در روستاها، از نيمه دهه 1340 است و اسطوره شدن حماسه امام خميني (ره). اين نام نميتوانست در سال 1334، که امام خميني را جز خواص کسي نميشناخت، کاربرد گسترده داشته باشد. آقاي حسينيان در سال 1349، در 15 سالگي، به قم رفت و اندکي بعد در مدرسه حقاني به تحصيل پرداخت. در اين مدرسه نام «روحالله حسينيان» راهگشا بود و ميتوانست علاقمندان به امام خميني را به ايشان جلب کند يا در آنها ايجاد اعتماد نمايد. کساني را ميشناسم که در مناصب مهماند و پس از انقلاب نام کوچک يا نام خانوادگي خود را در شناسنامه تعويض کردهاند. اينگونه پنهان کردن هوّيت و گذشته همواره براي من پرسشبرانگيز بوده است.
…ايشان مکرر از «برادر شهيد» خود ياد ميکنند. پدر من نيز شهيد است و نحوه شهادت و اسم و رسم و مشخصات خاندان من، طبق اسناد مکتوب، تا دوره فتحعلي شاه قاجار روشن است. دين و آئين و تعلقات سياسي آنها نيز مشخص است. تمامي ادوار زندگي من نيز بهطور مستند روشن است و بخش مهمي از آن در منابع گوناگون منتشر شده. مفيد است آقاي حسينيان نيز تصوير و مشخصات کامل برادر شهيد خود (از جمله نام و نام خانوادگي، تاريخ اعزام به جبهه، يگان اعزام کننده و…) در عمليات بستان را در سايت مرکز اسناد انقلاب اسلامي اعلام کنند. من در حيرتم که چرا ايشان همواره به اجمال از اين مسئله مهم ميگذرند. »
● سردار دكتر! اصغر زارعي: از مريدان مصباح يزدي و عضو جبهه پايداري و نماينده مجلس كه در جريان تاييد برجام ،حسابي در مجلس دست به مخالفت زد. او داراي مدرك دکتری مدیریت از دانشگاه تهران و مهندسی مخابرات مي باشد .
فرمانده یگان تخصصی و فنی جنگ الکترونیک در دفاع مقدس و رییس اداره مخابرات الکترونیک ستاد مشترک سپاه و رییس دانشکده فنی مهندسی و قائم مقام دانشگاه امام حسین(ع) و رییس سازمان بسیج اساتید دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور و مشاور رییس جمهور در امور آموزش عالی و پژوهشی کشور و نائب رییس کمیسیون شوراها و رییس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی
● «حجت الاسلام و المسلمين» سيد محمود نبويان از شاگردان برجسته مصباح يزدي و از مخالفان سرسخت برجام در مجلس شوراي اسلامي، او داراي مدرك دكتری فلسفه ميباشد و از اعضاي هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)وابسته به مصباح يزدي است.
قائم مقام پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام و پژوهشگر برتر و مدرس در مراکز دانشگاهی و مدیر كارگروه فلسفه و عضو شورای كانون طلوع،تالیف و تدوین دهها کتاب در زمینه های دینی و فلسفی و طراح دوره های آموزشی و استاد برجسته طرح ولایت دانشجویان.
● دکتر محمد سلیمانیاز از نيروهاي افراطي دولت احمدي نژاد و از مريدان مصباح يزدي داراي مدرك دکترای الکترونیک فرکانس بالا از دانشگاه فرانسه،استاد دانشگاه و استاد نمونه کشور و وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات در دولت نهم، معاون دانشجویی وزارت فرهنگ و آموزش عالی، رییس سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی، پایه گذار صنعت طراحی و ساخت ماهواره در کشور، معاون پژوهشی و استاد نمونه دانشگاه علم و صنعت، رییس مرکز تحقیقات عالی الکترونیک و مدیر صنعت سامانههای فضائی، عضو کمیته ارتباط دولت و مجلس، عضو هیئت امناء بیش از ۶ دانشگاه و نویسنده ۱۹ کتاب و ۱۵۵ مقاله.
● دکتر زهره طبیب زاده نوری: از افراطيترين نمايندگان زن در مجلس شوراي اسلامي و از مريدان مصباح يزدي و مشاور زنان دولت احمدي نژاد، داراي مدرك دكتراي دندان پزشكي و متخصص در رشته جراحی لثه از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و فعال دانشجویی دهه ۶۰، مشاور رییس جمهور و رییس مرکز امور زنان و خانواده در دولت نهم، رییس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، عضو سابق شورای اجتماعی کشور، دبیر شورای عالی زن و خانواده و عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان در دولت نهم، عضو شورای عالی سیاست گذاری برنامه پنجم توسعه، عضو هیئت امنای دانشگاه الزهرا(س)،دانشیار و مدیرگروه پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
● فاطمه آليا : او در كنار زهره طبيب زاده از افراطيترين زنان مجلس ميباشد كه به دليل اينكه خواهر شهيد است براي خود مقامي در صدا و سيما پيدا كرد و بعد به نمايندگي مجلس رسيد او مدتي به عنوان امداد گر در جبهه هاي جنگ حضور داشت.
داراي مدرك کارشناسی ارشد علوم سیاسی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی(دوره های هفتم و هشتم)، عضو هیئت عالی نظارت مجلس شورای اسلامی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، مدرس مراكز تربیت معلم، ۲۰ سال سابقه تدریس و مدیریت در آموزش و پرورش، موسس و رییس فراکسیون حمایت از حقوق معلولان، موسس و رییس کمیته حقوق بشر مجلس، عضو کمیسیون فرهنگی و رییس کمیته زنان و خانواده مجلس هفتم، پژوهشگر و قائم مقام امور زنان در سازمان صدا و سیما.
در ادامه دیگر اعضاي اين جبهه معرفي ميشوند.