همنشین بهار :
خانمها و آقایان محترم سلام بر شما. بعد از آنکه گورباچف به میهمانی خاک رفت یا بهتر بگویم شتر مرگ بر در خانهاش خوابید، فراز و فرود زندگی او مرا به مکث کشید. حاصل آن درنگ را با شما در میان میگذارم. نمیخواهم به شرح کامل زندگی و آراء او بپردازم، سالها پیش در این مورد نوشتهام، اینجا فقط اشارهوار، ۴۰ گزاره را با شما در میان میگذارم.
۱) میخائیل سرگییویچ گورباچُف Михаил Сергеевич Горбачёв (۲۰۲۲-۱۹۳۱)؛ اولین و آخرین رئیس جمهور شوروی، در نظام بستهای که راهبران با خانواده و عشق درمیافتادند و مسؤولین حزبی و سازمانی، تنزهطلبی پیشه میکردند، ابایی نداشت دست همسر زیبایش را بگیرد و از دوست داشتن او حرف بزند. (برخلاف امثال برژنف و آندروپوف و چرنینکو)
ابایی نداشتن برای کسیکه دوستش داشت، شعر بخواند، آواز سر دهد و پیانو بنوازد.
۲) بهار ۱۹۸۵، پس از روی کار آمدن گورباچف، وی با ارائه طرحهای جدیدی چون اوس کاری نیه اوسکورنیه ускорение، تسریع توسعه اجتماعی و اقتصادی را با مردم در میان گذاشت و با مجموعهای از اصلاحات، ازجمله پرسترویکا (بازسازی)، گلاسنوست (شفافیت) و دموکراتیزاسیون، از ضرورت تحول و دگرگونی سخن گفت.
۳) با آراء وی «احتضار امپریالیسم» و اینکه میتوان از مراحل اولیه رشد سرمایهداری یا حتی از دوران ماقبل سرمایهداری، از یک راه میانُبر به سوسیالیسم رسید، و بحث معروف «دوران»… زیر سؤال میرفت.