رها اخلاقی :
اعتراضات دگر باره عیان خواهد شد
مرد و زن پیر و جوان باز روان خواهد شد
ان سکوتی که تو بینی شده حاکم بر شهر
این سکوت بشکند و خشم چنان خواهد شد
آنچنان ملت عاصی بزند فریادی
که جهان بار دگر باز دهان خواهد شد
شیخ بیشرم که می داد همی بس جولان
ز سر ترس به خود زرد رزان خواهد شد
ان ددان حرم شیخ که کشتند ملت
طعمه خشم تبر تیر و کمان خواهد شد
خم هر کوچه و برزن بشود یک سنگر
دست ملت به تفنگ نقش نشان خواهد شد
آنچنان آتش خشم نعره کشد بین که مگو
شیر بر پرچم ما نقش زنان خواهد شد
آن جوانان وطن گشته به دار آویزان
نعره شان از سر دار رزم و توان خواهد شد
هر طرف شیخ دوان در پی یک سوراخی
ملت شیر پی شیخ چه دوان خواهد شد
ریش و عمامه رها کرده ز ترس جمله فرار
کودک و پیر و جوان هلهله خوان خواهد شد
مام مهسا و دگر مام عزیزان غم دل در آتش
غم دلشان همه جا رعد فشان خواهد شد
آن همه رنج، کشید از غم هجران مادر
مادر جمله همه دخت و پسران خواهد شد
پای هر چوبه برق یا به چناری در شهر
شیخ از خشتک خود دار به ان خواهد شد
هیچکس مانع این خشم، توان نیست سکوت!
لعن و نفرین همه رهگذران خواهد شد
بعد از ان پرچم نقش بسته به الله اکبر
الهش پا به فرار، شیر نشان خواهد شد
عاشقان وطن غربت افتاده به دور
بهر دیدار وطن جمله دوان خواهد شد
چون شود چشم منور همه دیدار وطن
ز سر شوق، ز چشم اشک روان خواهد شد
خنده و گریه شود کوچه و شهر و برزن
ز زمین تا به سما بوسه فشان خواهد شد
بعد از آن گریه و خنده و هزاران بوسه
بهر آبادی میهن همگی کار گران خواهد شد
این سراینده “رها” با دل شاد چشم اشکین
بر سر خاک همه خون کفنان خواهد شد
بعد از آن با دل پر شور و توان صد چندان
چهره ام از سر شوق باز جوان خواهد شد
تا بسازیم وطنی مملو از آبادی
کشور صلح و صفا بهر جهان خواهد شد
گر نبودم به حیات بر سرگورم آیید
بنوازید بنوشید،که روح رقص کنان خواهد شد.
اینچنین عاقبت شیخ شود جمله تمام
عبرتی بهر همه مرتجعان خواهد شد