اپوزیسیون نمادین و استحاله‌ی درون‌حکومتی

 

س.ملکوتی :

سنگربندی‌های اخیر اپوزیسیون خارج کشور بیشتر توهم رقابت برای کسب قدرت را بازتاب می‌دهد تا واقعیت. چیدمان اصلی نه در بیرون، بلکه در درون حکومت شکل گرفته است؛ جایی که  غرب با سرمایه‌گذاری   رسانه‌ای، شکاف‌های حاکمیتی را به گسل‌های نمایان بدل ساخته است.
اپوزیسیون برون‌مرز ناگزیر در امتداد همین شکاف‌ها معنا می‌یابد و اولویت اصلی‌اش نیز جلب پذیرش غرب شده است، بی‌آنکه پیوند ارگانیکی با مبارزات داخلی برقرار کند. از همین رو، این جریان‌ها از ایفای نقشی واقعی در تغییر موازنه‌ی قدرت ناتوان مانده‌اند.
در سوی دیگر، حاکمیت با دو گرایش عمده دست‌به‌گریبان است: بخشی برای حفظ وضع موجود تلاش می‌کند و بخشی دیگر به دنبال استحاله و پوست‌اندازی است. هیچ‌یک اراده‌ی حذف کامل دیگری را ندارد، زیرا بقا و دوام کلیت نظام به همین دوگانگی وابسته است.
رسانه‌های برون‌مرزی نیز با تقویت این سناریو، حتی جریانات بی‌اعتبار درون حکومت را قادر می‌سازند تا خود را به‌عنوان بدیل قابل پذیرش به جامعه عرضه کنند.
با این همه، تنها یک عامل می‌توانست این مهندسی‌ها را به حاشیه براند: سازماندهی مردمی با رهبری راهبردی و پیوند ارگانیک با بدنه‌ی جامعه. اما تاکنون چنین ظرفیتی شکل نگرفته و روند تحولات همچنان فرسایشی به سوی فروپاشی آرام سازه‌های موجود پیش می‌رود.