برگشت ناپذيرند!

افشين بابازاده

برگشت ناپذيرند:

چون دوست داشتنى هميشگى

چون جاده هاى روبرو

چون خرمنگاهی به رنگ عسل

كه وعدهء نان مى دهد

چون غزلى

که از لابلاى دهان ها خوانده مى شود

تو مى بينى

كه برگشت ناپذيرند:

دست هاى من و تو

همچون لبخندهايى كه

بردبارى لبان ما را

چشيده باشند.

****

خبرهای امروز هم

از لابلاى زخم های تو

سر بر آورده اند

آنگونه كه گوئی

آمدن آينده

در همهء آغوش ها ی منتظر

و زير پاى كوبى هاى نيامدهء پيروزى

برگشت ناپذير شده باشد.