بگذار در چشمان تو سفر کنم

 

اسماعیل وفا یغمائی :

یک بوسه کافی است

تجربه کرده ام

در تن ات سفر نخواهم کرد

که چون آغاز کنم

به پایان میرسد

بگذار در چشمان تو سفر کنم

در نگاه تو

  که بی نهایت است

وبی پایان

حتی وقتی که در کنار من نیستی

و تو در شعری که برای چشمانت نوشته‌ام

سفر کن

که بی نهایت است

حتی وقتی در کنار تو نیستم

حتی وقتی که دیگر نیستم

و حتی در نیستی در چشمان تو در سفرم

 دوازده ژانویه2023میلادی

Let me travel in your eyes

Ismail Wafa Yaghmai

A kiss is enough

I have experienced

I will not travel in your body

that when I start

Ends

Let me travel in your eyes

in your eyes

   which is infinite

And without end

Even when you are not with me

And you in the poem I wrote for your eyes

travel

which is infinite

Even when I’m not with you

Even when I’m not anymore

And even in death, I am on a journey in your eyes

تا انتهای راه مرو

اسماعیل وفا یغمائی

تا انتهای راه مرو

تا انتهای راز

تا انتهای دریا

شاید،آنجا ، خود را بیابی

تنها،خود را بیابی ، تنها

تا انتهای راه مرو….

دوازده ژانویه2023

Never go to the end of the road

 Ismail Wafa Yaghmai

 Never go to the end of the road

 Until the end of the secret

 to the end of the sea

 Maybe you will find yourself there

 Alone, find yourself, alone

 Never go to the end of the road…