
حسن جداری :
چه بیداد و چه آزار است اینجا
چه سرکوب و چه کشتار است اینجا
چه گل ها میشود هر لحظه پرپر
چه سرها بر سر دار است اینجا
چه استبداد و چه وحشیگری ها
چه دژخیمانه رفتار است اینجا
چه استثمار و چه دزدی و تاراج
بهرسو دزد بازار است اینجا
یکی محتاج نان خالی شب
یکی را زر به خروار است اینجا
حجاب و سنگسار و زن ستیزی
نشانی از شب تار است اینجا
ز حد بگذشته آزار و تعدی
فشارو ظلم بسیار است اینجا
درون دخمه های سرد زندان
بسا آزاده احرار است اینجا
چه انسان های بی باک و دلیری
که در بند و گرفتار است اینجا
حکومت در کف الواط و اوباش
جهان بر کام اشرار است اینجا
ستمگر حاکمان در راس قدرت
حکومت سخت غدار است اینجا
وزیران و وکیلان، جمله کلاش
رذالت، مصدر کار است اینجا
نشسته بر سریر حکمرانی
فقیهی زشت کردار است اینجا
ز شیخ و واعظ و ملای بدکار
عموم خلق، بیزار است اینجا
مصمم، پر توان، خلق مبارز
علیه دشمن هار است اینجا
زبونی، سرنگونی، مرگ حتمی
عدو را آخر کار است اینجا
تلاش و جانفشانی در ره خلق
اگرچه سخت دشوار است اینجا
اگرچه پاسخ هر اعتراضی
شکنجه، حبس یا دار است اینجا
اگرچه راه و رسم انقلابی
رهی جانکاه و خونبار است اینجا
رهائی از ستم، تنها و تنها
ز راه رزم و پیکار است اینجا
قیام و خیزش و پیکار خونین
جواب خصم خونخوار است اینجا






