کوئیلو در خرداد ۱۳۷۹ به دعوت مرکز بینالمللی گفت و گوی تمدنها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ایران سفر کرد… در گزارش سفر وی آمده: «…کوئیلو به همراه همسرش ساعت ۱:۴۵ بامداد روز ۴/۳/۱۳۷۹ از راه پاویون وی آی پی و ترمینال ۱ پروازهای خارجی وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد. وی توسط آقای محمدعلی شعاعی به نمایندگی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آقایان فرهاد کاشانی کبیر، رائد فریدزاده، و خانم آرمیتیس شفیعی از مرکز بینالمللی گفت و گوی تمدنها… مورد استقبال قرار گرفت. کوئیلو سپس با اتومبیل تشریفات از نهاد ریاست جمهوری، به محل اقامتش در هتل همای تهران منتقل شد. در ساعت ۰۰:۳ در حضور خبرنگاران خارجی، یک جلسه معارفه در هتل هما تشکیل شد… کوئیلو روز پنج شنبه که مصادف با اربعین حسینی بود، ساعت ۱۱:۰۰ بامداد از هتل هما حرکت کرد و به بازدید از مراکز مذهبی و آیینهای مذهبی ایران پرداخت. وی نخست به حرم حضرت عبدالعظیم رفت و به همراه همسرش به زیارت پرداخت و ادای احترام کرد… وی به شدت تحت تأثیر فضای روحانی حاکم بر جامعه ایران قرار گرفت و با مشاهده مزار شهدای گمنام به شدت گریست… بعد از ظهر روز پنج شنبه، به دیدن مراسم تعزیه امام حسین (ع) در بلوار اباذر تهران رفت… پنج شنبه شب در مراسم عزاداری امام حسین (ع) در منزل یکی از همکاران مرکز گفت و گوی تمدنها شرکت کرد و تحت تأثیر داستان غمانگیز شهادت امام حسین (ع) گریست…»
به عبارت دیگر، کوئیلو زمانی به «ایران اسلامی» رفته و تحت تأثیر «فضای عرفانی و روحانی حاکم بر جامعه» هر جا رسیده گریه سر داده، که نه خون دانشجویان کوی دانشگاه خشک شده بود و نه خون نویسندگان و روشنفکرانِ قربانیِ قتلهایِ زنجیرهای!
(رامین پرهام -خلاصه شده از کیهان لندن)