در پاسخ چند مقاله

 

اسماعیل وفا یغمائی :

ومدیحه ای در ستایش چاکران بیت رهبری از ماتریالیست تا مؤمن و از شاعردچار بواسیر تکمه ای تا سیده ی مات ریال ایست

دیریست مرده‌اید، و باور نمی‌کنید

جز خویش را میان همه خر نمی‌کنید

پشتک زنان به اذن جنابش!دریغ و درد

خود را مگر که عنتر رهبر نمی‌کنید

یک روز اهل رزم نبودید جملگی

جز رزم بین باسن و لمبر!!نمی کنید

گر اسم رزم بشنود، یک تن زجمعتان

جز شورت خویش را بخدا تر نمی‌کنید

خون میچکد ز خشتکتان لیک زرد زرد

بر خویش بنگرید ! چو باور نمی‌کنید

در خانه‌تان نشسته به غرب و ز راه دور

جز واق واق و شیهه و عرعر نمی‌کنید

پفتال و پیر و لاغ والاغ وپلشت و پست

جز فکررختخواب، و دلبر نمی‌کنید

بی باجناق جمله فراخید خوب خوب

اندسکوپی به نسخه ی داکتر نمی کنید؟

رزمی اگر کنید دم صبح در خلاست

جز این نه رزم و خیزش دیگر نمی‌کنید

زین زورها بجان شمایان ز ضرطه ها

جز آنچه را نوشته معطر نمی‌کنید

مات ریال ،مات ریالیست گشته اید

جز در طویله خدمت سرور نمی‌کنید

بر آخورید بسته و در انتهای ماه

چونان خران بگوی که چر چر نمی کنید

مدح شماست شعر وفا پیش آینه

، خود بنگرید اگرچه،باور نمی کنید

25مارس2024