
مهدی اصلانی :
از چرایی ماندهگاریی احمد شاملو و گلدرشت بودنش گفتم
او هرگز با قدرت نشد
برقدرت بود و ماند
در شعر معاصر و شعر و زبان شاملویی دستنایافتنی است. انگار او تمام زیباواژهگان زبان شاملویی و شعر سپید را داخل آبمیوهگیری ریخت و عصارهاش را یکسر سرکشید!
سرایشاش «چه» گفتن را معنا بخشید.
فریاد او در تقابل با قدرت مسلط پژواک رویای روزگاری دیگر بود. تداوم کلام «ایام غم نخواهد ماند» حافظ
«روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد»
درهمتنیدهگیی مهربانی و زیبایی و انسان در کنار انسان قرارگرفتن همیشه آرزوی او بود.
برایش «انسان دشواریی وظیفه» بود