مراد برقی خاموش شد. پرویز کاردان هم رفت

 

مهدی اصلانی :

شش سال پیش به پیشنهاد و دعوت پرویز کاردان که مدیریت وقت تلویزیون اندیشه در آن هنگام عهده‌دار بود ۷ برنامه در ارتباط با همه‌کشی‌ی تابستان ۶۷ با اجرای رضا گوهرزاد و حضور من و ایرج مصداقی  ضبط و از اندیشه پخش شد
در یکی از روزهای اجرا و زمان نهار بر سر میز رستورانی سخن‌مان به طنز کشیده شد و این‌که طنز و شیرین‌سخنی در نزد شماری باطنی است. سخن از شاملو شد و طنز ویرانگر و بی‌بدیلش و نیز زنده‌ یاد غلامحسین ساعدی که بدین هنر به کمال آراسته بود.
در گرامی‌داشت نام پرویز کاردان خاطره‌ای که آن‌روز از دیدارش با ساعدی برایمان تعریف کرد را با شما بخش می‌کنم.
 
اوضاع کبدم خیلی خراب شده بود. برای کاری به درمانگاه نزد ساعدی رفتم و او با دیدن نتیجه‌ی آزمایش پزشکی‌ام گفت میزان آنزیم‌های کبدی‌ات چند برابر حد مجاز است و باید یه مدت نوشیدن مشروب را مطلقا کنار بگذاری.
هفته‌ی بعد برای کاری دیگر و برای مشورت و اجرای یک نمایش به مطب ساعدی رفتم. بعد کار ساعدی گفت: پرویز بیا امشب مهمان تو بریم کافه و بزنیم به شادنوشی و همان‌جا هم راجع به کار صحبت کنیم. گفتم من که نمی‌تونم مشروب بخورم (ساعدی اصلا یادش رفته بود با دیدن آزمایش پزشکی‌‌ی من خودش گفته مدتی مطلقا مشروب نخورم) پرسید چرا نمی‌تونی مشروب بخوری؟ بعد با لهجه‌ی غلیظ آذری گفت آدام مگر می‌شی مشروب نخوری. گفتم نمی‌‌تونم دیگه، از خودم که نمی‌گم، دکتر گفته مشروب نخور!.
 ساعدی گفت: دکتر گه خورده گفته مشروب نخور