نقل از فیسبوک مهدی اصلانی :
میگویند شکست یتیم است اما پیروزی هزار پدر دارد.
من نه حقوقدان هستم و نه اطلاعی در امور حقوقی، اما یکچیز را خوب متوجه میشوم که بهقاعده بیش از همهگان بر دادستان پروندهی نوری دانسته است که نوری چهگونه بازداشت شده و چرا حکم بازداشت او صادر کردهاند. گمان میکنم برای دادستان پرونده اهمیت و اولویت، نه در چهگونهگیی بازداشت نوری که در چهکاره بودن و نقش او در مشارکت در قتل و جنایت استوار است.
مدعیان یکبهیک از امنگاه خود خارج شده و جلوه میفروشند. با ترجیع بندی نخنما و مستعمل. اگر فرجام نامطلوب بود با بادی در غبغب بگویند «ما که از اول گفته بودیم پرونده با این اوضاع به جایی نمیرسد.» و اگر فرجام مطلوب بود آنرا به دخالت و حضور خود و تیمشان سنجاق کنند
زمانی که اعلام شد حمید نوری در تاریخ ۱۰ آگوست باید مقابل دادگاه قرار گیرد عربدههای او نشان از آن داشت که وکلای او چندان دست باز نیستند و پایهی دفاعشان آشکارهگی یافت. نخست گفته شد او اصلا حمید نوری نیست یا حمید نوری و عباسی دو شخصیت جدا از هم هستند. در دادگاه مشخص شد که «حمید نوری پیامکهایی را به غلامحسین محسنیژهای، و علی فلاحیان، ارسال کرده»
حال وکلای او مدعی شدهاند که او در تاریخ اعدامها أصلا زندان گوهردشت نبوده همان زمان در پستی نوشتم: به احتمال دفاع او و وکیل پروندهاش باید این باشد که نوری در ایام کشتار معاون دفتری قاضی مقیسه (ناصریان) بوده و یا در ایام کشتار مرخصی استعلاجی بوده و حضور نداشته و شاهد و سند جور کنند و بیاورند که برای زایمان همسرش در زایشگاه تشریف داشته یا مشغول تعویض پمپرز فرزندش بوده. حال وکیل نوری در پنجمین روز دادگاه میگوید: «موکلم در زمان اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ با همسر و دختر تازه به دنيا آمدهاش در مرخصی بوده و همچنین نمىتواند باوركند اعدامهای مورد اشاره در زندان گوهردشت رخ داده باشد»
و میماند شهادت زندهماندهگانِ سال چاقو در محکمهی وجدان که این کراهت ناب از نزدیک دیدهاند!
باید پاسخ عالیجناب قاتل شنیدنی باشد
چرا که اینبار نه از ملائک و نه از شیطان و نه از ویزای مولتی شینگن (ایتالیا) کاری بر نخواهد آمد.
بر مبنای برنامهی زمانبندیشده من باید بهعنوان شاهد و یک گوهردشتی و یکی از منسوبان به جریانهای چپ در زمان وقوع کشتار، مقابل دادگاه چشم در چشم نوری به شهادت بنشینم