مژگان پورمحسن :
هزاران درود برشما. آرزويم اين بود که درصحنه های رويارويی با پليدترين، فاسدترين و وحشی ترين رژيم موجود درجهان و حتی درتاريخ، روز و شب با شما بودم و برتماميت وجود اين اهريمن آتش ميريختم.
عزيزان، درصحنهٔ جنگ ترديد، عقب نشينی و معطلی مساوی نابوديست. شما مبارزه ای مدنی و بدورازخشونت را دراين ماهها با کُد دخت ايران مهسا امينی به شجاعترين، معصومانه ترين و زيبا ترين شکل آغاز نموديد و با وجود صدها جان شيرين باخته، هزاران جان شيفتهٔ وطن و هموطن به بند کشيده شده و بيشمار عزيز مجروح و معلول شده ازضربات باتون و تير ساچمه ای و تيرجنگی و مسلسل و دوشکا تا به امروز قهرمانانه به پيش برديد. رژيم درمانده اما بجزخشونت، تجاوز، شکنجه و قتل وسيله ای برای سرپا ماندن ندارد و صحنهٔ اعتراضات را خودش به سمت جنگ بُرد تا برمردم دست خالی پيروز شود. از اولين اعدام معترض شما بايد بدانيد که درجنگ با رژيم آخوندی فقط يک قانون وجود دارد: حمله با حد اکثرقدرت و بيشترين ضربه به سرتا پای رژيم. آتش را برتمام خانه ها و ايستگاههای آخوندها و پاسداران و بسيجی ها و اطلاعاتی ها و همهٔ مأموران رژيم با شدت تمام بباريد که تنها راه پيشرفت شما و شکست دشمن آتشباری تمام عيارشما به اين ديو و ددان است. دراين مسيرزن و مرد، پيرو جوان ميتوانند متحدانه همکاری کنند.
دست مبارزين آزادی وطن ازحکومت ضد ايران و ايرانی را ميبوسم.