پرستاران و کارگران، فاتحان دوباره کف خیابان 

 

موسی حاتمیان :

در سومین هفته از تجمعات اعتراضی و سراسری پرستاران شجاع و شریف میهنمان، در استان‌های تهران، خراسان، سیستان و بلوچستان، همدان، خوزستان، آذربایجان شرقی، زنجان، فارس و کهگیلویه و بویراحمد ،تهران ،قزوین، دهدشت، مریوان، کُردستان، گیلان، اصفهان، و…امروز نیز پرستاران خرم‌آباد، بابل، همایون شهر و سبزوار به این اعتراضات و اعتصاب سراسری پیوستند، که می توان آنرا قیام پرستاران توصیف کرد!

کارگران سنگ آهن بافق یزد، شرکت نفت فلات قاره منطقه سیری، صنعت نفت پارس(در تظاهرات خانوادگی)، واگن پارس اراک، کشاورزان اصفهان، معلمان نهضت سوادآموزی تبریز، بازنشستگان هفت تپه، رانندگان اتوبوس کرج، آتش نشانی زاهدان، رانندگان مینی بوس بندرعباس، و… نیز امروز و روزهای اخیر با تجمعات اعتراضی و اعتصاب به پرستاران پیوسته اند.

«نگاهی به پیشینه مبارزات پرستاران»

در یک صد ساله تاریخ پرستاری مدرن ایران نوین، از دوران رضاشاه کبیر و محمدرضا شاه پهلوی، و همچنین نقش بی همتای شهبانو فرح در توجه به پرستاران میهنمان، اولین بار است، که پرستاران و کادرهای درمانی در یک اعتراض سراسری به میدان آمده اند‌.

البته پرستاران و کادرهای درمانی ایران، در تمامی رخدادها و بحرانها، همواره در میدان و صف مقدم بوده اند. از شروع حمله ارتش صدام حسین و ادامه جنگ ضد میهنی که خمینی پلید آنرا نعمت الهی نامید، پرستاران و پزشکان بسیاری مجروح، اسیر و کشته شدند. پس از اعلام جنگ مسلحانه توسط رجوی، که خودش بلافاصله برای حفظ «حیات خفیف خائنانه» از ایران فرار کرد، و هزاران نوجوان و جوان را به مسلخ درگیری های خیابانی فرستاده بود، باز هم پرستاران، در نجات جان فرزندان ایران، از هیچ کمک و جانفشانی دریغ نکردند. پروین بهداروند(متولد مسجدسلیمان) که در آموزشگاه بهیاری شرکت نفت دوران پهلوی فارغ‌التحصیل و پرستار شده بود، بدلیل فراری دادن یکی از اعضای مجروح مجاهدین(ایرج اورک) در ۲۳ دیماه ۱۳۶۰ در گچساران تیرباران گردید. وقتی مرتضی بهزادی در تظاهرات سی خرداد دزفول، شکمش بوسیله سرنیزه سپاهیان و بسیجیان پاره شده بود، و برای تخلیه اطلاعات زیادش او را با هلی کوپتر به تهران منتقل کرده بودند، پس از عمل، توسط پرستاران شجاع از چنگ جنایتکاران مستقر در بیمارستان فراری داده شد. شهناز کاظمی، پرستار ۲۴ ساله اصفهانی، منصوره لک فوق دیپلم پرستاری و بسیاری دیگر از آنها نیز به همین دلیل در دهه خونین شصت اعدام شدند. 

از دهه شصت ایران تا بحران کرونای جهان، باز هم پرستاران در خط مقدم میدان بودند، و بدلیل سیاست ضد بشری خامنه‌ای و به «برکت» مخبر جنایتکار معاون رییس‌جمهور قتل عام، باز هم بسیاری از پرستاران جانشان را فدای حفظ جان هم میهنان کردند…

«پاسخ خامنه‌ای و پزشکیان به اعتصاب پرستاران»

در حالیکه خامنه‌ای جنایتکار از ترس جان برای حفظ «حیات خفیف خائنانه» از انتقام سخت خونخواهی حسینی، به عقب نشینی تاکتیکی حسنی روی آورده است، اما همچنان تلاش دارد، با سرکوب، دستگیری، شکنجه و اعدام جوانان ایران، در همین دولت اصلاح طلبان پزشکیان، از فوران آتشفشان خشم مردم برای سرنگونی حکومت اسلامی ضد ایران و ایرانی پیشگیری کند. 

فیروزه مجریان در جریان اعتراضات پرستاران بیمارستان «قائم» در شهر مشهد روز ۳۰ اَمُرداد ۲۵۸۳ با ضرب و جرح دستگیر و در حالت کما به بخش مراقبت‌های ویژه‌ی بیمارستان منتقل شده است، و تعداد دیگری از پرستاران نیز به عنوان لیدرهای این اعتراضات سراسری در تجمعات شهرهای مختلف توسط جنایتکاران ربوده شده اند، و همین امروز از قطع تماس زنان زندانی سیاسی بدلیل اعتصاب و تشکیل پرونده جدید برای اسماعیل عبدی خبر داده اند…

در حالیکه وزیر بهداشت به کمبود ۳۰۰ قلم انواع دارو اعتراف کرده است، و عقیل آرین‌نژاد مدیر عامل شرکت سرمایه‌گذاری دارویی تامین (تیپیکو) اعلام کرده که «هم‌ اکنون صنعت دارو ورشکسته است، و وزارت بهداشت هم می‌داند کاری از دستش بر نمی‌آید.» و همچنین رئیس هیئت مدیره انجمن بیهوشی درباره مهاجرت گسترده متخصصان بیهوشی و پرستاران از ایران هشدار داده است… ولی محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت دولت پزشکیان، با چفیه فلسطینی در گذرگاه های مرزی اربعین حسینی خامنه‌ای، مدعی برپایی بیمارستان های مدرن برای برگزاری سیرک اربعین پیامبر نوظهور کرده شیعیان در رقابت با مراسم حج سنیان بوده است، و در حالی بودجه های هنگفت دولتی صرف این نمایش روحوضی خامنه‌ای شده است، که همین امروز جوانان عراقی خشمگین با چوب دستی به زائران اربعین در مساجد نجف حمله کرده اند‌…

«پاسخ مردم ایران به اعتصاب سراسری پرستاران»

همچنانکه شاهزاده رضا پهلوی در آخرین پیام تأکید کرده است«جمهوری اسلامی در حالی برای اسرائیل و آمریکا رجز می‌خواند و به بهانه حذف رهبر یک سازمان تروریستی، بر طبل جنگ می‌کوبد، که از تامین آب و برق و سوخت و نان مردم ایران عاجز است.

روزها و هفته‌هاست که کارگران و بازنشستگان بخش‌های مختلف، پرستاران و کادر درمان، کشاورزان، پیمانکاران و کامیون‌داران در سرتاسر ایران در اعتراض و اعتصاب به سر می‌برند، اما رژیمِ بی‌کفایتِ دزدسالار، از برآورده کردن خواسته‌های به حق آنها نیز ناتوان است.

ایران، کشوری با منابع عظیم ثروت و نیروی انسانی متخصص، هرگز نباید مشکلی برای تامین نیازهای اولیه و روزانه مردم خود داشته باشد، و کارگر و کارمند و بازنشسته‌اش نمی‌بایست در خیابانها به دنبال حق‌شان باشند. اینها کمترین وظایف یک دولت ملی و کارآمد در ایران است. جمهوری اسلامی اما نه ملی است و نه کارآمد. ایران برای این رژیم به مثابه غنیمتی است که تصرف کرده تا از طریق آن، خلافت اسلامی مخرب خود را به تمام منطقه و جهان گسترش دهد.

انتهای مسیری که جمهوری اسلامی می‌رود ویرانی ایران، فلاکت بیشتر ایرانیان، و به خطر انداختن تمامیت ارضی کشور است.

پیام من به نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی، به کارمندان و مدیران دستگاه اداری، و به آن بخشی از جامعه که هنوز به خاطر اعتقادات مذهبی در کنار این رژیم ایستاده این است:

به جای ایستادن روبروی ملت ایران، روبروی رژیم بایستید. پیش از آنکه جمهوری اسلامی، میهن ما را به پرتگاه نیستی فرو بیندازد در کنار ملت ایران، جمهوری اسلامی را به زباله‌دان تاریخ بیندازید و برای استقرار دوباره دولت ملی در ایران بکوشید که این برای شما، خانواده‌تان، ملت بزرگ ایران، و کشور باشکوه ایران بهتر است.

پاینده ایران،

رضا پهلوی

بنابراین، همچنانکه جوانان ایران شعار می دادند «اگر با هم یکی نشیم، یکی یکی کم میشیم»، وظیفه ملی ما حکم می کند، که برای نجات مردم و میهنمان، به صفوف پرستاران، کارگران و… بپیوندیم، و بقول «زنده یاد پویا بختیاری، یکبار برای همیشه»، این سرطان مرگ زای بهمن سیاه پنجاه و هفت را در خاک ایران دفن کنیم، تا بتوانیم با پس گرفتن وطن، ایرانی نو، مدرن، قدرتمند و آزاد را دوباره بسازیم! ما پیروز می شویم!

شنبه ۳ اردیبهشت ۲۵۸۳ برابر با ۲۴ اوت ۲۰۲۴