چند جمله در مورد اتحاد

 

بابک یزدی :

سالهاست خیلی ها دم از اتحاد میزنند. و بدین باورند که اتحاد رمز پیروزیست.

سوال مشخص این هست که اتحاد کی با کی، بر سر چی، و حول چه خواسته هایی؟

نفس اتحاد هیچ تقدسی ندارد.

اتحاد مردم باید حول سرنگونی رژیم باشد.

حول مرگ بر دیکتاتور باشد.

. حول انقلاب “زن زندگی آزادی” باشد

 حول برابری زن و مردباشد.

حول جدائی دین از دولت باشد.

حول لغو مجازات اعدام باشد.

حول محاکمه سران رژیم اسلامی باشد.

حول گذاشتن سپاه در لیست تروریستی دولت ها  باشد.

حول لغو حجاب اجباری باشد.

حول آزادی کلیه زندانیان سیاسی باشد.

حول آزادی بدون قیدو شرط احزاب سیاسی باشد.

علیه زندان و شکنجه و اعدام باشد.

حول به رسمیت شناختن حقوق ملیت ها و … باشد.

اتحاد نمی شود و نباید  حول چیزهایی که خود منشاء اختلاف و متفرق کردن مردم هست شکل بگیرد.

به طور نمونه:

پرچم، تمامیت ارضی، خدا، شاه ، میهن،  و یا از همه مهمتر فرزند ذکور یک دیکتاتور که هنوز زندان و شکنجه و اعدام  دوران پدر و پدر بزرگش  و حتی  جنایات ساواک را محکوم نکرده است؟

بنابراین “اتحاد” خیلی مهم هست ولی نه اتحادهایی از نوع خمینی و دیگرانی که منظورشان از “اتحاد” و “همه با هم”، “اتحاد با من” و “همه با من” بوده و یا هست!
مردم یک بار و برای همیشه داستان “همه با هم” و “اتحاد با خمینی” را تجربه کرده و این بار باید هوشیار تر و بیدار تر و حساس تر باشند. تا از یک دیکتاتوری به دیکتاتوری جدید کشیده نشوند.