اسماعیل وفا یغمائی :
زاهدان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
کار دیگر چیست؟حافظ!آشکارا شد کنون
همدگر راتوی خلوت خوب پنچر میکنند
روی منبرچشمشان تر از حدیث کربلاست
پشت منبر جای دیگر را چرا تر میکنند
سیخشان چون میخ بر منبرزشوق گنبد است
ضد آن چونان خرنرلیک عرعر میکنند
ای شگفتا!با تمام پشم و ریش این شیخکان
بهر هم هی بغبغو مثل کبوتر میکنند
برده گوی سبقت این شیخان که از روی حسد
پیروان لوط را حتی مکدّر میکنند
اهل عدلند و تساوی زین سبب در این طریق
هم مونث میکنند و هم مذکّر میکنند
معنی زیبا شناسی اعتلائی تازه یافت
چونکه شیخان همدگر را خوش مسخّر میکنند
آنچنان بر همدگر تازند با ایمان و خشم
گوئیافتح بلاد کفر و کافِر میکنند
وای بر غلمان بیچاره که اینان خویش را
گر چه پیرند وعلیل اینگونه پرپر میکنند
مشکل خود رابپرسیدم ز شیخی گفت او
از چه بد بینی!ببین با خود کلاغ پر میکنند
گفتمش شیخا قبولست این ولی بهر چه کار
دِبّ اکبر را فرو دردُبّ اصغر میکنند
گفت عالم چون مدوّر هست زینروعالمان
دائماً تحقیق در جسم مدوّر میکنند
همچنین چون قعر عالم هست بی پایان ازین
دوربین خویش را اندر مُقعّر میکنند
گفتمش:امّا، بگفتا : شاعرا دیگر خموش
در عمل تمرین درس نهی مٌنکر میکنند
با چنین تمرین بدان آئین خود را در عمل
پیش چشم مردمان تفسیر برتر میکنند
گر مکرر میکنند اینان مکن حیرت وفا
چون علوم حوزوی را دائم از بر میکنند