رسوا شوم رسوا شوم، رسوای نادانی شوم
بر کف نهادم آبرو، تا آنچه می دانی شوم
قومی پر از رنگ و ریا، مزدور بی شرم و حیا
فحش و فصیحت می دهد، تا (کون) عریانی شوم
عریان شدم تا بشکنم، طرفند کور اش را به جان
از خود گذشتم نقشه اش، نابود و هم فانی شوم
آزادگان هر یک مرا، از گوشه و از هر کجا
تبریک از دل گفته اند، خاری به چشمانی شوم
پرده ی اول:
جنایتکاری دستگیر می شود، تمام تلاش حکومتیان برای مخدوش کردن پرونده و برطرف کردن ظن و گمان از فعالیتهای مجرم است. زخم خورده ای از جنایات این رژیم به دست این فرد، زندگی خودش را وقف اجرای عدالت می کند و در این راستا از رسانه های مختلف امداد می جوید. این فرد از جمعیتی اسلام زده ی خشک مغز بی خرد جدا شده است که سالهای جوانیش را به دلیل اعتقادش به این گروه، در زندانهای رژیم اهریمنی از دست داده، او با انواع درد و بیماری ها دست و پنجه نرم می کند، اما از ارائه تاریخ خودش و تجربیاتش دست بر نمی دارد و پشت صحنه ی ناخوشآیند این گروه بلا تکلیف اسلامی را، که خود را یگانه آزادی بخش ایران می داند، برملا می کند. تلویزیون میهن، رسانه ای که همیشه در اختیار کسانیست که دلشان برای ایران می تپد، با همه ی توان با این زخم خورده ی اسلامیان همکاری می کند.
پرده ی دوم:
گروهی که بارها و بارها از امکانات موجود برای علاقه مندان به آزادی ایران سواستفاده کرده، سرمایه های مادی و معنوی زیادی را برای ارضای خودخواهی های خود از بین برده و تحرکات خصمانه اش بر ضد ایران و ایرانی بر همگان روشن است، سعی در به حاشیه بردن اصل جرم و جنایت فرد متهم کرده، از جگر سوخته ی باز ماندگان قربانیان مایه می گذارد، تلاش می کند نمدی برای کلاه پوسیده و پشم ریخته ی خودش ببافد. شایعات متنوعی در فضای معلول سیاسی خارج از کشور پخش می کند که این دستگیری هم از برنامه های خود رژیم است و چنین است و چنان. در کوتاه مدتی که دستگاه قضای کشوری آزاد، جنایتکار را تحت پیگرد قانونی قرار داده، دستگیر می کند، این گروه از گوشه و کنار مدارکی و صداهای ضبط شده ای، ارائه می دهد که تهیه ی آنها بجز با همکاری و همدستی حکومت اهریمنی ممکن نیست!
پرده ی سوم:
دادگاه تحقیقات را شروع می کند، زخم خوردگان از گوشه و کنار دنیا اعلام جرم می کنند اما…. به وابستگان این گروه از طرف رهبریتشان، که همانا به شیوه و روش ملایان اسلامی جمهوری جنایت است، اجازه ی اقامه ی دعوی و شهادت داده نمی شود. آنانی که در اردوگاههای سخت و طاقت فرسا با تمهیدات امنیتی سخت به جبر و یا به دلیل شستشوی مغزی دستگیر هستند، اجازه همکاری در این دادگاه را ندارند. از طرفی این نفرت پراکنان بی اعتبار شبانه روز تهمت و توهین و افترا به فرد و افرادی می زنند، که ادامه ی این تحقیقات و اعلام جرم را ممکن کرده اند.
پرده ی آخر:
جمعی از اراذل و اوباش در روزی که دادستان در دادگاه اقامه ی دعوی می کند، جلوی ورودی دادگاه جمع می شوند و با ایجاد سر و صدا و اغتشاش سعی در برهم زدن دادگاهی می کنند، که در نمونه ی خودش در تاریخ چهل ساله ی گذشته بی نظیر بوده. برای تضعیف روحیه و تخریب افرادی که دست اندرکار برگزاری این دادگاه بوده اند، به فحاشی و بی احترامی، حتک حرمت و تهمت زدن و حتی در گیری فیزیکی و مشت و لگد پرانی اقدام می کند و باز هم خودمان، خودمان را می زنیم.
برای بستن دهن کثیف چنین موجودات بی خرد ابلهی، هیچ راهی بجز Kiss my Ass وجود ندارد. کما اینکه روز بعدی که من از آبروی خودم مایه گذاشتم، همگان مودب و مرتب شده، نظم دادگاه را برهم نزدند و از تحرکات کثیف و شیطانی خود دست برداشتند. فحاشی نکردند و آن بی آبرویی که لگد پرانی می کرد نیست و نابود شده بود.
کار بدی کردم؟ آری!! اما اگر بازهم بخواهند از آبرو و شرف مملکتم مایه بگذارند و خدشه دارش کنند، خودم را بی آبرو در بین بی آبرویان کرده، نقشه ی پلیدشان را نقش بر آب می کنم.
عاقلان دانند و دانایان قضاوت کنند.
من به کار خودم معتقدم!! پلیدانی که منتظر هر اتفاقند تا برای خود اعتباری تهیه کنند از هر آب گل آلودی ماهی بجویند، رفتار مرا به بی احترامی به بازماندگان کشته شدگان به دست آن جنایتکار تحریف کرده اند!!!! اگر کسی از این بازماندگان که نور دیده و پاره ی قلب همه ی ایرانیان هستند، واقعا رنجیده شده و به دل گرفته، رسما عذر خواهی می کنم و هیچ دفاعی ندارم. ولی به قطعیت می دانم، بزرگانی و بازماندگانی که عزیزی از دست داده اند، انقدر شریف و انسان هستند که به هیچ کسی تهمت نمی زنند، فحاشی نمی کنند و بسان بی پدر و مادران نسبتهایی که به خودشان می چسبد را به دیگری نمی چسبانند. اما عزیزان بدانید مقابل جماعت اراذل مسلمان نمایی که باز هم عقیده را مستمسک سیاست بازی خود می کنند و انواع تهمتها و فحاشی ها را به خودم، دوستانم، نزدیکان و خانواده ام کردند، جز این عکس العمل چاره ای نیست.
نابود باد مغز نادان لمپنهایی که برای ارضای خودخواهی خود از هیچ تحرکی فروگذار نیستند.
سعید بهبهانی
تلویزیون میهن
سیزدهم آگوست 2021 استوکهلم