نویسنده: بهنام. م
یکی از موضوعاتی که کمتر (بخوانید اصلا) در میان چهره ها، گروه ها و رسانه های اپوزیسیون مورد بررسی قرار می گیرد، آسیب شناسی عملکرد ضدانقلاب در مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی است.
اگر فردی یا جریانی بخواهد عملکرد مبارزاتی خود یا دیگر جریانات را مورد آسیب شناسی قرار دهد، سریعا برچسب «عامل وزارت اطلاعات» یا «نفوذی سپاه پاسداران» به پیشانی فرد می زنند.
در همین زمینه نویسنده قصد دارد تا در راستای اصلاح رویکرد اپوزیسیون معروف به ضدانقلاب لس آنجلسی، به نقد و بررسی اتفاقاتی که منجر به تعطیلی کانال یک به مدیریت آقای شهرام همایون شد، بپردازد. امیدوارم که خوانندگان محترم پیش از قضاوت نویسنده، بیت نظامی گنجوی که می فرماید «آینه چون نقش تو بنمود راست/ خود شکن آیینه شکستن خطاست» را مدنظر قرار دهند.
از حدود یک سال پیش که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد، شاهزاده رضا پهلوی جزو اولین افرادی بود که در نامه ای خطاب به پرزیدنت جدید ایالات متحده، پیروزی ایشان را تبریک گفتند. این اولین بار بود که شاهزاده به عنوان شخصیت برجسته اپوزیسیون جمهوری اسلامی، به رییس جمهور آمریکا پیام تبریک ارسال می کرد. همین موضوع نشان می دهد که رویکرد شاهزاده نسبت به دولت پرزیدنت ترامپ در مقایسه با دیگر روسای جمهور این کشور متفاوت خواهد بود.
همانگونه که در مقاله اخیر گفته شد [اینجا بخوانید] این استقبال از طرف شاهزاده رضا پهلوی بی جواب نماند و در مقابل دولت آمریکا رسانه هایی مانند VOA و رادیو فردا را که در زمان اوباما رویدادهای حول شاهزاده رضا پهلوی و شورای ملی ایران را بایکوت کرده بودند را ملزم به پوشش خبر، گزارش های اختصاصی و نشر بیانیه و پیام های ایشان و شورای ملی ایران می کند.
حمایت از شاهزاده توسط آمریکا تا آنجایی پیش می رود که جان مک کین، سناتور ایالت آریزونا در ملاقاتی که در خردادماه گذشته با ایشان در کنگره ترتیب داده شد، تلویحا از پوشش خبری رادیو فردا و صدای آمریکا انتقاد کرده و به اعلیحضرت قول مساعد در همراهی رسانه ای می دهند.[اینجا ببینید]
درست پس از این ملاقات بود که تلویزیون افق ایران (اندیشه) که به عنوان تریبون رسمی شاهزاده شناخته می شد، از قطع همکاری رضا پهلوی با این تلویزیون خبر داد. خبری شوکه کننده که البته به اندازه فایل صوتی لو رفته از ایشان که همزمان در شبکه های اجتماعی نشر یافت، رسانه های لس آنجلسی را به بهت نبرد: «رسانه های فَکَسنی لس آنجلسی که اصلا توی باغ نیستند، و از دید من آن ها از لحاظ تبلیغاتی بیش تر ضرر می زنند تا منفعتی داشته باشند ».
در قسمتی از این فایل صوتی که بعدها گفته شد «بخش کوتاهی از جلسه چند ساعته شورای ملی ایران به ریاست رضا پهلوی است» شاهزاده، ضدانقلاب کنونی را «اپوزیسیون کلاسیک» می خواند که فعالیت «بدرد بخوری برای آینده ایران» ندارد.
سومین اتفاق بهت آور، خروج شاهزاده رضا پهلوی از ریاست شورای ملی ایران در اواخر شهریور ماه گذشته بود. شورای که با هدف جمع کردن اپوزیسیون
سلطنت طلب گرد یک سازمان به ریاست شاهزاده رضا پهلوی در سال 92 تشکیل شده بود پس از خروج شاهزاده از ریاست آن ماهیت اصلی خود را از دست داد.
حال در ذهن خواننده این سوال شکل می گیرد که مسیر تحول رویکرد سیاسی شاهزاده رضا پهلوی چه تاثیری در تعطیلی برخی رسانه ها دارد؟!
شاهزاده رضا پهلوی در حال حاضر، تنها چهره کاریزماتیک در میان اپوزیسیون است، فردی که رهبری طیف گسترده ای از ضدانقلاب بر دوش اوست، ناگزیر سخنان ایشان برای طرفداران به عنوان فصل الخطاب ( حرف آخر) معرفی می شود.
در طرف دیگر، در عصر رسانه که با یک چرخش دیش های ماهواره، هزاران شبکه ماهواره ای جا به جا می شوند و مخاطب می تواند با فشار یک دکمه، رسانه مورد نظر خودش را انتخاب کند، چه دلیلی وجود دارد که وفت خود را با رسانه های «فَکَسنی» و «اپوزیسیونی که بدرد آینده ایران نمی خورد»، سپری کند!
شاهزاده در رسانه های دولتی فارسی و انگلیسی زبان حاضر می شوند و تلویزیون های لس آنجلسی که سال های متمادی تریبون ایشان بوده اند را از یاد می برند.
همین موضوع باعث می شود تا رسانه هایی که پیش از این با رقابت سالم، چندین سال مخاطبان را پای تریبون خود نشانده بودند، در چنین شرایطی، به رقابت ناسالم روی آورند و تلویزیون را صحنه نزاع و نشر تهمت علیه یکدیگر کنند تا بلکه از این آب گل آلود ماهی بگیرند و مخاطبان خود را از دست ندهند.
مطمئنا این نزاع رسانه ای قربانی خواهد گرفت و کانال یک، تلویزیونی که یکی از شاخص ترین رسانه های لس آنجلسی به حساب می آمد، به دلیل کسری بودجه و عدم همراهی مخاطبان به ناچار تعطیل می شود. موضوعی که اگر با همین رویه پیش برود، دیگر رسانه های غیردولتی و غیرسازمانی را تعطیل می کند.
موضوع واضح و مبرهن آن است که شخصیتی مانند رضا پهلوی را نمی توان در رسانه های لس آنجلسی محدود و محصور کرد و از ایشان خواست به جز تشکیلات محدود، با دیگر دولت ها، سازمان ها و ارگان های تشکیلاتی و رسانه های همکاری نداشته باشد، اما این طیف از فعالیت های ایشان نباید مانع از آن شود تا تریبون هایی که پایه گذار رسانه های ماهواره ای بوده اند، و پیش از رسانه های دول غربی، ایشان را همراهی نموده اند، به محاق روند.