سیروس محسن وند :
“آينده ى ايران”ميزگردى است كه قرار است ايران را نجات بدهد. گويى همه ى راهها براى سرنگونىجمهورى اسلامى آزموده شده و شكست خورده و چاره ى نهايى عبارت است از يك ميز گرد! بايد به اينانآفرين گفت. شايد هم “آورين! آورين!”.
بنظر ميرسد كه جنبش آينده ى ايران، مورد توجه سياسيون سطح بالا واقع نشده و در بهترين شرايط، شمارىاز سياسيون سطح متوسط و سطح پايين را بخود جذب نموده. البته من آقاى حسين مهرى را از بقيه ى گروهجدا ميكنم، چرا كه ايشان را يك شخصيت بسيار برجسته ميدانم و در ضمن، ايشان نه بعنوان يك عضو بلكهبعنوان يك مصاحبه گر با بنيانگذار اين جنبش، انجام وظيفه كردند و اگر حركات و سكنات ايشان را در آنمصاحبه مورد توجه قرار دهيم، بنظر ميرسد كه آن مصاحبه را بعنوان يك وظيفه ى شاق و ناخوشايند انجامدادند.
ميزگرد آينده ى ايران براى من جالب توجه است، چراكه در تحليل نهايى به اين نتيجه نزديك شده ام كه اينميزگرد، چيزى نيست جز يك اسب تروا كه در اين لحظه ى خطير كه پايه هاى نظام جمهورىاسلامى بشدت به لرزه افتاده، آمده است تا اپوزيسيون برانداز را از درون گرفتار تجزيه و نابسامانى كند.
همانگونه كه ميدانيم، يكى از شخصيتهايى كه حداكثر تلاش خودرا براى ضربه زدن به حزب ايران آباد(آآآ)انجام ميدهد، به ميزگرد آينده ى ايران پيوسته. اين شخصيت كه در ظاهر از اعضاى مؤثر در حزب آآآ بوده،نه تنها از حزب جدا شده و عده اى را نيز با خود برده، و نه تنها به ميزگرد آينده ى ايران پيوسته، بلكه بدليلمرموزى، پيوسته در حال تخريب حزبى است كه خودش ادعا ميكند كه قلبش هنوز براى آن ميتپد و اميدواراست كه آن حزب، نقش مؤثرى در سرنگونى جمهورى اسلامى داشته باشد. بايد از ايشان پرسيد، چگونه ممكناست كه براى يك حزب، آرزوى موفقيت نمود و همزمان با همه ى توان به تخريب آن حزب و نشر اتهاماتمخرب و اثبات نشده درباره آن پرداخت وهمزمان، به ارائه ى يك آلترناتيو آبدوغ خيارى بنام برنامه ى فانوسو ميزگرد آينده ى ايران پرداخت؟
همزمان ميدانيم كه ميزگرد آينده ى ايران، از سوى برخى به ايجاد تشتت در اپوزيسيون متهم شده.
از همه ى اين داده ها، ميتوان به يك نتيجه ى احتمالى و نخستين رسيد و آن اينستكه عضو پيشين حزب آآآ وميزگرد آينده ى ايران داراى يك هدف مشترك هستد. دومين نتيجه ى احتمالى كه ميتوان گرفت، اينستكه عضوپيشين حزب آآآ مأموريتى ندارد جز تخريب حزب آآآ و ميزگرد آينده ى ايران، مأموريتى ندارد جز اينكه در حدامكان به ايجاد تخريب و تشتت در همه ى اپوزيسيونِ برانداز بپردازد.
بنابراين، من انگشت اتهام بسوى حركات مشروح در بالا نشانه ميروم. اتهام به اينكه آنها شايد اسب ترواىجمهورى اسلامى يا يك نيروى مخربِ ديگر هستند.
