ایران در جنگ بزرگ

 

کامبیز باسطوت :

بررسی و معرفی کتاب

ایران در جنگ بزرگ

نویسنده احمد علی سپهر (مورخ الدوله)

کتاب ایران در جنگ بزرگ یا جنگ اول جهانی که نویسنده آن منشی نخست سفارت آلمان در ایران از جون 1914 بوده است نوشته شده و تا پایان کارش در سفارت آلمان در 21 نوامبر 1918 این بخش از تاریخ ایران را میپوشاند. با ارزشترین  ویژگی این کتاب مربوط میشود به گزارش های رسمی که نویسند بعنوان کارمند سفارت آلمان برای مقامات بالاتر آلمانی میدهد بدون آلودگی به دیدگاه شخصی و یا  تاباندن یک گزارش در جهت معین سیاسی. این گزارشات معمولا کوتاه و در چارچوب خبری است که نویسنده میخواهد بدهد. تمایل نویسنده بسوی سیاست آلمان آشکار است لیکن این تمایل تاثیری در گزارش دقیق جریان های سیاسی و نظامی در ایران در این دوران نمیگزارد. به گفته او تاریخورز بودن نویسنده یک سنت در نسل های پیشین او بوده است و پدر بزگ او میزا محمد تقی خان سپهر نویسنده ناسخ التواریخ است که او آرزومند است این سنت را ادامه دهد.

پس از اخراج مورگان شوستر از ایران در 11  ژاتویه 1912  میلادی[1] در نتیجه اخطار روسیه تزاری و انحلال مجلس دوم توسط بختیاری ها ضربه مرگباری به طبقه جدید سیاست پیشه ها که کانون آن درمجلس شورای ملی و  حکومت قانون اساسی مشروط بود میخورد و دولت در اختیار سیاست پیشهای دربار قاجار، خان های بختیاری و ملاکان بزرگ میافتد. این دوران تا تشکیل مجلس سوم در 26 آذر 1393 برابر با 25 اکتبر 1914و پاسخ گو نبودن دولت ایران در برابر نمایندگان مردم ادامه پیدا مینماید. جنگ اول جهانی در اول اکتبر 1914 آغاز شده بود و میتوان گمان زد که رو آوردن دولت و دربار برای تشکیل مجلس دادن جنبه قانونی و پذیرشوارگی مردمی به وجود و اقدامات دولت باشد.

نویسنده نتنها جریان های سیاسی پیش از بسته شدن مجلس توسط دولت را گزارش میدهد همچنین تاجگذار احمد شاه  و جریان های سیاسی پیش از آغاز جنگ را نیز گزارش میدهد. پنج ماه بعد از شروع کار نویسنده در سفارت آلمان جنگ آغاز میشود و همچنین دو ماه بعد مجلس سوم تشکیل میشود . قرارداد 1907 انگلستان با روسیه برای تقسیم منطقه نفوذ هر یک ظاهرا از بیم انگلستان از آلمان بسته شده بود لیکن این جنگ هفت سال بعد آغاز میشود. آنچه در این کتاب به گزارش نویسنده مشاهده میشود چند گانگی است که دربین سیاستورزان ایرانی دیده میشود که در نهایت به ناتوان شدن دولت ایران منجر میشود. انقلاب مشروطیت و پیروزی آن گوهر توانمند شدن دولت را در خود داشت لیکن ضربه کشنده با قرار داد 1907 روسیه و انگلیس به آن زده میشود با اینوجود شتاب، کارآیی و نیروی آن تا پیش از اخطار روسیه برای بیرون کردن مورگان شوستر در 1912 هنوز وجود داشت. شاید فرار تقی زاده از ایران بخاطر فتوای آیة الله های نجف به فساد عقیده تقی زاده باعث شد که دمکرات ها که تنها نیروی سیاسی با اراده برای ایستادن در برابر سیاست های روسیه بودند رهبری خود را از دست بدهند و در برابر اخطار روسیه نایستند.[2]

نویسند در این کتاب جریان فعالیت های آلمانی ها در ایران و افغانستان را به گستردگی بیان مینماید و همچنین نشان میدهد که چگونه با پول و دادن دلگرمی به ایلیاتی ها از آنها برای حمله به انگلیسی ها استفاده مینماید. همچنین نویسند اشغال خاک ایران را توسط ترکیه عثمانی و روسیه که جنگ این دو را به خاک ایران کشیده بود را گزارش میدهد که علت بنیادی آن فعالیت نظامی آلمانی ها در ایران بود. مجلس سوم دارای چهار گروه سیاسی بود دمکرات ها 31 نماینده داشتند که مخالف سرسخت قرار داد 1907 بودند، اعتدالیون که یا به روسیه و یا به انگلیس وابسته بودند  و قرار داد 1907 در آنها تاثیری قابل توجه ای نداشت و مخالفت شدید آنها را برنیمی انگیخت 22  نماینده داشتند. هیأت علمیه یا اسلام سیاسی 14 نماینده داشت و باید توجه داشت آنها کسانی بودند که شیخ فضل الله را دار زدند و موضع سیاسی اشان سیال بود و میتوان آنها را در آن دوران هموند دمکرات ها دانست. درک سیاسی سیاستورزان دراین دوران براین پایه بود که آنها بدون یک دوست خارجی نمیتوانند در برابر روسیه و انگلیس بایستند. با افزایش توانائی های آلمان و اقدام آن برای درگیر شدن با قدرت های بزرگ جهانی که انگلیس بزرگترین آنها بود و دمکرات ها آنرا یک فرصت تاریخی تشخیص دادند برای بدست آوردن استقلال ایران با همکاری با آلمانی ها.

با شایعه آمدن سالدات های روسی از غزوین به تهران دمکرات ها به قم و سپس به اصفهان میروند. همچنین آنها شاه را تشویق به ترک تهران میکردند لیکن اعتدالیون شاه را قانع کردند که از تهران بیرون نرود و نیروهای روسی هم در غزوین مانند. همچنین وقتیکه ارتش ترکیه عثمانی نیروهای روس را در همدان شکست دادند و شایع شد قصد دارند به غزوین و سپس به تهران بیایند جنبش دیگری در دربار برای ترک تهران آغاز شد تا اینکه عثمانی ها اعلان کردند قصد رفتن به غزوین را ندارند. نویسند شرایط نیروها نظامی ایران را از شهربانی، ژاندارمری، قزاق ها و پلیس جنوب بود را گزارش میدهد. نیروی نظامی ژاندارمری  که بیشتر افسران سوئدی داشت و افسران ایرانی زیر دست آنها کار میکردند تمایل به آلمانی ها داشتند و کرمانشاه را در آختیار طرفدارن آلمانی ها قرار دادند. بعد از اخراج مورگان شوستر و بسته شدن مجلس تا پیش از جنگ بزرگ و پس از آن از هر جهت در ایران هرج ومرج بود و دولت ایران نمیتوانست کوچکترین اقدامی بدون تأیید روسیه و آنگلیس انجام دهد. 

در دوران جنگ بسته باینکه کدام طرف جنگ دست بالا را داشته باشند سیاست ورزان زمانی بسوی آلمانی ها و در دورانی بسوی آنگلیس و روسیه تمایل پیدا میکردند. در ابتدا آلمانی ها مجبور شدند تهران را ترک کنند و در غرب و مرکز ایران بر ضد انگلیسی ها فعالیت کنند حتی مقامات انگلیسی را در شیراز دستگیر کردند و همچین آنها مجبور شدند وقتیکه سپاه عثمانی به کرمانشاه نزدیک  شده بود و در نهایت انجا را تصرف کرد آنجا را ترک کنند. سیاستورزان ایران از ابتدای جنگ سیاست بیطرفی در جنگ را انتخاب کردند لیکن این سیاست از تجاوز نظامی دو طرف جنگ بزرک ایران را نجات نداد. شاید چون آلمانی ها این بیطرفی را رعایت نکردند و دمکرات ها هم از آن پشتیبانی کردند و از آن گذشته روسیه پیش از آلمانی ها نیروهایشان را پس از پیروزی طرفداران حکومت مشروطه قانون اساسی در تبریز وارد ایران کرده بود.

آلمانی ها در بخش های غربی و مرکزی ایران آنچنان اغتشاش نظامی ایجاد کردند که انگلیسی ها برای مقابله با آنها نیروی تفنگداران جنوب را تشکیل دادند. روسیه و عثمانی ها خاک ایران را مکان جنگ خود با یکدیگر کردند. با آغاز انقلاب روسیه معادلات سیاسی در ایران بهم ریخت و در نهایت بصلح بین آلمان و روسیه انجامید. همکاری دمکرات ها در ایران با آلمانی ها و گروه ایرانی به رهبری تقی زاده در آلمان توانست خروج نیروی های خارجی نظامی کشورهای در حال جنگ را در ایران یکی از شرایط قرارداد صلح بین روسیه و آلمان در ابتدا و سپس در قرارداد صلح پس از شکست آلمان قرارداد. لیکن با وجود این ماده در قراداد صلح سیاست ورزان ایران تلاش قابل ملاحظه ای کردند تا توانستند اشغال نظامی ایران را پایان دهند.

دولت انگلیس در آن زمان ظاهرا حکومت قانون اساسی مشروطه پادشاهی ایران را زیاد جدی نمیگرفت.  نقش سفارت انگلیس در موفقیت نخستین مرحله انقلاب مشروطیت و حکومت قانون اساسی را نمی توان کوچک دانست و همچنین تلاش “میز ایران” در انگلستان که پروفسور بران یکی از هموندانش بود برای طرفداری از حکومت مشروطه و نقش گروه “میز ایران” در انتخاب و استخدام مورگان شوستر توسط مجلس قابل توجه است و میتوان آنرا در چارچوب دو رژیم پارلمانی دریافت کرد. بنظرمیرسد انقلابیون انقلاب مشروطیت و سپس حکومت قانون اساسی بانداز کافی خود را به حکومت پارلمانی انگلیس نزدیک نکردند تا شکافی در تعقل نابرابر دانستن مجلس ایران در برابر مجلس انگلیس ایجاد کننند و حتی “میز ایران” هم در این رابط موفقیت زیادی نداشت و مخالفتش با قرارداد 1907 بجائی نرسید. چنانچه حکومت قانون اساسی جوان ایران بخاطر داشتن مجلس نماینده گان مردم و حکومت مسئول در برابر مردم خود را متحد طبیعی انگلیس می دید و انقلابیون مشروطه میتوانستند نظر دولت انگلیس را جلب کنند احتمالا قرارداد 1907 انگلیس و روسیه بسته نمیشد و دمکرات ها در جنگ خود را متحد انگلیس اعلان نمیکردند. قرار گرفتن ایران در میان کشورهای دمکراسی جهان و بویژه کشورهای اروپائی مانند انگلیس و فرانسه سرنوشت سیاسی ایران را از بنیاد تغییر میداد.

افزون بر یادداشت های روزانه نویسنده که تصویر سیاسی روشنی از این سالها به خواننده میدهد او از جریان های مهم سیاسی دیگر زمان خود مانند انقلاب روسیه بر پایه گزارشهای کارمندان سفارت ایران در روسیه میدهند، جنبش جنگل، کمیته مجازات و غیره نیز میدهد. نویسنده در یادداشت هایش درباره تمام دولت هائی که در این دوران تشکیل شده بودند با جزئیات درباره آنها سخن میگوید همچنین ویژگی های شخصیت های سیاسی این دوران را شرح میدهد. دولت هائی که در این دوران تشکیل میشوند که بیش از شش سال است و تقریبا سه سال با کودتای اسفند 1299 فاصله دارد که در آن یک رهبری مصمم وجدی نمایان میشود و دوران اجرای هدف های انقلاب مشروطیت از جهت اجتماعی و اقتصادی آغاز میشود.

با شکست آلمان تاریخ نگار جناب احمد علی سپهر مورد حمله شدید طرفداران پیروزمند جنگ قرار میگیرد و مجبور میشود از شغل خود در سفارت آلمان استعفا دهد. این کتاب اولین بار در 1336 خورشیدی چاپ شد و متاسفانه توجه ای را که سزاوارش بود نسل جوان آن دوران به آن نکرد. این تنها کتابی است که کارمند ایرانی سفارت یک کشور خارجی منتشر کرده است که این قلم از آن آگاهی دارد و جای شخصیتی مانند جناب سپهر در جنگ دوم جهانی که سیاستورزان ایران اشتباه همانندی را دوباره کردند بشدت خالی است. نویسنده در نوشتار خود از تارخ های قمری، میلادی و خورشیدی استفاده مینماید لیکن تاریخ خورشدی دو نامگذاری دارد که یکی تاریخ رسمی بعد از برآمدن رضاشاه است از فروردین آغاز میشود وبا اسفند خاتمه مییابد و دیگری نام های ناآشنای دلو، حوت و حمل وغیره را دارد که نشان دهنده تغییرات با اهمیت  در این دوران است. نکته دیگر قابل توجه در باره طبقه حاکمه بطور کلی فاسد و دزد این بود که با اینکه دوکشور روسیه و انگلیس بر سرنوشت ایران در این دوران حاکم بودن بیشتر نسل بعد خود را به فرانسه و آلمان برای تحصیل میفرستادند و به داشتن درک نادرست از این دو کشور ادامه میدادند. اینطور که گزارش میشد احمد شاه علاقه زیادی به بازی کردن در بورس صنایع فرانسه داشت لیکن از خریدن سهام شرکت نفت ایران و انگلیس گزارشی داده نمیشود.

نویسنده نوشتار قرارداد 1919 را در این کتاب میاورد که بعد از پایان جنگ است و انگلیس در ایران بی رقیب شده بود و آن را اداره کننده دولت ایران قرار میداد یا ایران مستعمره انگلیس میشد. لیکن ما میدانیم که دستگاه اداری ایران هرگز زیر بار این قرار داد نرفت و مجلس این قرار داد را رد کرد. سیاستورزان سنتی انگلیس بعد از جنگ بزرگ باوجود اینکه دنیا تغییر کرده بود هنوز در ذهنیت کلونیالایسم خود جای داشتند و از زمان خود عقب افتاده بودند و به اندرز سیاستورزان جوانتر که درک بهتری از زمان خود داشتند توجه نمیکردند و بهمین دلیل از جریان تاریخی عقب مانده بودند. در حالیکه وزارت خارجه انگلیس به کمک بخشی از سیاستورزان ایران در تعقیب بدست گرفتن ارتش و اقتصاد ایران بوسیله مستشاران نظامی و اقتصادی انگلیسی مانند گذشته بودند، نیروهای سیاسی ملی و مترقی ایران در پی اسقلال سیاسی کامل ایران بودند که سرانجام با برآمدن رضا شاه بواقعیت پیوست. در دوران پایان جنگ اول که نیروهای انگلیس در ایران با بلشیویک ها میجنگیدند بویژه در شورش جنگل سیاست انگلیس تغییر کرد و تصمیم به تخلیه نظامی ایران کرفت. لیکن فرمانده نظامی انگلیس در ایران بدنبال نظامی بود که بتواند نیروی نظامی قزاق را انچنان نیرمند بنماید که بتواند بلشویک ها در شمال ایران را یا بیرون کند و یا نگذارد به تهران بیایند. ژنرال انگلیسی این نظامی را در رضا خان یافت و در نهایت راه حل نظامی های انگلیس آینده ایران را معیین کرد.     


[1] بریدن نفس کشیدن پارس، بررسی و معرفی کتاب نویسنده مورگان شوستر، در فیس بوک من

[2] تقی زاده در جدال با جنایت های ملاها، در فیس بوک من