با چتر نجات از بانکوک / آشتی ملی به سبک خاتمی!

يادداشت های اسکندر دلدم :

آشتی ملی به سبک خاتمی!

به نظر می رسد روی کارآمدن تندروها در آمریکا برای بعضی ها چندان هم بی فایده نبوده و حداقل فايدهء آن مطرح کردن خود به بهانهء دعوت به اتحادملی می باشد! از جمله ممد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران (معروف به شیرین بیان)، گفته است که «اکنون بهترین موقعیتی است که می‌توان فضای آشتی ملی را در کشور حکم‌فرما کرد». و اضافه کرده که: «من می‌گویم که هیچ‌کس نباید در گذشته بماند». رییس ‌جمهور معروف به «فتنه گر» گفته که به عقیدهء او «تهدیدهای رییس جمهوری جدید آمریکا علیه ایران شرایط لزوم آشتی ملی را افزایش داده است».اما ممد خاتمی، که روی کار آمدن ترامپ را اينگونه بهانهء مطرح کردن خود قرار داده روشن نکرده است که: “سرفه به شقیقه چه ربطی دارد!”

بر هر اهل عقلی واضح و مبرهن است که مطرح کردن “آشتی ملی” مال موقعی است که “دشمن ملی” وجود داشته باشد! اما ممد (فريبا) خاتمی روشن نکرده است که “دشمن ملی” کیست یا کدام جناح است و با کدام دشمنان ملی باید آشتی کرد! اگر منظور ممد خاتمی دونالد ترامپ و موضع گیری های تازهء دولت آمریکا علیه حکومت اسلامی است که باید می گفت “اتحاد ملی” در برابر “دشمن خارجی”! در حالی که این اظهارات نسنجیده تائید وجود اختلافات داخلی و وجود دشمن داخلی در حاکمیت و گير دادن بی خود دادن به دونالدترامپ است!

گفته می شود که ممدخاتمی، برای نیل به آشتی ملی، شخصا پای کار آمده و سرگرم چای سبز دم کردن برای سران جناح مقابل و چای ریختن برای متنفذین سیاسی و مطرح و بار کردن دیزی آنها می باشد!

ناظران سیاسی که رنگ عوض کردن این قبیل موجودات را زیر نظر دارند می گویند با توجه به میزان مصرف بالای چای در ایران، یحتمل برند جدید “چای ممد” بازار خوبی پیدا کند و رقیب چای احمد و چای محمود شود! در این عکس اختصاصی ممد خاتمی سرگرم ریختن چای تازه دم برای یکی از چهره های مشهور اصولگرا به منظور آشتی ملی کردن دیده می شوداست. گفته می شود به دنبال چای (سبز) دم کردن ممد خاتمی جهت آشتی ملی (!) جناح مقابل هم تصمیم گرفته است “دیزی” ممد خاتمی را بار کند!

 

 

 

تبدیل تخت جمشید به پاساژ و آپارتمان!

مطبوعات و خبرگزاری ها، و حتی مقامات مسئول در حکومت اسلامی، از نابودی قریب الوقوع محوطهء باستانی تخت جمشید خبر می دهند.

در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، حاج شیخ صادق خلخالی، پس از اعدام سران و وابستگان و مدیران و کارکنان رژیم شاهنشاهی و تخریب کامل بنای عظیم آرامگاه رضاشاه، تصمیم داشت تخت جمشید را هم از صحنهء روزگار محو کند که در پی ر.لرو شدن با مخالفت وابستگان به رژیم هخامنشی(!) موفق به اين کار نشد، ولی سارقان آثار تاریخی، با ارهء الماسه ویژهء سنگ بری، قطعاتی از حجاری های تخت جمشید را (نظیر سر سرباز هخامنشی) بریدند و به عنوان صادرات غیر نفتی در بازار عتیقهء لندن به پوند انگلیس تبدیل نمودند.

همچنين، علاوه بر سرقت آثار تاریخی، انجام کشاورزی در حریم تخت جمشید، و ساخت کارخانه رب گوجه و تولیدات غذایی(!) در حریم تخت جمشید، عدم حفاظت از این محوطه تاریخی موجب سرعت در تخریب کامل آن شده است، بطوری که حتی شبکهء خبری الجزیرهء قطر هم، که نظر خوبی نسبت به حکومت  اسلامی ندارد، از نابودی تخت جمشید ابراز نگرانی می کند!

شبکه خبری الجزیره در گزارشی به تهدیدهایی اشاره کرده است که تخت جمشید، دروازه باستانی و گردشگری ایران را به مخاطره انداخته ‌است. در این گزارش آمده است که: «نشست زمین، خشکسالی و رشد جلبک‌ها و باکتری‌ها از جمله تهدیدهایی است که میراث جهانی پرسپولیس (تخت جمشید) را همزمان با افزایش شمار گردشگران تهدید می‌کند. یکی از مهمترین مقاصد گردشگری در ایران، پرسپولیس، یا همان تخت جمشید، شهر باستانی 2500 سالهء هخامنشیان است که زمانی پایتخت امپراطوری پارسی محسوب می‌شد. بقایای این شهر تاریخی پس از حملهء اسکندر مقدونی در شمال شهر شیراز قرار دارد. آنچه از این شهر تاریخی بر جای مانده، سال‌هاست که جاذبهء گردشگری برای گردشگران داخلی و خارجی است، بویژه پس از این که این محوطه در سال 1979 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. در سال‌های اخیر فعالیت‌های کشاوری موجب شده زمین ‌های اطراف پرسپولیس به دلیل خالی شدن منابع آبی زیرزمینی و خشکسالی نشست کنند و همچنین رشد جلبک‌ها و باکتری‌ها بسیاری از آثار و بناهای باستانی این محوطه که در طرف کوه رحمت (چمگان) واقع شده‌اند را با تهدید رو به رو کرده است. مردم و دلسوزان مملکت و حتی امت همیشه در صحنه از نابودی بناهای تاریخی و باستانی کشور بحق ابراز نگرانی می کنند و می گویند اگر دولت بنا دارد گردشگری را توسعه دهد و از ورود توریست های خارجی پول در بیاورد، حداقل این چهارتا و نصفی بنای تاریخی را سالم نگه دارد تا چیزی برای نشان دادن به خارجی ها داشته باشیم!»

اما از نظر ما جای هيچ نگرانی خاصی نيست، به اين دليل که:

– توریست های خارجی، بویژه آمریکایی ها و اروپایی ها و حتی برادران و خواهران هم کیش و هموطن روسی و چینی(!) برای مسافرت و گذراندن تعطیلات فاکتورهای مختلفی را در نظر می گیرند و فقط به خاطر دیدن ستون های تخت جمشید راه نمی افتند به جمهوری اسلامی بیایند!

– حجاب اجباری برای توریست های زن خارجی، نبودن آزادی شنای مختلط در سواحل شمال و جنوب برای زن و شوهر های توریست، نبودن بار و آزادی استفاده از مشروبات الکلی و موسیقی و دیسکو و کاباره و، از همه مهمتر، گران بودن ایران در مقایسه با کشورهای توریست پذیری نظیر تایلند باعث شده است خود ایرانی ها برای دیدن جاذبه های شیرین و دوست داشتنی و مفرح به آنتالیا و ارمنستان و تایلند و مالزی سرازیر شوند!

– در ضمن توریست های خارجی اگر به ایران بیایند تمام مدت اقامت در شهرهای ایران را پشت ترافیک سنگین خواهند گذراند، زیرا به گفتهء رئیس پلیس ترافیک کشور سرعت اتومبیل ها به متوسط 7 کیلومتر در ساعت (کمتر از سرعت عابر پیاده) رسیده است!

– و از طرفی توریست ها اگر عازم شمال کشور شوند به دره می افتند، اگر در مسافرخانه های مشهد اطراق کنند در آتش می سوزند، اگر از غذای رستوران های درون شهری یا برون شهری استفاده کنند، چون مثل خود ایرانی ها به خوردن مواد زائد عادت ندارند فی الفور مسموم شده و جان می بازند!

بنابراین، وقتی توریست خارجی برای دیدن آن نمی آیند، نابودی تخت جمشید و آثار تاریخی ديگر جای هيچ گونهنگرانی ندارد و بهتر است آنها را با بولدوزر صاف کرده و زمین های مرغوب و بی صاحب اش را بین بزرگان و فرزندان شان تقسیم و تبدیل به پاساژ و هایپر مارکت و آپارتمان کنند!

 

 

 

 

 

 

یک حادثه ورزشی – صیغه ای

خودداری جوانان از ازدواج، به دلیل بیکاری و بی پولی، باعث بالا رفتن سن ازدواج در کشور گردیده و اکثر جمعیت مردان کشور ناکام از دنیا می روند!

در واقع اکثر جوانان مملکت تا سن هفتاد – هشتاد سالگی نان خور پدر و مادر هستند و به علت بیکاری و بی پولی و نداشتن سرپناه قادر به تشکیل خانواده و تامین زندگی مستقل نیستند و قید ازدواج را زده اند!

اخیراً یکی از مقامات مسئول رسماً و بدون خجالت اعلام کرد که بیش از سیزده میلیون نفر سن ازدواج را پشت سر گذاشته و “نوبر” نکرده در سرازیری قبر هستند!

سابق بر این، کسانی که قادر به ازدواج و عقد دائم زناشویی نبودند، مثل کسانی که به علت بی پولی نمی توانستند به رستوران بروند و به یک ساندویچ اکتفا می کردند، به روش صیغه (ازدواج موقت – زن خرید خدمتی!) امورات خود را بصورتیارزان تر می گذراندند! اما ظاهرا رکود حاکم بر اقتصاد کشور، بازار و بورس صیغه را هم تحت تاثیر قرار داده و حسابی کساد کرده است، بطوری که شوهر صیغه ای (فست فود!) هم گیر نمی آید و به جرائم معمول و رایج کشور نظیر سرقت، جیب بری، زورگیری، چاقوکشی، قتل، گروگانگیری و آدم ربایی یک مورد جدید “شوهر ربایی!” هم اضافه شده است و مردان مملکت دیگر حتی در روز روشن هم امنیت ندارند و ممکن است توسط همسران صیغه ای به گروگان گرفته شوند!

لابد می دانيد که در تازه ترین حادثهء ورزشی – صیغه ای، ناصر محمدخانی، فوتبالیست پر حاشیه، توسط اقوام یکی از زنان صیغه ای خود گروگان گرفته شده بود که با عملیات پلیسی به موقع و غافلگیر کننده از دام زن صیغه ای سالم و دست نخورده نجات یافته و تحویل والدینش شد!

به نوشتهء جراید کم تیراژ ایران، بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس وقتی از هواپیما پیاده شد، فکرش را نمی‌کرد که افراد آشنا در کمین او نشسته و نقشهء آدم ربایی در سر دارند. آنها با تهديد و اجبار، اين فوتباليست مشهور را ربودند و چند ساعت در خانه‌اي زنداني كردند.

ماجرا از اين قرار بود كه شامگاه سه‌شنبه اين فوتباليست جنجالي و بازيكن سابق تيم ملي و پرسپوليس براي خانواده‌اش پيامكي فرستاد و عنوان كرد كه بستگان همسرش او را با تهديد ربوده و قصد دارند به خانه‌اي در جنوب پايتخت ببرند. در چنين شرايطي خانواده اين فوتباليست راهي ادارهء پليس شدند و به طرح شكايت پرداختند. آنها عنوان كردند كه جان وي در خطر است و به‌دليل اختلافاتي كه اين بازيكن با همسرش دارد، ممكن است بستگان همسرش بلايي سر وي بياورند.

با ثبت اين شكايت پرونده‌اي تشكيل شد و تيمي از مأموران ادارهء يازدهم پليس آگاهي پايتخت راهي مخفيگاه آدم‌ربايان در جنوب تهران شدند. آدرسي كه فوتباليست معروف در اختيار خانواده‌اش قرار داده بود متعلق به يكي از بستگان همسر وي بود. وقتي مأموران به مقابل در خانه رسيدند حدود 4 بامداد سه شنبه بود كه در نهايت با حكم قضايي وارد خانه شدند و با دستگيري 8 نفر از آدم ‌ربايان، گروگان را پس از ساعت‌ها اسارت آزاد كردند. اما انگيزه آنها از آدم‌ربايي چه بود؟

با آزاد شدن فوتباليست مشهور و دستگيري گروگانگيران، تحقيقات از آنها در ادارهء يازدهم پليس آگاهي تهران آغاز شد. عامل اصلي آدم‌ربايي به مأموران گفت: «آقاي فوتباليست مدتي قبل با دختر يكي از بستگان ما به‌صورت موقت ازدواج كرد. مدتي بعد متوجه شديم كه آنها دچار اختلاف شده‌اند. به‌ دنبال اين ماجرا بزرگان فاميل جمع شدند و با پادرمياني و وساطت اين زوج را آشتي دادند. حتي من هم چندين بار با او صحبت كردم اما اين اختلافات ادامه داشت و بحثمان شد». وي ادامه داد: «مدتي كه گذشت بار ديگر متوجه اختلافات آنها شدم به حدي كه زن جوان اين بار از خانه‌ اش قهر كرد و پيش ما آمد. وقتي از او شنيدم كه اختلافات آنها جدي‌تر شده تصميم گرفتم شخصاً اين موضوع را حل كنم». وي گفت: «چند روزي كه گذشت متوجه شدم آقاي فوتباليست به سفر رفته است. در چنين شرايطي با كمك چند نفر از آشنايان مان نقشه كشيديم تا پس از بازگشت او، به فرودگاه برويم و با كشاندن وي به خانه‌اي در جنوب پايتخت هم او را گوشمالي دهيم و هم كاري كنيم كه ديگر همسرش را ناراحت نكند». متهم ادامه داد: «شب حادثه به فرودگاه رفتيم و چون از قبل زمان بازگشت او را مي‌دانستيم منتظر مانديم. وقتي از فرودگاه خارج شد به سمت اش رفتيم و به زور او را سوار ماشين كرديم. پس از آن او را به خانه‌اي در جنوب پايتخت برديم و در آنجا با هم درگيرشديم؛ غافل از اينكه او به خانواده‌اش اطلاع داده و چند ساعت بعد ماموران به خانه‌ام آمدند و دستگير شديم. اصلا فكرش را نمي‌كردم پاي پليس به ماجرا كشيده شود چرا كه موضوع كاملا خانوادگي بود».

گفته می شود با وقوع اين ماجرا، موجی از ترس و وحشت مردان را در بر گرفته و مردان از ترس ربوده شدن توسط زنان مجرد و علاقمندان صیغه و مورد صیغهء اجباری قرارگرفتن از رفت و آمد در نقاط خلوت و در ساعات پایانی شب خود داری می کنند و بدون چند نفر همراه از خانه خارج نمی شوند!

 

 

اثرات شگرف «برجام» بر واردات گاو و گوسفند!

اگر تا بحال تصور می کردید که کشور از نظر “گاو” و “گوسفند” کمبودی ندارد و حتی از جمله معدود کشورهای دارای تیراژ (!) بالای گاو و گوسفند هستیم سخت در اشتباه بوده اید و کشور، به دلیل تحریم های اقتصادی، از تکنولوژی دو رگ گیری گاو تنومند خارجی با گاو نحیف داخلی محروم بوده است!

خوشبختانه با به نتیجه رسیدن توافقات هسته ای جمهوری اسلامی و پنج قدرت برتر جهانی برای جمع کردن برنامه هسته ای ایران و دفن کردن نیروگاه آب سنگین اراک موسوم به “برجام”، موانع دسترسی ایران به گاو و گوسفند های خارجی مرتفع گردیده و، آنطور که وزارت جهاد کشاورزی خبر داده است، منبعد متخصصان جفت کردن گاوهای نر و ماده با یکدیگر (!) می توانند گاو های خارجی را سوار گاوهای داخلی کرده و از آنها گوساله دورگهء استحصال نمایند که در واقع یک نوع غنی سازی محسوب می گردد!

وزارت جهاد کشاورزی به میمنت و مبارکی (در واکنش به واردات نجومی “گاو”) اعلام کرد، با بهره گیری از شرایط پسابرجام، شناسایی و تأمین نژادهای برتر دام و ورود آنها به کشور و دستیابی به نژادهای بومی برتر با دورگ‌گیری در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی انجام گرفته است.

اما وزارت صنعت، معدن و تجارت (زیر مجموعه شرکت های خصوصی حاج آقا نعمت زاده) آماری از واردات نجومی دام زنده به کشور را ارائه داده تا به اصطلاح صندلی را از زیر پای وزیر جهادکشاورزی بکشد(!) و وزارت جهاد کشاورزی نیز با ارائهءاطلاعیه ای با عنوان «روشنگری» به این آمار واکنش نشان داده و، ضمن زدن توی پوز وزارت صنعت، باز کردن مرزهای کشوربروی گاوهای خارجی را در جهت اصلاح و بهبود نژاد های دامی ارزیابی کرده است.

بر خلاف شعارهایی که در جهت کاهش و توقف واردات از خارج داده می شود، گزارش وزارت صنعت، معدن و تجارت از میزان تغییر ثبت سفارش کالاهای اساسی در یک سالهء منتهی به آذر 95 نشان می‌دهد، سهم ثبت سفارش برخی کالاهای اساسی امسال در مقایسه با سال گذشته افزایش یافته است به نحوی که از مجموع 37 کالای اساسی ثبت سفارش شده در یک سال منتهی به آذرماه، 12 کالا با رشد روبه رو شده‌اند.

بر اساس این گزارش، بیشترین ثبت سفارش کالای اساسی در طول سال جاری تا آذرماه به دام زنده (گاو) با رشد 9967 در صد اختصاص دارد و در ادامه ثبت سفارش کالاهایی مانند گوشت گوسفندی 326 درصد، لوبیا قرمز 130 درصدی، لپه 69 درصد، انواع لوبیای رسمی 119 درصد، روغن ساخته شده 78 درصد و روغن ساخته نشده 74 درصد رشد داشته است.

بنابراین گزارش، وزارت جهاد کشاورزی نیز در واکنش به این امر، اطلاعیه ای با عنوان روشنگری به شرح زیر صادر کرده است

«افزایش بهره وری در تولید محصولات پروتئینی، به ویژه شیر و گوشت، از جمله برنامه های وزارت جهاد کشاورزی در راستای اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی در تأمین امنیت غذایی با اتکا به تولید داخل است. نتیجهء بررسی های صورت گرفته از وضعیت دام کشور و همچنین مطالعهء وضعیت تولید محصولات پروتئینی در کشورهای پیشرو در صنعت دامپروری، حاکی از آن است که نژادهای دام های سبک و سنگینی در جهان وجود دارد که از نظر زاد و ولد و ضریب تبدیل خوراک دام به شیر و گوشت، چند برابر دام های موجود کشور کارایی دارند. بر این اساس، با بهره گیری از ظرفیت گسترش همکاری های بین المللی پس از توافق برجام، رایزنی با کشورهای پیشرو آغاز شد و پس از بررسی دقیق و انطباق شرایط پرورش دام با اقلیم کشور، هماهنگی برای انتقال دام و تکنولوژی های جدید صنعت دامپروری به منظور اصلاح نژادهای بومی و افزایش تولید و درآمد بهره برداران به ویژه روستائیان انجام گرفت. در این زمینه، گاو نژاد سمینتال، با ویژگی تولید شیر و گوشت بیشتر و قابلیت پرورش در محیط مزارع و روستاها و ایجاد درآمد تکمیلی و کمک به اقتصاد خانوارهای روستایی که برتری های قابل توجهی نسبت به نژاد پر هزینهء گاو هلشتاین دارد، توسط یکی از شرکت های خصوصی به کشور وارد شد و تولیدات آن جهت توسعهء این نژاد در اختیار روستائیان و دیگر بهره برداران قرار می گیرد. همچنین، در مورد دام سبک،بزهای شیری سانن با قابلیت افزایش تولید شیر، چندقلوزایی و پرورش در محیط های بسته و نیز بز نژاد مورسیا ویژهء مناطق گرم نیز توسط بخش خصوصی به کشور وارد شده و در منطقهء قلعهء گنج کرمان نگه داری و برای بهره برداری در اختیار روستائیان قرار می گیرد.

بنابراین گزارش، گوسفند نژاد رومانف، با قابلیت چندقلوزایی و افزایش تولید گوشت در دورهء پرورش نیز به منظور اصلاح برخی نژادهای گوسفند کم بازده بومی وارد شده تا از طریق گسترش پرورش آن به معیشت و اقتصاد خانوارهای روستایی و همچنین به تامین 100 درصدی نیاز کشور به گوشت قرمز در داخل کمک شود.

شناسایی و تامین نژادهای برتر و ورود آنها به کشور و همچنین دستیابی به نژادهای بومی برتر با دورگ گیری در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی انجام گرفته و بر خلاف شائبهء ایجاد شده، به عنوان کالای سرمایه ای به منظور افزایش تولید و درآمد جامعهء روستایی صورت گرفته است و این اقدام بی تردید با ورود کالاهای مصرفی که تولیدکنندگان داخلی را به ورشستگی می کشاند،قابل قیاس نیست.

 

 

 

 

رؤیای سوختهء قالیباف!

ناظران سیاسی می گویندکه به دنبال حادثه اسفبار و فاجعه ملی آتش سوزی ساختمان پلاسکو که افکار عمومی و وسایل ارتباط جمعی و مالباختگان شهردار و اعضای شورای شهر را به اهمال و بی عملی و سهل انگاری متهم کردند، شانس مشهدی ممد باقرقالیباف برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو به زیر صفر رسیده و اعضای فعلی شورای شهر کلان روستای طهران هم در دور بعدی انتخابات شورای ده تهران شانسی برای انتخاب شدن و گرفتن املاک مرغوب شهرداری و امتیازات گوناگون و رانتخواری نخواهند داشت! به همین خاطر بعضی از اعضا از هم اکنون به مشاغل قبلی خود (شاگرد کبابی و ضایعات جمع کنی از سطل های زباله) و فروش گوسفند زنده باز گشته اند!

 

 

 

 

 

 

بادی گاردهای آموزش دیده!

در همهء دنیا محافظین شخصیت ها از میان جوانان دارای قدرت بدنی قوی انتخاب شده و آموزش های فنی سختی را برای محافظت از جان شخصیت ها در مواقع لزوم می بینند. از جمله این آموزش ها گاز گرفتن دست کسانی است که پشت شخصیت ها قرار گرفته و موجب نگرانی می شوند. در این عکس یکی از بادیگاردهای آموزش دیده ممد باقر قالیباف شهردار کلان روستای تهران در حال گاز گرفتن دست یکی از اقشار دیده می شود!