دلیل توبه شکستن کاظم نیکخواه و فتوا ی مجید اذری بر علیه علی جوادی!

 

سعید صالحی نیا :

مقدمه:

استان بوسی های اخیر معصومه قمی به درگاه خانواده پهلوی(1) بخوبی ماهیت طبقاتی و انتخاب سیاسی او را نشان داد. دیگر برای ادمهای صادق و عاقل تردیدی نگذاشت که این ادم که سالها در دفاع از رفرم رژیم اسلامی سینه می زد بعد بیرون رفتن از ایران بتدریج در کنار پروژه راست قرار گرفت و ابزار تبلیغاتی راست پرو غرب را در کنار ادمهائی مثل منصور اسانلو را نمایندگی می کند.

در مصاحبه اخیرش ، معصومه قمی به نوستالژی دوران پهلوی می پیوندد و از “ازادی حجاب” در اون دوران پل می زند به تبلیغات دروغین پهلوی چی ها که در دوران پهلوی بهشتی می سازند و نسل جوان را بخصوص تشویق می کنند که به این خاندان را به کاخ هایش برگرداند!

برای ازادیخواهان و خصوصا حامیان پایان نظم پلید سرمایه داری از همان که معصومه قمی از ایران بیرون امد ماهیت او روشن بود و دلیلی هم وجود نداشت که ادعای “تحول سیاسی او به چپ” را جدی بگیریم.او با همان فرصت طلبی که در ایران و در ابتدای ورودش به غرب نشان داده بود در مرحله بعد در کنار وزیر خارجه ترامپ عکس گرفت و بعد به درگاه پهلوی خزید.

در بسیاری وجوه معصومه قمی کپی شخصیتی گوگوش خواننده پهلوی و “اقا خوبه” است که از خاتمی دافع می کرد در بدو خروجش از ایران و بعد کنار پهلوی ایستاده. از دید من معصومه تکرار بامزه و تاسفبار گوگوش است!

اما استان بوسی های معصومه قمی درون حزب مدعی چپ بنام حزب کمونیست کارگری یک بحرانی را دامن زده که از دید من در کانتکس بحران وسیعتر این حزب قابل بررسی است.این حزب به رهبری مادام العمر حمید تقوائی در حال سقوط اراد به کمپ راست است و خود را رسما “سرنگونی طلب” می داند تا بتواند جائی در کمپ راست (گرایش چپ) در کنار پهلوی چی ها و فرقه رجوی پیدا کند.

با چرخش براست فرقه تقوائی اعتراضاتی از سوی اسنگران و علی جوادی و دوستانشان اغاز شده که من در مقالات قبلی (4) بهش اشاره داشتم و توضیح دادم که بحران فرقه تقوائی تشدید خواهد شد و قطب بندی در این فرقه به انفجاری دیگر خواهد انجامید. از دید من تشدید بحران درون فرقه تقوائی انعکاس بحران اجتماعی ایران و قطب بندیهای طبقاتی است.درون صف طبقه کارگر و بین صف طبقه کارگر و راست جامعه دعواها بالا گرفته و دو راهی انتخاب بین “سرنگونی طلبی حکومت اخوندی” و سرنگونی طلبی نظم سرمایه بیشتر خود را عیان می کند.فرقه تقوائی  به جامعه ایران می گوید اولی را انتخاب کنید.

با توجه به نکات بالا در این مقاله من به غکس العملهای نمونه ای در میان حامیان تقوائی (کاظم نیکخواه از رهبری این فرقه و مجید آذری از دنباله روهای این فرقه) اشاراتی می کنم و توضیح می دهم چرا اینها این روزها یکی توبه شکسته و به سلطنت طلبها حمله می کند و دیگری فتوا صادر می کند بر علیه علی جوادی و محمد اسنگران!

(1)توبه شکستن کاظم نیکخواه:

کاظم نیکخواه در مقاله اخیرش (2) به حمله به سلطت طلبها و نظام اریامهری می پردازد.این جمله چه معنی دارد؟ چه نیازی را درون این فرقه براورده می کند؟ مگر کاظم نیکخواه کنار تقوائی مدتها نبود فراخوان داده بودند که “اپوزسیون اپوزسیون نشوید”؟ مگر نمی گفتند “حزبشان سیاسی است و باید متمرکز شود روی سرنگونی رژیم اسلامی؟ مگر نمی گفتند که رژیم پهلوی را نمی شود سرنگون کرد چون قدرت ندارد؟ مگر اعلام نکردند که حزبشان ایدئولوژیک نیست بلکه سیاسی است؟

از دید من کاظم نیکخواه با نوشتن این مقاله دارد نیازی را می پوشاند! گمدهائی که رهبری این فرقه زده منجمله حمایت از معصومه قمی را می خواهد بپوشاند! لذا با انکه توبه کرده بود اپوزسیون اپوزسیون نشود برای مصرف داخلی مقاله ضد سلطنت می نویسد! می خواهد عوامی که در فرقه اش مانده اند فریب دهد تا یادشان نیاید رهبرش و ادمهای مثل بابک یزدی در رسای معصومه قمی چه ها گقته اند!

(2)مجید اذری فتوا می دهد! می گوید علی جوادی و اسنگران ربطی به کمونیزم کارگری ندارند!

از سوی دیگر در بستر بحران درونی فرقه تقوائی ، مجید اذری که در حاشیه این حزب چیزهائی می نویسد و گاها سوتی هایش را هم حزبیهایش هم تجمل نمی کنند(نمونه کولبر سواریش و حمایتش از پلیس سوئد یادمان هست) این روزها به کمپ تکفیر اسنگران و علی جوادی پیوسته چون از ذوب شده های ولایت تقوائی است!(4و3)

مجید اذری در فیسبوک این روزها تایید کرده که معصومه قمی ارتجاعی است اما؟ یک روز در هفته بیشتر لازم نیست نقد شود ! چرا؟ چون نباید او را سرنگون کرد بلکه حکومت را باید سرنگون کرد!

دقیقا با همین استدلال توده ایزم در سال 57 فراخوان سکوت می داد در برابر خمینی چون پهلوی را باید سرنگون می کردند نه خمینی را!

“استدلال” مجید اذری اینست که حزبش سیاسی است و نه ایدئولوژیک و اصلا مارکسیست و لنینیست و حکمتیست هم نیست!

من البته این ادعای او را سوتی دیگر او می بینم! بد نیست از رهبرش بپرسیم ایا شهامت دارد در یک قرار رسمی این ادعای مجید اذری را کتبی کند و به تصویب برساند؟ من فکر نمی کنم.این ادعای مجید اذری در سطح سوتی های دیگر اوست.اما من به یک سوال می پردازم: ایا حزب حمید تقوائی سیاسی است یا ایدئولوژیک؟

(3)حزب حمید تقوائی فرقه است نه سیاسیست نه ایدئولوژیک!

دعوای علی جوادی و حمید تقوائی سر ایدئولوژیک بودن یا سیاسی بودن این حزب از دید من خودش دعوائی سیاسی است ربطی به این سوال هم ندارد!

دو گرایش سیاسی هستند با کلمات بازی می کنند.گرایشی که می خواهد متحد راست شود برهبری تقوائی تا مگر سهمی از قدرت داشته باشد و گرایشی که این را یک خط راست می بیند.جالا بحای نبرد سیاسی دعوا را انداخته اند سر کلمات و جملات منصور حکمت و هردو هم مدعی هستند میراث دار منصور حکمتند!

از دید من حزب کمونیست کارگری مدتهاست حزب نیست یک فرقه است.تمامی مختصات فرقه در این حزب هست.رهبری مادام العمر برنامه مادامالعمر متدهای فرقه ای برای کنترل مخالف اخراج مخالف هوچی بازی بر علیه مخالف عدم پذیرش رسمی فراکسیونیزم متدهای هوچی بازی و لیچار گوئی و سانسور مخالف.همه اینها در کنار باندبازیهای معمول این حزب را کاملا در تعریف فرقه قرار می دهد.

اینکه ادعا شود این فرقه ایدئولوژیک نیست مسخره هست چرا که هیچ حزب سیاسی حتی چنین نمی تواند ادعا کند.دعوا سر تعریف و برداشت ها از کلمه ایدئولوژیک خودش سیاسی است.

تا زمانی که ادمها برای اثبات نظرات خود از مرده ها شاهد می اورند تا خود را اثبات کنند ، برداشت عقب مانده و متحجر از ایدئولوژی فضای فرهنگی است که هم باند اسنگران و جوادی بهش مبتلا هستند هم باند تقوائی!

(4)نقد دائم نئوتوده ایزم  فرقه تقوائی و بحرانش چه سودی برای جامعه دارد؟

برخی می پرسند اگر این فرقه اینقدر مستاصل و درمانده است چرا باید وقت گذاشت و انرا نقد کرد؟

به همان دلیل که نقد لنینیزم برای سازماندهی الترناتیو چپ برای انقلاب ایران حیاتی است. به همان دلیل که بررسی بحران سیستماتیک چپ ایرانی اهمیت دارد.

به همان اندازه که گزارش دادن اعتراضات هر روزه در ایران برای چپ ایران کافی نیست.چپ بسیار بیشتر از یک سازمان حقوق بشریست چپ باید راه نشن دهد باید یک قدم جلو حرکت کند به بیش از اعتراض به نظم موجود بپردازد.

به این دلیل که باید روشن شود چرا کمونیزم نسل سوم اینچنین به گل نشسته این چنین به بن بست رسیده تا راه برای سازماندهی کمونیزم نسل بعدی باز شود.

جامعه منتظر تجولات کمونیزم نخواهد شد قیام بر علیه رژیم اسلامی جلو خواهد رفت اما بحران مزمن چپ و نئوتوده ایزم و افتادن توی سنت قدیم توده ایها برای سمبل کردن اختلافات و تضادهای سیاسی و ندیدن رقابت شدید بین انتخابهای جامعه خطری است که جامعه را تهدید می کند.

جامعه بدون چپی که بتواند قبل اغاز انقلاب و هنگام انقلاب راه نشان دهد و مرزها را با انتخابهای ارتجاعی روشن کند به همان سرنوت سال 57 محکوم است.مهم نیست چقدر تلاش شود مهم نیست چقدر اعتراض چقدر اعتراض همه اینها براحتی می تواند ابزار تداوم حکومت سرمایه داری گردد.این رژیم برود اما حکومت سرمایه داری دست بدست شود.

من بعنوان روشنفکر مستقل کمونیست همواره بر این نکات پافشرده ام.انقلاب پیروزیش به ایفای نقش انقلابی کمونیستها وابسته است.قیام مردم براحتی ممکنست به انجراف کشیده شود وقتی کمونیستها همان مسیر توده ایها را بروند و با هزاران توجیه خود را در سطح “فعالین سرنگونی طلب” تقلیل دهند” و با خاک هوا کردنها و بازی با کلمات و تاکتیکهائی مثل توبه شکنی بخواهند گند کاریهای قبلی خود را بپوشانند.

منابع بیشتر:

(1)مصاحبه های  معصومه قمی با فرح پهلوی و رضا پهلوی

https://www.youtube.com/watch?v=A93dbtSqQc4

https://www.youtube.com/watch?v=9M3zF_BhqvQ

(2) گند زدایی از گورستان آریامهری(کاظم نیکخواه)

http://www.azadi-b.com/M/2020/07/post_650.html

(3)نظرات ائدولوژیک علی جوادی ربطی به کمونیسم کارگری وقدرت سیاسی طبقه کارگر ندارد:محید اذری)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=80437

(4)مقالات اخیر این نویسنده در خصوص معصومه فمی و مخالفتهای علی جوادی و اسنگران با باند تقوائی:

“کولبر سواری” مجید آذری سمبل وضعیت حزب حمید تقوائی!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=77356

“اختلافات ” درون حزب کمونیست کارگری قرار است به کجا برسد؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75902

“دوستان حمید تقوائی” و دردسر محمد اسنگران و علی جوادی!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=75132

معصومه (مسیح) علینژاد قمی چهره سازی حاجی بی بی سی و مدیای امریکا در جهت ساختن “آلترناتیو” پروغرب

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=74880