از باد شیندم

شمی صلواتی

یک ساعت پیش از طریق یک پیام تلفنی مطلع شدم که محمد یگانه یکی از فعالین جنبش چپ کردستان و قدیمی بر اثر مریضی سرطان در یکی از بیمارستانهای شهر برلین جان باخت ! مرگ این رفیق قدیمی و نزدیک و پر خاطره مرا به شدت متاثر ساخت
ئابرا حمه یکی از انسانهای محبوب که بیش از چهار دهه در جنبش کمونیستی پر کار و دخیل بود
یاد عزیزش همیشه زنده و ماندگار خواهد بود.

از باد شیندم
بی خبر رفتی رفیق
لرزید وجودم ،حلقه زد در چشم
برای رفتنت اشک
می دانم  که تو هزگز  نلغزیدی
در گذر از شبهای تار
از باد های نابهنگام
تو که نترسیدی از راه های سخت و ناهمواره
توکه با گذر از طوفان
دل به موجهای دریا سپردید
بدرود رفیق
 ما که به درد رفتن یاران گرفتاریم
گر چه هنوز نفسی در سینه داریم
٭٭٭  ٭٭٭
بدرود رفیق !
 گر چه بی خبر رفتی
تا مقصد خیلی راه است
و ما باور مشترکمان را
با بر افراشتن پرچمی
که نام تو و هزاران به خون خفته
بر آن حک شده است
به مقصد خواهیم رساند
ما یاران را از یاد نمی بریم
بدورد رفیق ، گر چه بی خبر رفتی.
بدرود رفیق
یازده  نوامبر  دوهزار هیجده