نوجوانی و عاشق شدن

شمی صلواتی :

جسم و روحم بی قرار
به سوی پرواز می رفت.
زیبا شبی بود ، دیشب
برای اولین بار
صدای یار در گوشم
همچو چشمه صمیمی
روان و پاک، دریاست.
این صدا آشناست
زیر ریزش باران
در مناطق کوهستان
با مهر و لطافت
در روح و جسمم دمید
و من به آرامی
در پناهگاه سنگی
به خواب عمیق رفتم
این صدا زندگی ست
صدائی ست با آهنگ
گوی کنار دریام
با چه چه قناری
سر پا گوشم
آخ جان
عجب شب زیبائی
نشنید بودم هرگز
آواز یک قناری
آنهم به این زیبائی
به این زیبائی