ستُودِه باد آزادی نسرین ستُودِه و توماج صالحی

 

موسی حاتمیان

در این آبان خونین

باز هم ضحاک خون آشام

می نوشد ز خون کودکان –

نوپهلوانان شجاع مردم ایران

بنام آن خدای شصت نکبت دین!

ولی پایان گریزی نیست –

از آتشفشان خشم پولادین!

بله، در این سالگرد و برگزاری مراسم قهرمانان آبان در حداقل ده شهر میهنمان، دو خبر پیاپی آزادی نسرین ستُودِه و توماج صالحی، و البته هر دو به قید وثیقه، موجی از شادی را برای خانواده های دادخواه و تمامی دوستداران ایران در پی داشته است.

نسرین ستُودِه، که در آخرین میدان، به همراه منظر ضرابی و … مورد ضرب و شتم شدید جنایتکاران حکومت اسلامی در مراسم خاکسپاری آرمیتا قرار گرفته بودند،*۱ چهارشنبه ی گذشته در هنگام آزادی، سرش را بر شانه های مهوش شهریاری ثابت گذاشته و بسیار گریسته بود، که چرا این آموزگار و شاعر ۷۰ ساله بهایی، بایستی در زندان بماند، و او آزاد شود، و اولین سخنی که پس از آزادی بر آن تأکید کرد، این بود که من از لحظه ی دستگیری در مراسم آرمیتا تا امروز حجاب اسلامی نداشته ام!

توماج صالحی نیز پس از تحمل ۲۵۲ روز زندان انفرادی و یک سال و ۲۱ روز پس از دستگیری، در اولین سخنش مانند نسرین یادآوری کرد که «فکر می‌کردم غمگین‌ترین موقعیت یه آدم تنها بودن زیر‌ِ شکنجه‌های زمان بازداشته، حالا می‌فهمم تنهایی آزاد شدن از اون‌ هم تلخ‌تره.»

برای پرداختن به این موضوع ابتدا بایستی با انتقاد از خود! برای واکنش شتابزده در انتقاد به موضع‌گیری نسرین ستُودِه نسبت به دوران خاندان پهلوی شروع کنم، که البته در مصاحبه ی چهارشنبه ی سعید بهبهانی با ایرج مصداقی به تفصیل و بدرستی در این مورد بحث و روشنگری صورت گرفت. زیرا اگر انتقادی در این مورد وارد باشد، پس چطور من و ما، در اعترافات اجباری سپیده قلیان، اسماعیل بخشی، سپیده رشنو و…، نه تنها شماتت نکردیم، بلکه مانند مردم، پس از چهاردهه حکومت وحشی اسلامی، آنرا فهم کرده و به آنها همچنان درود می فرستیم!

اما برای پرداختن به این موضوع، بایستی مانند تمامی رخدادهای دیگر پس از طوفان مرگ خامنه‌ای، به این مهم نیز از همین منظر پس از آن نگریست!

اگر مقهور گرد و خاک های تروریستی نیابتی خامنه‌ای، و افزایش همزمان حجاب بان ها و تونل های وحشت متروهای تهران تا غزه و… توسط اصحاب جنایت حکومت اسلامی نشویم، بوضوح می توان دید، که خامنه‌ای پس از طراحی و اجرای قمار بزرگ خودش در قتل عام اکتبر، با دیدن و شنیدن نشانه ها، و پیام های حمله، و سمبه پُر زور ناوهای آمریکایی و… نه تنها حسن نصرالله، امیر عبدالهیان و سرداران سپاه را به غلط کردن گویی واداشت، بلکه خودش نیز بارها با کتمان نقش خویش، همین را تکرار کرد، و مانند شیخ شیادش که مدعی بود، من هم مثل شما صبح جمعه فهمیدم که بنزین گران شده است، او نیز همچون برجام و … برای شانه خالی کردن و گریز از بار مسولیت، از آنجا که نمی تواند مانند رجوی دهسال و اندی در پستوی جمکران غیبت کند، دیروز اتاق فکر خامنه‌ای نیز با لو دادن هدفدار سخنانش در ملاقات با اسماعیل هنیه به رویترز، و انتشار این دروغ، سراسیمه تلاش می کنند، تا از عواقب این طوفان الاقصای خود برپا کرده فاصله بگیرند.

با این یادآوری مختصر، می توان بصورت روشن تری، آزادی نسرین ستُودِه و توماج صالحی را نیز در ادامه ی این عقب نشینی های مداوم نظام جنایت دید، اما اجازه دهید، آنچه که بسیاری با خود، یا در محفل های کوچک دایی جان ناپلئونی نجوا می کنند، را بلند بلند با هم بخوانیم:

آیا نسرین ستُودِه و توماج صالحی اجزای پروژه های اتاق فکر خامنه‌ای ای برای پیشبرد خط و خطوط خودشان هستند؟ و یا چرا نرگس محمدی، ناهید شیرپیشه، منوچهر بختیاری، فرنگیس مظلوم، مهوش ثابت، ماشاالله کرمی، سپیده قلیان و دیگر زندانیان سیاسی آزاد نشدند، و آنها را آزاد کرده اند؟ و صدها تئوری توطئه دیگری مانند دادگاه حمید نوری و ادعای رجوی، آیا توماج صالحی نیز باید بدلیل اعدام شدن مجید رضا رهنورد، محسن شکاری، مهدی کرمی، محمد حسینی و… بایستی پس از آزادی خودش، یا اشتباهات نسل پدرش در آن سال سیاه پنجاه و هفت اظهار ندامت کند؟

واقعیت این است که نسرین ستُودِه، توماج صالحی، نرگس محمدی و… فرصت ها و رهبران میدانی جنبش دادخواهی مردم ما بوده و هستند، و دقیقاً از همین منظر شاهزاده رضا پهلوی و تمامی ایران دوستان نیز بار‌ها بر این مهم تأکید کرده اند.

پس از آبان خونین، و تمامی وقایع شورانگیز سال گذشته، من نیز که سودایی جز آزادی مردم و میهنمان در سر ندارم، با همین رویکرد، در مقاله ی یکشنبه ۱۷ مهر سال گذشته نوشته بودم:

سوالی که در رسیدن قطار انقلاب به ایستگاه ماقبل پیروزی پاسخ روشن تری می یابد، این است که:

آیا شخصیتی ترکیبی مانند نسرین ستوده، و نرگس محمدی، که توان ایفای نقش ماندلایی کاوه ی زن ایرانی را دارا هستند، فرصت ایفای این نقش تاریخی را بدست خواهند آورد؟.

آیا اتاق فکر و قدرتمندان تاریکخانه ی حکومت اسلامی، با توجه به اینکه می دانند، بر خلاف وابستگان حکومت پهلوی، آنها هیچ جایی در جهان ندارند، و یا مانند قدرتمندان کا گ ب، و آفریقای جنوبی، برای گذار ایران و ایرانی، به یک آشتی ملی واقعی نظیر آفریقای جنوبی، چنین شهامت و انتخابی خواهند داشت، که برای پیشگیری از یک خونریزی و انتقامی تاریخی! این فرصت گذار را ایجاد کنند؟*۲

و این نیز همان تأکید شاهزاده رضا پهلوی در طول سال گذشته تاکنون برای استفاده از تمامی امکانات و فرصت های داخل کشور، برای گذار هر چه کم هزینه تر از این حکومت نکبت اسلامی بوده است، که متأسفانه جاهلانه یا عامدانه مورد حملات رذیلانه ی غیر دوستداران ایران قرار گرفته است.

در بین نیروهای مطرح منتسب به اپوزیسیون خارج کشوری، رجوی پیش و پس از نامه نگاری به رفسنجانی و خبرگان رهبری، و همچنین آزمودن شانس خودش در نامه نویسی به شاهزاده رضا پهلوی، بار‌ها در نشست های روضه های طولانی خودش در باقرزاده، برای تأیید دگردیسی های سیاسی اش، با آن افکار زباله دانی حجتیه ای، اسلامی، مائوئیستی، لنینیستی آمیخته با شخصیت بزدل بورژوازیی اش، با یادآوری دولت کرنسکی استدلال می کرد، و از دریوزگان دفتر سیاسی سابق می خواست که در تأیید سخنانش پیش بدوند… حالا باید از ایشان پرسید، که اگر نمی خواهید مانند چهل سال گذشته بر کشته های جوانان میهن، شرمسارانه سرود فتح بخوانید، و اگر نمی خواهید مانند اسماعیل هنیه هزاران بیشتر به کشتن دهید، تا پول خون بیشتری دریافت کنید، بنا به همان استدلال خودتان، برای همان گذار کم هزینه تری که در نامه به خبرگان ولایت جنایت مدعی شده بودید، بنابراین به تَبَع اولی بایستی از نسرین ستُودِه و نرگس محمدی بعنوان واقعی ترین سرمایه و فرصت های داخل کشوری، و شاهزاده رضا پهلوی بعنوان تنها سرمایه و فرصت واقعی خارج کشوری، حتی با همان افکار پلید لنینی اسلامی کسب قدرت، حمایت همه جانبه نمایید.

از جرم ترسان می‌شوی وز چاره پرسان می‌شوی

آن لحظه ترساننده را با خود نمی‌بینی چرا

گاهی نهد در طبع تو سودای سیم و زر و زن

گاهی نهد در جان تو نور خیال مصطفی

این سو کشان سوی خوشان وان سو کشان با ناخوشان

یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گرداب‌ها*۳

اما همچنانکه در پایان همان مقاله ی بالا تأکید کرده بودم، «بی تردید، سرعت تحولات بسوی هر کدام از فرضیات پیش برود، این قطار انقلاب زن زندگی آزادی، با قدرتی فزآینده تمامی موانع را کنار می زند، و به ایستگاه پیروزی خواهد رسید. ما پیروز می شویم» و حالا با آزادی نسرین ستُودِه و توماج صالحی، و عقب نشینی های پیاپی خامنه‌ای و حکومت اسلامی اشغالگران حاکم بر میهنمان، چشم انداز این پیروزی پس از این طوفان منطقه ای و جهانی روشنتر بنظر می رسد!

موسی حاتمیان

یکشنبه ۲۸ آبان – November 19’2023

پی نوشت:

۱- منظر ضرابی دادخواه قربانیان هواپیمای مسافربری است، که چهار عزیزش را در حمله ی تروریستی سپاه به هواپیمای مسافربری از دست داده است.

۲- لینک مقاله عبور قطار انقلاب زن زندگی آزادی، از ایستگاه بازگشت ناپذیری!

عبور قطار انقلاب زن زندگی آزادی، از ایستگاه بازگشت ناپذیری!

۳- از مولانا