جشن نوئل و میترائیسم ایرانی

 jalal ijadi
جلال ایجادی جامعه شناس :

هجوم اسلام بسیاری از سنت های فرهنگی و آئینی ایرانیان را نابود کرد. مدافعان رنگارنگ اسلام نیز پیوسته بر علیه فرهنگ ایرانی تلاش کرده اند تا آن را به فراموشی تاریخی بسپارند. چند شب پیش راجع به شب یلدا نوشتم و امشب چند نکته را در باره جشن نوئل و رابطه آن با میترائیسم یادآوری میکنم. در جهان، جشن نوئل در 24 و 25 دسامبر برای میلاد مسیح برگزار میشود. در واقع این جشن دارای ریشه غیر مسیحی بوده و به دوران میترائیسم یا آئین مهرپرستی ایرانیان برمیگردد. آئین مهرپرستی دارای ریشه هند-ایرانی بوده و در ایران کهن رواج داشته است. در این فرهنگ هر ساله جشن بزرگی برپا میشده که در ستایش آغاز پیروزی روشنایی، کوتاه شدن شب و برآمد طبیعت بوده است. به نظر برخی این جشن بزرگ در بزرگداشت میلاد الاهه میترا بوده است.
از دیدگاه ایرانشناس و اسطوره شناس بزرگ فرانسوی، ژرژ دومزیل، دو خدای بزرگ، «میترا» و «وارونا»، بمعنای «قرارداد» و «سوگند» بوده و در «معبد هند و ایرانی» قرارداشته و نماد استقلال قضایی و پاسدار حقیقت و امور جهان بوده اند. در سرزمین ایرانیان میترائیسم در یک روند دراز به آئین اهورامزدا و سپس به کیش زرتشت میگراید و نشانه و نماد این دو، اهورامزدا و میترا، هنوز در تخت جمشید پابرجاست.
با پیدایش امپراتوری رم، میترائیسم در آن گسترش می یابد و سپس با دشواریهای گسترده میان مردم ساکن آن، «اورلین» امپراتور رم تصمیم میگیرد تا برای اتحاد تمام مردمان امپراتوری خویش، جشن میترایی را در سراسر سرزمین خود برگذار کند. از آنجا که مسیحیت نیز باعتبار امیراتوری رم رشد میکند بنابراین میترائیسم به آداب و رسوم مردم درآمیخته و پس از سه قرن، دستگاه کلیسا این جشن امپراتوری را بعنوان میلاد مسیح اعلام میکند.
هنگامیکه من بر فرهنگ کهن خویش پافشاری میکنم بخاطر همین تاریخ فرهنگی و اساطیری و تاثیر آن بر فرهنگ جهانی است. فرهنگها از یکدیگر تاثیر میپذیرند و زمانی که در فرهنگی، رابطه با طبیعت و ترقی انسانی نهفته است، زیبا می باشد. میترائیسم و مانیگری و مزدائیسم و زرتشت و تاریخ تمدن شاهنشاهی در گذشته، سرشار از تجربه و آموزش است و نماد این بار تاریخی فرهنگی، در شخصیت سازنده یک ملت زیباست. روشن که ما نمیخواهیم در گذشته بمانیم و باید از هرگونه رفتار تنگ نظرانه شووینیستی برکنار باشیم. ولی این گذشته را باید بازیافت زیرا اسلام متجاوز، قرآن تبعیضگرا و تمامی خرافات شیعه، شخصیت تاریخی و خلاقیت فرهنگی ما را منکوب کردند. ایرانیان زیر هجوم دین سامی و سیاستهای حاکمان و آخوندها و نواندیشان دینی مانند شریعتی و سروش، ازخود بیگانه گشتند. ایرانیان برای دشمنان خود مانند محمد و علی و حسین و رضا و امام زمان، خدمتگذار و بنده شدند. ایرانیان از یاد بردند که فرهنگ تاریخی و سنت های مردمی و جشن های طبیعت گرای آنها، دارای ارزشهای بالا و خوب بوده و پیوسته باید در شکوفایی آنها بکوشند. از یاد نبریم که روشنفکران چپ کمونیست و اسلام زده نیز در تحکیم اسارت عربی و اسلامی کوشیدند و مانع رشد وجدان آگاه در جامعه ما شدند. ما نیازبه بازیافت و فعال نمودن فرهنگ کهن خود داریم تا از مطلقیت دین سلطه گر اسلام بدر آمده و توانا باشیم تا نقش برجسته در فرهنگ جهانی ایفا کنیم. (جلال ایجادی 24/12/2016).

Image may contain: plant and outdoor
Image may contain: plant and nature