با حملهی ائتلافی از نیروهای منطقهای به یمن به رهبری عربستان سعودی، بالاخره جنگ شیعه و سنی در خاورمیانه وارد مرحلهی رسمی خود شد. رقبای جمهوری اسلامی در خاورمیانه – از همه فرقهای – به خوبی میدانند که در قبال عراق و سوریه قصور کردهاند. یک عامل اصلی این قصور رویکرد «نرمشی» اوباما نسبت به جمهوری اسلامی بوده، که دست بقیه را در عراق و سوریه بسته است. البته در این دو کشور از همان ابتدا دست بالا با جمهوری اسلامی بود، لذا بر هم زدن بالانس قدرت در آنها دشوار بود. نتیجه این شد که به هر قیمتی که شده – از همه مهمتر به قیمت جان نزدیک به سیصد چهارصدهزار نفر آدم – جمهوری اسلامی تا به امروز عراق و سوریه را در چنگال خود نگه داشته است.
دربارهی یمن اما رقبای جمهوری اسلامی اشتباه قبلیشان را تکرار نکردند، و البته کمتر هم به حرف اوباما گوش کردند. یمن به دلیل ساختار داخلیاش تا به امروز عموما از درگیریهای منطقهای به دور مانده است. گرچه همیشه در این امر موفق نبوده، و دخالت عربستان، مصر، و جمهوری اسلامی به نسبتهای متفاوت همیشه در آن مشهود بوده، اما در مجموع از بسیاری جاهای دیگر در منطقه کمتر مورد دخالت خارجی قرار گرفته است. این سنت را اخیرا جمهوری اسلامی با تحریک و تجهیز کردن حوثیها بر ضد دولت عبدربه منصور هادی شکست. و یمن حداقل از لحاظ جغرافیایی حیات خلوت عربستان است. از طرف دیگر، ناامن شدن محتمل بابالمندب نه تنها سیادت سیاسی مصر بر دریای سرخ که اقتصاد مصر را هم به خطر میاندازد. و البته دریای سرخ برای اسرائیل هم مهم است، چرا که تنها راه آبی اسرائیل به سوی خاور است.
نتیجه این شد که عربستان، مصر، پاکستان، کشورهای حاشیه خلیج فارس و بسیاری کشورهای دیگر با حمله به حوثیها در یمن به جمهوری اسلامی واکنش مستقیم نشان دادند. هیچ بعید نمیدانم که ترکیه و اسرائیل هم به ترتیبی در این واکنش دخیل بوده باشند، و در پس پرده با مصر و عربستان هماهنگاند. اردوغان اخیرا به صراحت از دخالت جمهوری اسلامی در یمن انتقاد کرد. اینها همه گرچه ایدئولوژیها و منافع متفاوتی دارند و بعضا با هم در رقابتاند، اما به درستی میدانند که بزرگترین دشمنشان در منطقه جمهوری اسلامی است، که اگر رهایش کنند میخواهد تمام منطقه را ببلعد و به آتش بکشد. لذا دستبهکار شدهاند.
حدودِ یک ماه پیش به دوستان گفتم که در یمن جنگ خواهد شد. جمهوری اسلامی قصد دارد از یمن به عنوان یکی از اهرمهای مذاکرات اتمی استفاده کند، چنانکه از سوریه و عراق هم میکند. اما برخورد نظامی اخیر کشورهای منطقه که مورد حمایت آمریکا و فرانسه هم قرار گرفت نشان داد که جمهوری اسلامی حداقل در یمن دست و بالش بیش از در عراق و سوریه بسته خواهد شد، و لذا امتیاز چانهزنی بر سر یمن را به احتمال زیاد از دست خواهد داد. با گرفتاریهایی که در غربِ ایران برای جمهوری اسلامی وجود دارد، اینک پس از حملهی ائتلاف، حفظ رابطه با حوثیها در یمن – که از لحاظ جغرافیایی و استراتژیکی در مکان صعبتری قرار گرفته – برای جمهوری اسلامی دشوار خواهد شد.
اما جنگ در یمن را نباید به عنوانِ یک واقعهی مجزا که باید در سایهی وقایع گستردهتر دید. این روزها جمهوری اسلامی درگیر چانه زدن با غرب بر سر پروژهی اتمیاش است. در آخرین مرحلهی گفتگوها تا به امروز، در حالی که دولت اوباما تا حدِ زیادی کوتاه آمده بود، فرانسه زیر بار نرفت، و انگلیس هم در پیاش به جمهوری اسلامی حملهی کلامی کرد. آنها معتقدند که در شرایط حاضر جمهوری اسلامی هنوز توانایی تولید سلاح اتمی دارد. از یک طرف انتخابِ مجدد محکم نتانیاهو، دشمن درجه یک توافق، در اسرائیل نشان داد که آتش تندروی در اسرائیل گرم است. از آن طرف هم از دوره دوم اوباما دو سالی مانده است، و سیاست خاورمیانهی او به شدت مورد انتقاد محافل داخلی و خارجی قرار گرفته است. هیچ معلوم نیست که در انتخابات ریاست جمهوری بعدی آمریکا جمهوریخواهان به قدرت نرسند.
در چنان شرایطی، امکان شکل گرفتن ائتلافی جهانی علیه جمهوری اسلامی بسیار زیاد خواهد بود، و این آتشافروزیهای امروز جمهوری اسلامی – که بسیاری به خیال خوش «قدرتنمایی» و «نفوذ ایران» در منطقه برایش هلهله میکشند – میتواند در نهایت به جنگی خانمانسوز بر ضد ایران تبدیل شود که کیان مملکت را برای همیشه بر باد بدهد.