خروج حامی ثابت‌قدم اسرائیل از صحنه چه تأثیری بر ایران خواهد داشت؟

شهیر شهیدثالث:

151026162521_trudeau_and_harper_624x351_reuters_nocredit

استیون هارپر، نخست وزیر کانادا و جان بِرد، وزیر امور خارجه آن کشور روز ١٨ شهریور سال ١٣٩١ برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا و اقیانوسیه به روسیه سفر کرده بودند.

در جریان این اجلاس، جان برد در یک کنفرانس خبری شرکت کرد. آنچه که وی در جلسه مزبور مطرح کرد ارتباطی به موضوع اجلاس نداشت، اما بلافاصله به تیتر اول رسانه‌های خبری جهان تبدیل شد: کانادا روابطش را با ایران قطع می‌کند.

در عرف روابط بین‌الملل چنین حرکتی زمانی صورت می‌گیرد که بین دو کشور یک درگیری بسیار جدی به وجود آمده باشد. به عنوان نمونه در پی اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا روابط با ایران را قطع کرد.

آقای برد ضمن برشمردن دلایلی مانند نقض حقوق بشر در ایران و اینکه ایران تهدیدی برای ثبات و صلح جهان است، دلیل اصلی تصمیم به قطع روابط را حفظ امنیت مردان و زنانی ذکر کرد که در سفارتخانه کانادا در تهران مشغول به کار بودند. او واقعه حمله به سفارت بریتانیا در ایران را به عنوان شاهدی آورد که نشان می داد دیپلمات‌های کانادایی در معرض خطرند.

این رویکرد از چند جهت قابل تأمل بود.

چرا حالا؟

اول اینکه حمله به سفارت بریتانیا مدت ها قبل و در سال ١٣٩٠ اتفاق افتاده بود. دوم، در پی حمله به سفارت بریتانیا، وزارت امور خارجه آن کشور سفارت خود را در ایران بست، اما صریحاً اعلام کرد که “این امر به معنای قطع روابط دیپلماتیک با ایران نیست.” به این ترتیب این پرسش مطرح می‌شد که چطور بریتانیا که سفارتش هدف حمله قرار گرفته بود دست به قطع روابط با ایران نزد، اما کانادا با توجه به آن حادثه روابطش را با ایران قطع کرد؟ سوم، در جریان گروگان‌گیری کارکنان سفارت آمریکا در سال ١٩٧٩ توسط دانشجویان پیرو خط امام، این کانادایی ها بودند که به گروهی از دیپلمات‌های آمریکایی برای فرار از ایران کمک کردند. اگر قرار بود که امنیت جانی دیپلمات‌های کانادایی در خطر باشد، شرایط آن روز، با توجه به جو هیجان‌زده و انقلابی، به مراتب خطرناک تر بود. با این حال کانادا روابطش را با ایران قطع نکرد.

از سوی دیگر، اگر حقیقتاً موضوع حقوق بشر دغدغه کانادا بود، این قطع رابطه باید سال‌ها قبل و زمانی صورت می‌گرفت که زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانی-کانادایی به طرزی مشکوک و در هنگام بازداشت در زندان اوین کشته شد و تشنج در روابط ایران و کانادا به اوج خود رسید.

به این دلایل، عده ای از ناظران معتقد بودند که ریشه قطع رابطه کانادا با ایران را باید در جای دیگری جستجو کرد.

نیروی حافظ صلحImage copyrightReuters
Image captionکانادا زمانی فعال‌ترین کشور جهان در مأموریت‌های “حفاظت از صلح” بود

از دهه ١٩۵٠ میلادی که لستر پیرسون، برنده جایزه صلح نوبل، به سمت وزیر امور خارجه کانادا انتخاب شد (وی بعداً نخست‌وزیر کانادا شد) تا سال ٢٠٠۶ سیاست خارجی کانادا با مشخصه حمایت از صلح طراحی می شد و کانادا فعال‌ترین کشور جهان در زمینه مأموریت های “حفاظت از صلح” بود. در سال ٢٠٠۶ با خروج لیبرال‌ها از صحنه قدرت و روی کار آمدن محافظه‌کاران به رهبری استیون هارپر ، سیاست خارجی کانادا، به پیروی از دولت وقت آمریکا به رهبری جورج بوش، به “راست” گرایش پیدا کرد.

از جمله این تغییرات، آغاز دوران حمایت بی‌سابقه کانادا از اسرائیل بود. در یکی از برجسته‌ترین موارد، در سال ٢٠٠٩ شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در حال تهیه پیش‌نویسی برای محکوم کردن حملات اسرائیل به نوار غزه بود. از میان ۴٧ کشور عضو شورا، فقط کانادا به مخالفت با پیش‌نویس مزبور برخاست.

‘به هر بهایی’

در پی این ماجرا، کانادا در رقابت با کشور پرتقال برای عضویت در شورای امنیت سازمان ملل، رأی کافی نیاورد و بازنده شد. ناظران، این شکست غیرمنتظره را نتیجه حمایت‌های یک‌طرفه کانادا از اسرائیل می‌دانستند.

این موضوع باعث شد که انتقادات از سیاست هارپر نسبت به اسرائیل در داخل کانادا بالا بگیرد. هارپر در جواب منتقدانش گفت: “تا وقتی که من نخست‌وزیر هستم، هر کجا که باشد، چه در سازمان ملل و چه جاهای دیگر، کانادا همین موضع را در پیش خواهد گرفت، هزینه‌اش هر چه که می‌خواهد باشد.”

رهبران غربی، به‌خصوص در آمریکا، به دفعات حمایت خود را از اسرائیل اعلام کرده‌اند، اما هیچ‌یک نگفتند “به هر بهایی” این سیاست را دنبال می‌کنند. در عرف سیاسی این موضع‌گیری هارپر غیر عادی بود.

هارپر در ژانویه ٢٠١۴ به عنوان اولین نخست‌وزیر کانادا که در مجلس (کنست) اسرائیل سخنرانی کرده عنوان خبرگزاری‌های دنیا را به خود اختصاص داد. او در آنجا گفت: “در میان آب و آتش، کانادا در کنار شما خواهد بود.”

به این ترتیب، قطع رابطه با ایران در سال ٢٠١٢ در چارچوب این نگرش قابل توضیح بود.

چند ماه پیش، در حالی که قدرت‌های غربی با ایران، در خصوص برنامه هسته‌ای آن کشور به توافق رسیدند و اتحادیه اروپا اعلام کرد که کلیه تحریم‌های خود را علیه ایران لغو خواهد کرد، کانادا بر سر موضع خود محکم ایستاد و گفت که تحریم‌های اقتصادی‌اش را علیه ایران لغو نخواهد کرد.

جرج بوشImage copyrightAFP
Image captionدولت کانادا بر سر حمله به عراق با جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا دچار اختلاف شد

پیروزی لیبرال‌ها به رهبری جاستین ترودو غافلگیرانه بود. از این نظر که نظرسنجی‌ها خبر از پیروزی حزب لیبرال را می‌دادند، اما همگی حکایت از آن می‌کردند که حزب مزبور قادر نخواهد بود اکثریت را در پارلمان به‌دست آورد و لذا باید برای تشکیل دولت با یک حزب دیگر ائتلاف کند. اما نتایج انتخابات حاکی از پیروزی چشمگیر لیبرال‌ها و به‌دست آوردن اکثریت کرسی‌های پارلمانی بود.

اینک با کنار رفتن حزب محافظه کار، پس از حدود ده سال حکومت بر کانادا، و استعفای هارپر از رهبری حزب، فصل جدیدی در سیاست خارجی کانادا باز می‌شود. خبرگزاری‌ها با نقل قول از “تایمز اسرائیل” گزارش کردند که اسرائیل “بهترین دوست” خود را از دست داد.

کانادا به گفته جاستین ترودو، روابطش را با ایران از سر خواهد گرفت. در یک حرکت آشکار دیگر که نشانه دور شدن کانادا از پیروی از سیاست‌های آمریکاست، ترودو اعلام کرد که از ائتلاف نظامی بین‌المللی علیه داعش بیرون خواهد رفت.

دولت ایران خشنودی خود را از نتیجه انتخابات کانادا پنهان نکرد و آن را “بازتاب و نتیجه اراده و خواست” مردم کانادا در دوری جستن از”سیاست‌های افراطی” دانست.

نظر سنجی‌های موجود نشان می‌دهد که رئیس جمهور بعدی آمریکا احتمالاً یا هیلاری کلینتون است و یا یکی از کاندیداهای جمهوریخواه که تا این لحظه، طبق نظر سنجی‌ها، دانالد ترامپ در این اردوگاه پیشتاز است. اگر اتفاق غیر مترقبه‌ای نیفتد که منجر به پیروزی برنی سندرز، کاندیدای چپ‌گرای حزب دموکرات شود، می‌توان انتظار داشت که موضع رئیس جمهور بعدی آمریکا در هر صورت مخالفت با حکومت ایران و حمایت از اسرائیل خواهد بود. در این صورت باید شاهد تقابل سیاست اوتاوا و واشنگتن، شبیه آنچه که بعد از وقایع ١١ سپتامبر شکل گرفت، باشیم. در جریان حمله به عراق، اختلاف نظر بین ژان کرتین، نخست وزیر وقت کانادا و جورج بوش علنی شد و کانادا از شرکت در حمله به عراق سر باز زد.

آیا ممکن است این تقابل احتمالی بین واشنگتن و اوتاوا تغییری در معادلات جهانی به نفع ایران ایجاد کند؟

واقعیت این است که کانادا یک کشور تأثیر گذار جدی در صحنه روابط بین‌الملل محسوب نمی‌شود، اما نباید فراموش کرد که به هر حال یکی از ٧ کشور صنعتی دنیا و عضو گروه G7 است. از طرفی، با توجه به وضعیت جدید، که بحران هسته‌ای ایران حل شده و جنب و جوشی برای ورود دوباره به بازار ایران پس از رفع تحریم‌ها در اروپا پدید آمده، انتظار می‌رود که اروپا از سیاست‌های تقابلی ده سال گذشته خود نسبت به ایران دور شود. همراهی کانادا با اتحادیه اروپا می‌تواند آمریکا را، در صورت تمایل به در پیش گرفتن سیاست‌های تند نسبت به ایران، در حالت انزوا قرار دهد و کار را برای اعمال سیاست‌های مزبور مشکل کند. پیشاپیش، نفس خارج شدن از ائتلاف نظامی علیه داعش، به رهبری آمریکا، سیگنالی است از سوی ترودو که دوران دنباله روی از آمریکا، در کانادا، به سر آمده است.

منبع بی بی سی