خطای محاسباتی پروپاگانداکاران روحانی در خارج

nik Ahang

نیک آهنگ کوثر:

دستگیری‌های اخیر، نشانه خوبی نیست

سال ۱۳۹۲، وقتی باز گروه بزرگ و امیدواری خیال کردند که با رای خود می‌توانند تغییری در ساختار قدرت ایجاد کنند، پای صندوق‌های رای رفتند و باز به نظام حاکم، مشروعیت بخشیدند، رهبری جمهوری اسلامی، وظیفه کاهش و حذف تحریم‌ها را به نماینده خود در شورای عالی امنیت ملی، یعنی حسن روحانی سپرد. خامنه‌ای که از ماه‌ها قبل از انتخابات، نمایندگان خود را به دیدار نمایندگان آمریکا در عمان فرستاده بود، بی‌آنکه سعید جلیلی و علی باقری دوزاری‌شان بیافتد که ماجرا چیست، عملا روی کسانی نظر داشت که به عنوان مذاکره کننده شناخته می‌شدند. با آنکه ولایتی به خامنه‌ای نزدیک‌تر بود، اما تیم روحانی به‌روزتر بود و از سال‌ها قبل ارتباط خوبی با بازیگران سیاسی واشینگتن و اروپا برقرار کرده بودند و کسانی که با روحانی ارتباطی داشتند، ولو اندک، سر از مراکزی چون وودرو ویلسون در می‌آوردند با جماعتی، دیدار تازه می‌کردند. حال، رهبری به خواسته‌اش رسید. بازی را به نحوی پیاده کرد که اگر کار عیب کرد، به اسم روحانی تمام شود و اگر به نتیجه مطلوب رسیدند، ناشی از تدبیر رهبری و سیاست «نرمش قهرمانانه» قلمداد شود. اینکه در چند روز اخیر، چند نفر از سوی سپاه پاسداران بازداشت شده‌اند، باید باعث هشیاری اهل سیاست شود که حداقل بدانند در این بازی، چه جایگاهی خواهند داشت و چه اتفاقی برای یاران‌شان خواهد افتاد.

سخنان سردار جعفری، فرمانده کل سپاه یک هشدار است. او می‌گوید که رهبر جمهوری اسلامی، نگاه مثبت برخی مسوولان نسبت به توافق با آمریکا در موارد غیرهسته‌ای را بزرگ‌ترین تهدید می‌داند. به این ترتیب، می‌توان منتظر سری جدید پرونده‌سازی‌ها بود.

دستگیری عیسی سحرخیز که گاه امیدوارانه به حرکت ظریف و روحانی می‌نگریست، نشانه خوبی برای دوستانش در دولت روحانی نیست.

از سوی دیگر، بازداشت احسان مازندرانی، همکار نزدیک فرزندان هاشمی رفسنجانی و مدیر مسوول روزنامه فرهیختگان، هشدار دیگری به تیم رسانه‌ای هاشمی است.

بازداشت سیامک نمازی نیز هم می‌تواند هشداری به تیم روحانی باشد و هم به تیم رفسنجانی؛ چه، مدیر استراتژی شرکتی است که همین چند هفته پیش، چند مسوول رده بالای وزارت نفت به خاطر نقششان در بسته شدن قرارداد با این شرکت، با محکومیت قطعی دیوان عالی کشور مواجه شده‌اند. این محکومیت می‌تواند به افزایش حکم مهدی هاشمی هم بیانجامد، چرا که در حکم فعلی، مساله کرسنت لحاظ نشده و با قطعیت یافتن حکم مسوولان وزارت نفت، به احتمال زیاد پایه پرونده جدیدی ریخته خواهد شد. بسیاری از همکاران نزدیک و قدیمی بیژن نامدار زنگنه نیز به همین واسطه در معرض خطر خواهند بود.

از سوی دیگر، به زبان آمدن بابک زنجانی علیه زنگنه، می‌تواند بازی را به سمت و سوی جدیدی ببرد، و زنجانی و دوستان او، از این مساله آگاهی دارند و ممکن است حتی به طولانی کردن روند دادرسی بیانجامد.با توجه به سابقه قاضی پرونده، که می‌توان رد تصمیم‌گیران سپاه را در احکامش دید، باید منتظر ماند که چه منفعتی از این دادگاه نصیب سپاه خواهد شد؟

مهم‌ترین مساله این است که سپاه نمی‌خواهد در کسب درآمد در دوران اجرایی شدن برجام، رقیب بزرگی داشته باشد ولی به شبکه دلالی نیز نیازمند است. باید دید دلالان و واسطه‌های حامی توافق هسته‌ای، برای کسب سود و کمیسیون و حق مشاوره، چه مسیری را طی خواهند کرد؟

نکته مهم این است که از منظر سپاهیان، این واسطه‌ها، تاریخ مصرف دارند و تا زمانی که نفعی برسانند، امنیت شان تضمین خواهد شد. سخت‌ترین

از بعد مالی قضیه، شاید دلالانی که در وین و لندن و دوبی بدون تواجه به نقض گسترده حقوق بشر و فقط برای سود بیشتر به ایران کانال زده بودند، وجدان‌شان را با شعارهای هماهنگ موقتا آسوده نگه دارند، تعدادی از اهالی رسانه را برای منفعت و تبلیغات و دروازه‌بانی خبر حمایت کنند تا این جماعت با لابی با رسانه‌ها بزرگ‌تر، کمترین آسیب را به «بیزنس» این گروه وارد کنند، اما چرخ همیشه بر این منوال نخواهد چرخید.

وقتی آیت الله خامنه‌ای، عدم تحمیل تحریم‌های حقوق بشری را از شروط پذیرش برجام اعلام کرد، می‌شد پیشبینی کرد که دور جدید سرکوب به زودی آغاز خواهد شد. ساده‌دلانی که سیاست‌های روحانی را در آمریکا و اروپا توجیه می‌کنند، می‌گفتند که نباید حرف آیت الله را جدی گرفت و او منظور دیگری دارد…اما دستگیری چند نفر و شایعه بازداشت چند بازرگان طرفدار توافق هسته‌ای از سوی سپاه، آن‌هم چند ماه مانده به انتخابات مجلس، نگران کننده است. اگر این رفتار تبدیل به روند شود، بندهای زندان اوین باید برای پذیرایی تعداد بیشتری تجهیز و آماده شود. این به روز شدن زندان، به هیچ عنوان خوشایند نیست.