موسی حاتمیان :
چند روز پیش و پس از مبادله گروگان فرانسوی لویی آرنو انتظار این مبادله می رفت، و بر خلاف مصاحبه کنندگان الآن با ایران اینترنشنال که خبر را غیر منتظره توصیف می کنند، از قبل در مقالاتم نسبت به این موضوع در چشم انداز سیاست مماشات هشدار داده بودم که:
…احتمال اعدام احمدرضا جلالی نیز بالا رفته است*، تا رئیسی و هیئت مرگ نشان دهند، که برای بستن حکم دادگاه حمید نوری و محکومیت بین‌المللی حکومت اسلامی قاتلان، و مبادله ی اجباری یوهان فلودروس جدی هستند!
بنابراین، حتی با احتمال مبادله ی یوهان فلودروس سوئدی خود سفر کرده!*، نه گریه های نوری می تواند مانع تأیید محکومیت جهانی جنایات قتل عام زندانیان سیاسی و تظاهرکنندگان و مردم ایران و کشتار وحشیانه ی مردم اسرائیل بشود، و نه گریه های امیرعبداللهیان، رئیسی و خامنه‌ای در وارونه گویی تهدیدات و… می تواند تمامیت حکومت فاشیسم اسلامی اشغالگران حاکم بر ایران، و سر اختاپوس و حماس و دیگر پاهای این هشت پای تروریسم منطقه ای و جهانی را از تیررس مردم ایران و اسرائیل و فلسطین و خاورمیانه و جهان دور کند، و مانع از غرق شدن کشتی در هم شکسته ی ولایت جنایت در این طوفان الاقصای خود برپا کرده بشود، و آن روز دور نیست!
منظورم این است، که علیرغم افشاگری رسمی پلیس امنیتی سوئد، مبنی بر استفاده حکومت اسلامی از مجرمین برای عملیات در این کشور و…، این مبادله نه تنها غیر منتظره نبود، بلکه با توجه به اعلام رسمی چند هفته پیش دادگستری سوئد در بیست و نهم ماه گذشته، تنها نکته ی غیر منتظره شاید مبادله نشدن احمدرضا جلالی در این معامله باشد، که البته حاکی از قلدرمنشی و دست بالای حکومت اسلامی تروریستی در این معاملات ننگین است، و اگر به سیاست چشم بستن و مماشات دولتهای اروپایی و آمریکا و… با حکومت اسلامی قاتلان، در تمامی چند دهه‌ی پیش و پس از بهمن سیاه پنجاه و هفت توجه داشته باشیم، نبایستی از این رخدادها غافلگیر شویم!
اکنون و پس از مبادله اسدی، لویی آرنو، حمید نوری و ادامه این روند، بیش از پیش بایستی باور کنیم، که ما نبایستی به کاخ الیزه و… و ملاقات های تبلیغاتی آنها در بحبوحه ی قیام باشکوه ایرانیان دل ببندیم، و البته نبایستی هم انتظار داشته باشیم، که دولتهای اروپایی و آمریکا، منافع مردم ایران را بر منافع کوتاه مدت یا بلند مدت مردم خودشان ارجحیت دهند، و به همین دلیل ما بایستی به مردم خودمان اتکاء کنیم!
حکومت اسلامی از همان سال پنجاه و هفت، دیپلماسی گروگانگیری را بعنوان یکی از پایه های اصلی سیاست خارجی خود، اتخاذ و بهره‌برداری فراوان از آن کرده است. موجی از گروگانگیری و تروریسم افسار گسیخته از لبنان و انفجار مرکز تفنگداران دریایی ایالات متحده تا پایتخت های اروپایی و آمریکا برای کشتن ایرانیان و مخالفان، تا نظامیان و شهروندان اروپایی، ترور شهریار شفیق، افسر ارشد نیرویِ دریاییِ ارتشِ شاهنشاهیِ ایران در دسامبر 1979، ترور شاپور بختیار توسط انیس نقاش در 1980، انفجارِ کنیسایِ کپرنیک در پاریس 1980؛ انفجارِ خیابانِ ماربُف، پاریس 1982؛ ترورِ سرهنگ چارلز رِی مستشارِ نظامیِ آمریکا در پاریس 1982؛ انفجار در فرودگاه اُرلیِ پاریس 1983؛ ترورِ ارتشبد غلامعلی اویسی، پاریس 1984 و سلسله انفجارهایی که در طی سال های 86-1985 رخ داد… نه تنها مجازاتی برای حکومت اسلامی در پی نداشت، بلکه نهایتاً منجر به مبادله وحید گرجی با ژان پل توری گردید، و نبایستی فراموش کنیم که فرستاده میتران برای مذاکره در تهران بعد‌ها افشاگری کرد، که رفیقدوست در مقابل پیشنهادات ما، با خنده به من پاسخ داد، که دوستان شما(فرستادگان شیراک) در اتاق مقابل پیشنهادات سخاوتمندانه تری ارائه کرده اند… و این سیاست در ترور دکتر صالح رجوی، دکتر قاسملو و بسیاری از مخالفان حکومت اسلامی همچنان با مبادله تروریست ها و قاتلان برای جنایتکاران حاکم بر ایران دستاورد محسوب شده است.
در حالیکه مذاکرات دولت آمریکا در قطر همچنان با حکومت اسلامی در جریان است، و حتی دولت ایالات متحده مانع صدور قطعنامه‌ای قوی در پایان نشست هفته گذشته گردید، و زمانی که می بینیم آنها حتی مردم اسرائیل محاصره شده در بین تروریست های اسلامی حماس و حزب‌الله و… آنهم پس از قتل عام هفتم اکتبر را به راحتی می فروشند، چرا نبایستی فکر کنیم که مردم ایران را راحت‌تر در معاملات خودشان تاخت می زنند؟
بله، نه تنها روسیه و چین، بلکه دولتهای اروپایی و آمریکا(سوای دعواهای خانگی احزاب خودشان) و حتی ترامپ کعبه آمال کوته فکران که همیشه صریحا می گفت آماده مذاکره است… همگی نشان داده اند، که همیشه آماده مذاکره و دست دادن با شیطان بوده و هستند، و به همین دلیل نه تنها سپاه پاسداران جنایتکاران حاکم بر ایران را در لیست سیاه تروریستی وارد نکرده اند، بلکه دادگاه های اروپایی، دولت اوکراین را برای شلیک موشک‌های سپاه پاسداران و کشتار مسافران در آسمان ایران مجازات می کنند!
بنابراین تا آنجا که به مردم ما برمیگردد، تنها راه نجات ایران و سرنگونی حکومت اسلامی اشغالگران، که با همدستی همین مماشات گران بر سر کار آمد، بایستی با اتکاء به نیروی عظیم مردم میهنمان و در یک همبستگی ملی، شرایط خیزش و قیام نهایی را برای فتح مجدد تهران فراهم کنیم، و بی تردید ملت ما پیروز می شود!
