عباس رحمتی :

اين روزها پيدا شدن جنازه موميايي رضا شاه پهلوی از هشتكهای داغ و پر سر وصداي ايرانيان در شبكه هاي مجازي و حتا روزنامه هاي داخلي بوده است. مطالب زيادي از شخصيت هاي هنري در اين رابطه نوشته و نظر داده  و در شبكه  و كانالهاي هاي اينترنتي  پست كرده اند،” اكثرا معتقدند كه رضا شاه  جزئي از تاريخ ايران است و بي شك جنازه او بايد با احترام دوباره به خاك سپرده شود. شايان ذكر است جنازه رضاشاه ابتدا به ژوهانسبورگ ( آفریقا جنوبی) و از آنجا به مصر فرستاده شد و بعد به ايران پس داده شد ، در زمان حاكميت ج اسلامی بدستور خميني مقبره او ویران شد ( شايع كرده بوند شاه جنازه پدر را با خود برده است ) و حالا مشخص شد كه بعد از ويران كردن مقبره او جنازه را در خاك گذاشته اند و درست يك روز قبل از تاريخ زاد روزش جنازه موميايي دوباره بيرون آورده ميشود و در اختيار اطلاعات سپاه پاسداران قرار مي گيرد! گوئيا آرامشي براي جنازه كسي كه آرامش  و آباداني را به ايران آورد نيست ! رضا شاه در زماني كه فقط به اندازه انگشتان دست مهندس در ايران بود براي ايران  راه آهن و پل ( ورسك) ، بيمارستان (هزارتخت خوابي ) و مدرسه و دانشگاه ( تهران) ساخت .شناسنامه  درست كرد و ارزش واحد پول  ايران را بالا برد و براي پاسپورت ايران اعتبار آورد. اما سوْال تاريخي و جدي اين است كه چرا و چه كساني  از جنازه رضا شاه ترس دارند مي خواهند اين مقطع تاريخ ايران را ازبين ببرند؟ اين افراد چه كساني هستند كه بدون اينكه دركي از تاريخ داشته باشند لگد مي اندازند و خراب مي كنند و از تاريخ و گذشته درس نمي گيرند؟ عده اي از دوستان هم هستند كه معتقدند، در اين مقطع حساس نبايد به اين موضوع پرداخت! اين موضوع يكي از مهمترين هاست كه بايد  به آن پرداخته شود جنازه به لحاظ تاریخی باید حفظ شود براي پاسخ به اين سوْالات بايد نمونه هاي تاريخي ديگر را مرور كرد و از آن درس گرفت .

بايد شباهتها را براي ثبت در تاريخ نشان داد. آنچه مسلم است برخورد رژيمهاي  ديكتاتورِ حاكم  با مخالفان در مجموع شبيه بهم است كه از ترس و كينه ناشئ ميشود، خميني هم در أوائل انقلاب بخاطر  ترسِ از مصدق گفته بود چي است اينهمه جنجال بخاطر چند  استخوان شكسته !! او هم   فكر مي كرد مي توان نام ِ مصدق را از تاريخ ايران حذف كرد بعد از آن سخنراني كذا ، بلافاصله عِوَض كردن نام خيابان مصدق را بدنبال داشت.اما مصدق و كارهايش را مردم فراموش نكردند و در تاريخ ماندگار خواهد ماند. مروري چند بر نمونه هاي تاريخي از اين دست ، نشان دهنده شباهت برخورد رژيم هاست كه بخوبي نشان ميدهد دست از كينه های خود بر نمی دارند حتا با مرگ مخالفانشان  دست به اعمالي ميزنند و  تاريخ را طوري ديگر نشان میدهند.  دفن  کردن جنازه كريم خان زند و نبش قبر او  يكي ديگر از حقايق تلخ در تاريخ ايران است كه به آن اشاره ميشود.

«خلوت کریمخانی»، نام یکی از بخش‌های کاخ گلستان است؛ ایوانی کوچک، سرپوشیده و ستون‌دار که از سه جهت باز است و در گوشه‌ای از بخش شمال غربی این کاخ و درست در مجاورت و چسبیده به دیوار «تالار سلام» این عمارت بزرگ و تاریخی، قرار دارد. خلوت کریمخانی به نام «جلو خان» نیز شهرت یافته است که در دل خود، حقیقتی تلخ و تقریبا فراموش‌ شده را ثبت کرده است.چرا که پس از دفن کریم خان زند در موزه پارس شیراز، دوازده سال بعد آقامحمد خان به علت کینه‌ای که به کریم خان زند داشت او را نبش قبر کرد و آقامحمدخان، استخوان های کریم‌خان را در راهرو کاخ گلستان تهران به خاک سپرد و هر روز بر روی قبر کریم خان راه می‌رفت و با نوک شمشیر برقبر کریم خان می‌کوبید!

درواقع می‌توان خلوت کریمخانی را از جمله مکان‌های پر تردد و البته دیدنی در این کاخ ارزشمند تاریخی معرفی کرد که در گوشه‌ای دنج و آرام قرار دارد. با توجه به اظهارات مورخان و کارشناسان، به نظر می‌رسد که این بنا در سال ۱۱۷۳ هجری قمری و در دوران حکومت کریم‌خان زند ساخته شده است. متاسفانه در دوران سلطنت ناصر‌الدین شاه قاجار، بخش‌های زیادی از این اثر تاریخی تخریب شده و امروزه تنها شاهد بخشی از آن هستیم.

این مسئله تا براندازی حکومت قاجاریه همچنان پابرجا بود؛ سرانجام در زمان پهلوی اول،رضاشاه  فرمان شکافتن پله‌ها را صادر كرد و استخوان‌ها از آن محل خارج شدند. خاکی که در زیر پله‌ها قرار داشت به همراه تکه‌هایی از استخوان‌ها که سالم مانده بود، به شهر قم، «مقبره‌ی شاه صفی» و «شاه سلطان حسین» انتقال یافت و در قسمتی از‌ آن مکان به خاک سپرده شد. پس از انقلاب  خلخالي بدستور خميني مقبره ساده رضاشاه پهلوي [١]را فرو ريخت و جنازه موميايي او را در جاي ديگر دفن كردند، خلخالي جنايتكار تا آنجا پيش رفته بود كه مي خواست جنازه رضاشاه را آتش بزند![٢] امروزبعد از سي ونه سال همه پي برده اند كه رضا شاه در زمانی که از سر روی بعضی ها  شپش بالا می رفت و سوزاک و سفلیس بیداد میکرد با كمك مردم تنها كسي بود كه ايران را از وضعيت گذشته بيرون آورد، كسي كه با ساختن راه آهن و پل، جاده ، دانشگاه و درست كردن شناسنامه هويت ايراني را به ايران باز گرداند و آغازي دوباره براي  ايران آورد و كلي تغييرات ديگر ایجاد کرد كه  بحث ش جاي ديگر است.  اما  شعارهاي امروز مردم  نشان ميدهد كه آخوند هاي ميهن بر باد ده را نمي خواهند. بخاطر اين است كينه “آقا محمد خاني ” پس از سالها دوباره نزج ميگيرد و جنازه رضا شاه را بيرون مي كشند،راستي اين  بيگانگان پيرو اعراب اين بار با نشان دادن جنازه رضاشاه مي خواهند چه بازي را آغاز كنند؟ آنها نمي دانند كه شايد بتوان جنازه را آتش زِد و آرامگاه را ويران كرد ولي تاريخ را هرگز ، آنها نمي دانند ، تاريخ ، جنايات تمامي ديكتاتورها را ثبت خواهد كرد.

همانطور که دیدید تنها رضا شاه نبود كه با جنازه اش چنين كرده اند  در طول این سی و نه سال با جنازه هاي بسياري از سياسيون هم  چنين كرده اند. سنگ قبر ناصرالدین شاه نیز پیش از انقلاب در بارگاه شاه‌عبدالعظیم حسنی (ع)، در شهر ری قرار داشت،  كه خود بارها در زمان كودكي آنرا ديده بودم پس از پیروزی انقلاب أسلامي از مزار ناصرالدین‌شاه برداشته و به کاخ گلستان منتقل شد. سپس بعد از گذشت ۱۷ سال، در خلوت کریم‌خانی قرارگرفت. سنگ قبر با ابعاد ۲۴۹ * ۱۳۱ * ۵۰ ساننی‌متر و دارای تزئینات متعددی است که در حاشیه‌ی آن حک شده است. تصویر ناصرالدین شاه نیز که احتمالا به اندازه‌ی واقعی است، روی سنگ قبر نقش بسته است. همچنین در زیر پای چپ شاه عبارت «عمل استاد عباسقلی حجار»، نوشته شده است. البته با توجه به منابع و اسناد تاریخی چنین به نظر می‌رسد که «علی‌اکبر حجار»، نام پدیدآورنده‌ی اصلی سنگ قبر است. همچنین «محمد علی فروغی» یا «ذکاالملک»، در یادداشت‌های روزانه‌ی خود که به تاریخ ۲۷ شوال سال ۱۳۲۱ هجری قمری است، چنین نوشته است.

«برای سنگ قبر ناصرالدین شاه مذکور صورت ناصرالدین شاه را ساخته‌اند. حجار آن میرزا علی اکبر نامی است. می‌گویند در این صنعت مهارت دارد. از قراری که شنیدم مباشر سنگ امیر الام است. نمی‌دانم کیست، صورت شاه را از کارهای کمال‌الملک گرفته و دور آن طبقات رجال ناصرالدین شاه را می‌سازند. می‌گویند، تا به حال سی هزار تومان خرج آن شده است.

حال  بايد پرسيد با جابجا كردن و حتا آتش زدن قبور شاهان و سياسيون و كلا مخالفان نظام جمهوري اسلامي آيا تا كنون توانستيد كاري براي حفظ نظام ي كه درحال فرو پاشي است انجام دهيد ؟ مردم ايران كه به نفع رضا شاه و پهلوي ها شعار داده اند اجازه نخواهند داد در سرزمنيي كه زماني شپش از سر و روي خيلي ها بالا ميرود  و سوزاك و سفليس همه جا گير شده بود و كسي  مثل رضا شاه آمد و اين مردم را از آن وضعيت نجات داد.به جنازه مومیای اش اهانت کنند. حال بايد پرسيد براي اولين كسي كه دانشگاه و راه آهن و بيمارستان ساخت و بيماري ها را ريشه كرد و…چه آرامگاهي باید ساخت و دیگر نبش قبرش نکرد؟

بايد پرسيد وظايف گروه هاي سياسي در اين ميان چيست آيا همچون گذشته بايد سكوت كنند؟در حکومت  رضا شاه اشكالات زیاد بود اما در مواضع ضد ملارتاريستي او هيچ شكي نباید داشت و از همين موضع بود كه خميني و خلخالي يار قارش نسبت به او کینه شتری داشتند و با آرامگاه او چنين كردند كسي كه ايران را از پرتاب به پرتگاه نجات داد و پس از او فرزندش با همه كاستي ها ،ايران را به جهانيان نشان داد،ايراني مدرن كه همسايگان و بعضي كشورهاي اروپا حسرتش را داشتند. امروز ملت ايران و نسل جوان ما پس از سالها پي برده اند كه بايد از تاريخ ايراني سخن گفت و به اسطوره هاي خود نگاه تاز تري داشت بايد از شخصيتهاي سياسي خود دفاع كرد و ارسطوره هاي خود را شناخت و نه اسطوره هاي هزار و چهارصد سال پيش را كه به خاك  ايران تجاوز كردند تا آنچه را ايراني نمي خواست با زور سر نيزهاشان تحميل كنند آنها  نه تعلق به ما داشته و دارند و  نه با ايران و فرهنگ و سنن ما سنخيتي دارند . و امروز  كساني كه جنازه رضا شاه را در دست دارند بايد با احترام  جنازه او را در مكاني مشخص و باافتخار دوباره به خاك سپارند.  .وظيفه وطن خواهان  است كه با يك تجمع گسترده رژيم ج اسلامي را وادار به اين كار كنند.

زپاي ننشست آتش تا نشد خاكستر

اجزايش به سعي زيستن هم   غيرت كار اينچنين بايد!

شعر از :سعيد ماسوري  زندان گوهردشت ارديبهشت ٨٩

___________________________________________________________________________________________

[١] اين مقبره توسط مهندس محسن فروغي ساخته شده است  محسن فروغی فرزند محمدعلی است. او استاد معماری و رییس سابق دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او از بنیان‌گذاران و استادان دانشکده معماری دانشگاه تهران بود که 15 سال ریاست دانشکده را بر عهده داشت.

[٢] در اميد ايران مصاحبه عليرضا نوري زاده با خلخالي