همنشین بهار :
مهدی اخوان ثالث در «قصه شهر سنگستان» سرگذشت شهزادهای را روایت میکند که گلههایش را گرگ خورده و مردمش به ورد و افسون بیگانه سنگ شدهاند. او دخالت آنان را در کشور یکی از عوامل رکود و انجماد آن میداند که مانع رویش جوانههای بهروزی و رستگاری است:
… همان شهزاده بیچاره است او که شبی دزدان دریایی/ به شهرش حمله آوردند / بلی، دزدان دریایی و قوم جاودان و خیل غوغایی / به شهرش حمله آوردند / و سنگستان گمنامش / که روزی روزگاری شب چراغ روزگاران بود / کنون ننگ آشیانی نفرت آباد است، سوگش سور / چنان چون آبخوستی روسپی، آغوش زی آفاق بگشوده / در او جاری هزاران جوی پرآب گل آلوده / و صیادان دریا بارهای دور / و بردنها و بردنها و بردنها / و کشتیها و کشتیها و کشتیها / … سخن میگفت، سر در غار کرده، ِ شهر سنگستان / … ز بیداد انیران شکوهها میکرد.
خانمها و آقایان محترم، خواهران و برادران عزیز، دوستان دانشور و فرهنگورز، سلام بر شما. در مباحث پیشین، معاهده فینکنشتاین، قرارداد مُجمَل، عهدنامهٔ مُفَصّل، عهدنامهٔ گلستان، معاهده ترکمانچای، قراردادِ نوامبر ۱۸۱۴ (عهدنامهٔ تهران)، قرارداد ارزنهالروم، معاهده پاریس (Treaty of Paris (1857، قرارداد(حَکَمیّتِ) گلدسمید Goldsmid Arbitration و پیمان آخال(آخال تِّکه) 1881 Treaty of Akhal اشاره شد، که بصورت مقاله، فایل صوتی و ویدئو، در سایت خودم موجود است.
در این قسمت به قرارداد سن پترزبورگ(۱۹۰۷)، میپردازم که در تاریخ ۹ شهریور ۱۲۸۶ شمسی بدون اطلاع حکومت ایران، بین دولتهای روس و انگلیس، به امضاء رسید و بر طبق آن کشور ما به سه منطقه تقسیم میشد. قسمت شمالی و شمال غربی در زیر نفوذ روسیه قرار میگرفت، قسمت جنوبی کشور در اختیار انگلستان بود، و حکومت ایران تنها صاحباختیار سرزمینهای میانی کشور میشد. بر پایه این زدوبند، گمرک ایران هم، در شمال و جنوب در اختیار دو دولت متجاوز بود. همچنین درآمد شیلات در دریای مازندران و خلیج فارس و درآمد پست و تلگراف به حساب دولت بریتانیا واریز میشد. این قرارداد را وزیر خارجه روسیه الکساندر پترویچ ایسولسکی و وزیر خارجه بریتانیا سر آرتور نیکلسون امضا کردند. توافق مزبور اگرچه به افغانستان و تبت و امپراطوری عثمانی و… هم اشاره داشت اما روح حاکم بر آن، تبانی بر سر سرنوشت ایران بود.