فرقه دموکرات دفتر دوم بخش سوم

محمود طوقی :

عميدى نورى: گزارش از يك نهضت مردمى

ابوالحسن عميدى نورى مدير مسئول روزنامۀ «داد» همراه هيئتى به آذربايجان مى ‏رود. اين هيئت از سوى نخست ‏وزير قوام مأموريت داشت تا بررسى كند كه آيا ارتش شوروى به تمامى از ايران خارج شده است يا نه.

پس جاى عميدى نورى و انگيزۀ سفر او از آغاز روشن است و نمى‏ توان به او اتهام فرقوى بودن يا هوادار فرقه را وارد كرد.

اين يادداشت‏ ها از هشتم خرداد شروع مى‏ شود و در بيست و يكم مرداد ۱۳۲۵ با اتمام مأموريت هيئت، پايان مى‏ يابد. اين يادداشت‏ ها در روزنامۀ داد و بعدها تحت عنوان «فرقۀ دمكرات»، از سوى انتشارات روزنامۀ داد منتشر مى‏ شود.

در بررسى اين گزارش هفتاد و هفت صفحه ‏اى كه خواندنى است فقط به نكاتى توجه مى‏ كنيم كه عملكرد فرقه را نشان مى‏ دهد. پس نگاه كنيم به روايت عميدى نورى:

۱- نصب مجسمه ‏هايى از مردان تاريخى ايران در ميادين عمومى شهر. مثل شاه عباس و نادرشاه و برداشتن مجسمۀ رضاشاه و گذاشتن مجسمۀ ستارخان به جاى او

۲- تعمير و مرمت بناى شاه‏گلی كه از بناهاى عباس ميرزاى قاجار بود.

۳- اصلاحات شهرى در مرند.

اين اصلاحات شامل اصلاح درست خيابان‏ها، كاشت ۱۵ هزار درخت، ساخت حمام، ساخت باشگاه، ساخت قرائت‏ خانه، و باغ ملى، تشكيل كلاس ‏هاى اكابر، باشگاه مخصوص براى خانم ‏ها، ساخت بيمارستان، ساخت مدرسه و پرداخت حقوق شش ماهه معوقۀ شهردارى.

۴- داير كردن مغازه ‏هاى دولتى در خوى براى تثبيت قيمت‏ ها و پايان دادن به‎كوپن‏ بازى، خشكاندن باتلاق‏ها، لوله‏ كشى آب شهر، افتتاح سالن تئاتر، تشكيل دارالمساكين.

۵- تقسيم املاك خالصه و فئودال‏هاى فرارى بين دهقانان.

فرقه به املاك ديگر ملاكين تعرضى نداشت. و به طور كل فرقه مخالف مالكيت خصوصى نيست.

۶- اصلاحات شهرى در رضاييه.

۷- انيفورم نظاميان ارتش فرقه تقريبا همان لباس نظاميان ارتش شاهنشاهى است جز آن‏كه علامت شعلۀ آتش بالاى پيشانى و بمب دستى روى شانه ‏ها جلب نظر مى‏كند.

۸- سربازان فرقه عده ‏اى هوادار فرقه و عده‏ اى ديگر بى‏ طرف و غيرحزبى‏ اند.

۹- ارتش فرقه شامل دو قسمت است يك قسمت نيروى نظامى است كه در سربازخانه ‏ها اقامت دارند و قسمت ديگر نيروهاى فدايى است كه در شهرها و دهات بدون انيفورم زندگى مى‏ كنند.

۱۰-عليزاده از رهبران فرقه، در زمان رضاشاه كارمند عالى ‏مقام وزارت راه بود كه به‎خاطر محبوبيت بين كارگران دستگير و مدت ده سال در زندان رضاشاه بود. عليزاده دو بار در زندان خودكشى مى‏ كند.

۱۱- بين سرباز فرقه و سرباز ارتش شاهنشاهى تهران از زمين تا آسمان تفاوت است. سرباز آذربايجان حوزۀ حزبى دارد و در اطراف مرام و هدف فرقۀ دمكرات هر روز بحث مى‏ كند.

۱۲- بازسازى عمارت استاندارى تبريز كه قبلاً محل زندگى وليعهد بود و در دورۀ رضاشاه محل زندگى كبوترهاى چاهى شده بود.

۱۳- پيشه ‏ورى در مذاكراتش با كنسول امريكا گفت: اگر در نهضت آذربايجان از كمك‏هاى معنوى دولت شوروى استفاده كرديم از جلب كمك معنوى امريكا هم براى تقويت آن با كمال گشاده ‏رويى حاضريم. آذربايجان هميشه حاضر است از دوستى و محبت دولت و ملت امريكا استفاده نمايد ولى بايد شرافتمندانه و مبنى بر كمك‏ هاى معنوى نسبت به ترقيات آذربايجان باشد.

۱۴- خريد يك كارخانۀ جوراب‏ بافى و كش‏بافى از شوروى و افتتاح آن در تبريز. فرقه اين كارخانه را با فروش اوراق قرضه به مردم خريد.

۱۵- راه‏اندازى كارخانۀ پارچه ‏بافى تبريز كه در شرف ورشكستگى بود.

۱۶- آذربايجان دمكرات دشمن مالكيت نيست و با سرمايه‏ دارى مخالفتى ندارد. بلكه از نيروى سرمايه به نفع جامعه استفاده مى‏ نمايد.

۱۷-در كارخانۀ جوراب‏ بافى ۵۰۰دختر مشغول به ‏كار بودند. در كارخانه‎ها امکاناتی همچون حمام، رستوران، باشگاه، زايشگاه زنان، اتاق بچه ‏هاى شيرخوار كارگران و اتاق اسباب‏ بازى بچه‏ هاى كارگر ساخته شده بود.

۱۸- با اين‏كه دولت ۱۶ ميليون پول مردم آذربايجان را بلوكه كرده بود، فرقه با فروش اوراق بهادر توانست مشكل مالى خود را حل كند.

۱۹-امروز مردم آذربايجان عقيده دارند حكومت و ادارۀ كارهاى سرزمين آن‏ها به‎دست خودشان سپرده شده به همين جهت از جان و دل كار مى‏ كنند و شب و روز را نمى‏ شناسند.

۲۰- ايستگاه راديو تبريز توسط يك جوان بيست و چند سالۀ آذربايجانى اداره مى‏ شد.

۲۱- در تمام محلات باشگاه ‏هاى حزب دمكرات افتتاح شده ‏اند كه مردم در آنجا بحث‏ هاى سياسى مى‏ كنند.

۲۲-زنان و مردان، كشاورزان و كارگران و روشنفكران و اصناف و كسبه و مالكين و علماى بسيارى به عضويت فرقه درآمده ‏اند. اين‏ها دليل بى ‏اعتنايى ‏هاى تهران سركوفت‏ هاى مأمورين دولتى بر آذربايجان است كه قلب او را جريحه‏ دار كرده است.

۲۳- تثبيت قيمت ‏ها، كاهش اجاره خانه ‏ها و گشايش مغازه‏ هاى دولتى، اقداماتى بودند كه فرقه براى رفاه مردم تدارك ديده بود.

۲۴- تبديل گورستان قديمى تبريز به ميدان مشق نظامى.

۲۵- افتتاح سالن تئاتر و انجام نمايش‏ هاى اخلاقى و سياسى در آن.

۲۶- ترميم كاميون ‏هاى اسقاط شده و استفادۀ آن‏ها در سيستم حمل و نقل شهرى.

۲۷- تصويب ماده واحده‏اى در هيئت وزيران حكومت ملى فرقه برای عفو كليۀ زندانيان به استثنای دزدها و كلاهبرداران و منافيان عفت عمومى.

۲۸- تصويب حكم اعدام براى سرقت، هتك ناموس، اختلاس و ارتشا.

۲۹- ساخت بناى فيلارمونى تبريز.

۳۰-ساخت باشگاه شعرا.

۳۱- ساخت سناتوريوم براى درمان امراض سياتيك در كنار درياچۀ اروميه.

يك سؤال: مردم آذربايجان چه مى‏ خواستند؟

عميدى نورى همراه هيئتى به آذربايجان مى ‏رود تا به نخست‏ وزير خروج كامل ارتش شوروى را گزارش دهد. تا در صورت صحت ادعاى شوروى، ايران شكايت خود را در سازمان ملل از شوروى پس بگيرد.

اما عميدى نورى يك ژورناليست هم هست، پس پا به پاى هيئت از ديده ‏هايش نيز يادداشت برمى ‏دارد. اين ديده ‏ها و شنيده ‏هايش چيست؟ اين آن چيزى‏ ست كه از ديد تحليل‏گران و منتقدين فرقه دور مانده است.

عميدى نورى مردمى را مى‏ بيند كه شب و روز تلاش مى‏ كنند تا خيابان‏ هايشان را مرمت كنند، باتلاق‏ ها را بخشكانند. بيمارستان و دارالتعليم و زايشگاه و كارخانه بسازند و در يك كلام، شهر و ديار خود را آباد بسازند.

ريشه‏ هاى مردمى فرقه در همين آرزوها و تلاش ‏ها نهفته بود. اما سؤالى كه مطرح مى ‏شود اين است كه گناه مردمى‏  كه مى‏ خواهند شهر و ديار خود را با تلاش و كوشش شبانه ‏روزى آباد سازند چيست؟ در اين تلاش‏ ها چه چيز بدى وجود داشت كه ارتجاع در تماميت ‏اش از شاه گرفته تا قوام و ژنرال‏ هاى ارتش و ذوالفقارى‏ ها و افشارها و ديگر لاى و لجن‏ هاى جامعه با آن به مخالفت برخاسته بود. و به راستى تجزيه ‏طلبى و ميهن‏ پرستى يعنى چه؟

فرقۀ دمكرات چه مى‏  خواست؟

منتقدين فرقۀ دمكرات هميشه از طرح ليست مطالبات فرقه سرباز زدند، تا فرقه را به تجزيه ‏طلبى متهم و پس تجزیه ‏طلبى را خواست بيگانه تلقى کنند و به نتيجه دلخواه برسند.

اما حقيقت ماجرا چيز ديگرى است.

در مذاكرات ارديبهشت ۱۳۲۵ پيشه ‏ورى با قوام، پيشه‏ ورى درخواست‏ هاى سى‎وسه گانۀ فرقه را به قوام داد تا جدا از آن‏ كه قوام موافقت كند يا نكند ليست مطالبات مردم آذربايجان در تاريخ ثبت شود. ابتدا ببينيم فرقه چه مى‏ خواست و بعد ببينيم كه اين درخواست‏ ها در چارچوب چه سيستمى مى‏ گنجد.

۱-نهضت آذربايجان كه در نتيجۀ فشار مأمورين لشكرى و كشورى حكومت استبدادى سابق و دشمنان دمكراسى در دوازدهم شهريور سال ۱۳۲۴شمسى به وجود آمده بود نهضتى مترقى و دمكراتيك و ضامن استقلال و تماميت ارضى ايران شناخته مى‏ شود.

۲-آذربايجان كه شامل استان‏هاى۳و۴ سابق و ولايت ضميمه است جزء مملكت ايران و به صورت واحد ارضى داراى حكومت خودمختار خواهد بود كه مركز آن شهر تبريز است.

تبصره ـ مراكز كردستان آذربايجان شهر مهاباد است.

۳- پول و پرچم آذربايجان همان پول و پرچم ايران است. كليۀ قوانين خارجۀ مملكتى به شرطى كه با اختيارات و آزادى مردم آذربايجان مغايرتى نداشته باشد در آذربايجان مُجرا خواهد بود.

۴- با درنظرگرفتن دو مادۀ اخير، در آذربايجان براى ادارۀ نظارت كارهاى داخلى و همچنين براى تصويب بودجه هيئتى به اسم «هيئت ملى» با اصول نظامنامه مخصوصى انتخاب خواهند شد.

۵- انتخاب كليۀ رؤساى ادارات لشكرى و كشورى به عهدۀ هيئت ملى است. مأمورين فوق كه بعد از انتخاب شدن به وسيلۀ هيئت ملى به حكومت مركزى معرفى خواهند شد در اجراى عمدۀ قوانين تابع حكومت مركزى و در اجراى تصميمات هيئت ملى تابع هيئت ملى خواهند بود.

۶-هيئت ملى آذربايجان مختار است كه كليۀ مأمورين اعم از لشكرى و كشورى را عزل و نصب و تغيير و تبديل داده به اطلاع حكومت مركزى هم برسانند.

۷- علاوه بر هيئت ملى در تمام نقاط آذربايجان انجمن‏ هاى ولايتى مطابق اصول دمكراسى يعنى با رأى مخفى و مستقيم عموم اهالى (زنان، مردان و افراد قشون) انتخاب شده در حيطۀ عمليات خود يعنى ولايات و محال و بلوكات جهت پيشرفت امور نظارت خواهند كرد.

۸- فداييان و قشون ملى همچنان باقى بوده و در انجام وظايف و حفظ سرحدات مربوطه و دفاع از دمكراسى تابع هيئت ملى آذربايجان خواهند بود.

۹- ترفيعات و درجات كشورى و لشكرى كه تا كنون از طرف حكومت ملى آذربايجان اعطا شده به رسميت شناخته مى‏ شود.

ترفيعات افسران جزء، مستقيما از طرف فرماندهى قشون ملى آذربايجان داده شده ولى ترفيعات افسران ارشد با پيشنهاد فرماندهى قشون ملى آذربايجان و تصويب هيئت ملى خواهد بود.

۱۰- در تمام ادارات آذربايجان و هيئت ملى نوشتجات به زبان آذربايجانى و در كردستان آذربايجان به زبان كردى خواهد بود ولى چون زبان فارسى زبان دولتى ايران است مكاتبات ادارات آذربايجان و هيئت ملى و همچنين ادارات كردستان آذربايجان با دولت مركزى به زبان فارسى اشكالى نخواهد داشت.

۱۱- تحصيلات در مدارس ابتدايى به زبان آذربايجانى و در كردستان آذربايجان به‎زبان كردى و در مدارس متوسطه و عالى به زبان‏هاى فارسى و آذربايجانى يا كردى و فارسى خواهد بود.

۱۲- قوانينى كه تا حال در مجلس ملى آذربايجان به تصويب رسيده تا از طرف هيئت ملى نقض نشود همچنان به قوت خود باقى است (اين ماده درخصوص كردستان آذربايجان نيز به همين نحو خواهد بود).

۱۳- تقسيم اراضى خالصه و املاك دشمنان آزادى و دمكراسى كه بين دهاقين و كشاورزان به عمل آمده به رسميت شناخته شده و از آن ‏ها پس گرفته نخواهد شد.

۱۴- قوانينى كه براى مبارزه با ترياك و الكل و اختلاس و رشوه و فحشا وضع و تصويب شده بعد از اين هم معتبر خواهد بود.

۱۵- بنا به تصويب هيئت ملى ورود اجناس لوكس و تجملى، همچنين وارد كردن نظير اجناسى‏ كه در داخلۀ آذربايجان به عمل آيد به كلى قدغن است.

۱۶- ماليات‏ ها و عوارض طبق اصول و ترتيبى كه هيئت ملى تصويب مى‏ نمايد وصول خواهد شد.

به منظور تزييد عايدات دولتى، هر قانونى كه تا كنون مجلس ملى آذربايجان تصويب كرده به اعتبار خود باقى است.

۱۷-آذربايجان و همچنين كردستان آذربايجان مى‏ توانند به نسبت جمعيت خودشان كه تقريباً ثلث نفوس ايران است وكيل انتخاب نموده به مجلس شوراى ملى ايران بفرستند. اعتبارنامۀ اين وكلا پس از آن‏ كه در هيئت ملى آذربايجان به تصويب رسيد در مجلس شوراى ملى ايران غيرقابل رد خواهد بود.

۱۸-براى اين‏كه انتخابات در تمام نقاط ايران متحدالشكل باشد، دولت متعهد مى‏ شود كه دورۀ پانزدهم مجلس شوراى ملى ايران حقى را كه آذربايجان درخصوص انتخابات براى بانوان و كارمندان لشكرى قائل شده محترم شناخته و اين امر را در تمام نقاط ايران عموميت دهد.

۱۹-انتخابات مجلس شوراى ملى در تمام ايران حداكثر تا ده روز بعد از صدور اولين اعلاميه انتخابات شروع شده و در عرض يك هفته خاتمه يابد.

۲۰- ۲۵درصد مالياتى كه در آذربايجان و كردستان آذربايجان وصول مى‏ شود به‎مركز ارسال خواهد شد ولى استثنائا چون امسال ملت آذربايجان و كرد در راه به دست آوردن دمكراسى متحمل مخارج گزافى شده است بدين جهت از دادن مبلغ فوق ‏الذكر معاف خواهد بود.

۲۱-دولت مركزى متعهد مى‏ شود كه خط آهن تهران ـ تبريز را به تبريز متصل كند.

۲۲- دولت مركزى به هيچ‏وجه حق عزل و نصب و تغيير و تبديل هيچ يك از مأمورين لشكرى و كشورى را مستقيما نخواهد داشت.

۲۳- هيئت ملى آذربايجان و كردستان بايد در اصلاحات امور معارفى و بهداشتى و كشاورزى آزادى عمل داشته باشد.

۲۴- منابع طبيعى و معادن آذربايجان و كردستان براى رفع احتياجات مردم آن نواحى تخصيص داده مى‏شود و ادارۀ كارخانجات اين نواحى به عهدۀ خودشان است.

۲۵- در موقع لازم نظارت كارخانجات شخصى نيز با حكومت و هيئت ملى آذربايجان خواهد بود.

۲۶- نشر كليۀ مطبوعات با اجازه و تصويب هيئت ‏هاى ملى آذربايجان و كردستان خواهد بود.

تمام سينماها و تئاتر و نمايشات و راديو به زبان آذربايجانى و كردى اداره مى‏ شوند.

(اين ماده درباره ساير زبان‏ها نيز اجازه داده مى‏ شود).

۲۷-ادارۀ كليه بانك ‏ها اعم از صنعتى و فلاحتى و ملى و دولتى به عهدۀ هيئت‏ هاى آذربايجان و كردستان خواهد بود.

۲۸- تمام عايدات و عوارض آذربايجان و كردستان در خزانه‏ دارى محل جمع و به‎مصارف لازمه خواهد رسيد.

۲۹-دولت مركزى متعهد مى‏ شود مطالبات ملت آذربايجان را بانك ملى پرداخت نموده و سرمايه ‏هاى انتقالى همين بانك را برگشت دهد.

۳۰- دولت مركزى متعهد مى‏ شود كه نواحى تكاب، سقز، بيجار و مرودشت و مانند اين‏ها را كه جزء استان ۳و۴ و ولايت خمسه بوده و فعلاً تحت سلطۀ دشمنان آزادى است به فوريت تخليه و به مقامات صلاحيت ‏دار آذربايجان و كردستان تحويل نمايد.

۳۱- دولت مركزى متعهد مى‏ شود تشكيلات ژاندارمرى را كه در طول سال‏هاى متمادى به حقوق ملت تجاوز نموده و مسبب فجايع خونين بوده ‏اند منحل و در عوض تشكيلات نظميه يعنى ضابط دستگاه قضايى را در قصبه و محال و بلوكات توسعه دهد.

۳۲- دولت مركزى متعهد مى‏ شود كه انجمن‏ هاى ايالتى ـ ولايتى را مانند آذربايجان در تمام ايران طبق اصول دمكراسى تشكيل دهد.

۳۳- تشكيلات شهردارى در كليه نقاط ايران بدون دخالت كارمندان دولت بايد برپا شود.

ساعت هشت روز سه ‏شنبه دهم ارديبهشت آقايان مورخ ‏الدوله سپهر وزير پيشه و هنر و بازرگانى و مظفر فيروز معاون سياسى و پارلمانى آقاى قوام ‏السلطنه خود را به عنوان نمايندگان صلاحيت‏دار معرفى كردند، سى و سه ماده فوق به آن‏ها نيز ارائه داده شد.

روز چهارشنبه يازدهم ارديبهشت آقاى پيشه ‏ورى با آقاى قوام ‏السلطنه ملاقات و مذاكرۀ خصوصى به عمل آمد. در تعقيب مذاكرات، ابلاغيۀ ذيل از طرف هيئت نمايندگان آذربايجان تهيه و به دولت آقاى قوام ‏السلطنه داده شد.

متن ابلاغيۀ دولت از اين قرار بود

در اثر حسن‏ نيت آقاى قوام ‏السلطنه و بيانيۀ ايشان و تبادل افكار بين نمايندگان دولت مركزى و نمايندگان آذربايجان در نتيجه معلوم شد كه نهضت دمكراتيك آذربايجان خيال تجزيه نداشته بلكه براى تثبيت و تقويت اساس مشروطيت و دمكراسى در ايران به‎وجود آمده است. براى رفع هرگونه سوءتفاهمات و جلوگيرى از برادركشى موافقت كردند كه بين حكومت مركزى و ملت آذربايجان اختلاف اساسى وجود ندارد.

و براى حل مسائل فرعى قرار شد كه هيئتى از نمايندگان آذربايجان با نمايندگان دولت مركزى مشغول مذاكره باشند و اختلافات را در حدود قوانين اساسى ايران به‎طورى‏ كه به آزادى مردم آذربايجان لطمه وارد نسازد حل و تصفيه نمايند.

كليۀ موافقت ‏ها و ايجاد روابط با حكومت مركزى بسته به تصويب دولت آقاى قوام ‏السلطنه و مجلس ملى آذربايجان (كه فعلاً به جاى انجمن ايالتى است) و مجلس شوراى ملى است.

در سومين ملاقات آقاى پيشه‏ ورى با آقاى قوام‏ السلطنه اختلاف نظرى درباره تقسيم اراضى حاصل شد و باعث شد كه مذاكرات دو روز متوقف شود.

بعداً دولت آقاى قوام ‏السلطنه براى اين‏كه مذاكرات را از نو شروع كند اصلاحاتى را كه مى‏ توانست در ابلاغيه منظور كند توسط نمايندگان صلاحيت دار خود به هيئت نمايندگان آذربايجان ارائه داد.

متن ابلاغيه

۱-شوراى ايالتى آذربايجان به جاى مجلس ملى؛

۲-هيئت مديره آذربايجان به جاى هيئت وزرا؛

۳-رؤساى دواير آذربايجان به جاى وزراى محلى.

اين درخواست‏ ها، نه خواست‏ه هايى تجزيه ‏طلبانه بودند، نه ضدانقلابى و نه كمونيستى. در صورت حضور يك دولت دمكرات كه مى‏ توانست فدرال باشد و يا حتى نباشد نیز خواست‏ هايى معقول و شدنى بودند. اين خواست زيادى نبود كه مردمى بخواهند با زبان خود تحصيل كنند، مسئولين و فرماندهان نظامى و انتظامى با نظر انجمن‏ هاى ايالتى تعيين شوند. و بخشى از ماليات آن ناحيه صرف آبادى و آبادانى خود شود.

محورى‏ ترين خواست‏ هاى اين پلاتفرم سى و سه ماده ‏اى، خودمختارى، زبان تركى و قشون محلى بود كه مى‏ شد آن‏را در چارچوب قابل قبولى درآورد.

حسن ‏نيت فرقه

در طى مذاكرات، فرقه كه در صدد حل مسالمت ‏آميز مسائل بود، دست به يك عقب ‏نشينى جدى‏ ترى زد تا شايد ارتجاع را وادارد به حداقل حقوق مردم تن دهد. پس پلاتفرم سى و سه ماده ‏اى خود را به پلاتفرمى دوازده ماده ‏اى تقليل داد.

پيشنهاد نمايندگان آذربايجان

نظر نمايندگان آذربايجان

۱- عين مادۀ ابلاغيه دولت قبول مى‏ شود ولى رئيس ماليه بايد از مأمورين محلى بوده و ناظر مالى از طرف دولت تعيين گردد.

۲- والى (استاندار) از طرف شوراى ايالتى پيشنهاد خواهد شد و حكم انتصاب او از طرف دولت صادر مى‏شود.

براى حفظ امنيت راه‏ ها و جهت كمك به تشكيلات نظميه مأمورين اجرا قواى مسلحى به نام نگهبان تشكيل مى‏ شود. فرماندۀ اين قوا از طرف شوراى ايالتى تعيين و جهت صدور حكم پيشنهاد لازم به وزارت كشور داده خواهد شد.

قواى لشكرى عبارت از افراد نظام وظيفۀ محلى خواهد بود. حفظ سرحدات به عهدۀ اين قوا مى‏ باشد و در مراكز لازمه پادگان برقرار خواهد گرديد.

فرماندهى اين قوا از افسران صالح و تحصيل‏ كردۀ محلى خواهند بود و تعيين آن‏ها از طرف هيئت مديره بوده و احكام مربوطه از مركز صادر خواهد شد.

گزارش ‏هاى لازمه از طرف فرماندهى مربوط به مركز داده مى‏ شود.

۳- مادۀ سوم دولت عيناً تصويب مى ‏شود.

۴- هفتاد و پنج درصد ماليات‏ها كه طبق مقررات مملكتى وصول مى‏ شود به منظور پرداخت حقوق قواى نگهبان و مستخدمين ادارات با نظارت شوراى ايالتى مصرف خواهد شد.

شوراى ايالتى براى هزينۀ مصارف عام ‏المنفعه عوارضى كه بيشتر از صدى ده ماليات ‏ها نخواهد بود وضع و به مصرف خواهد رسانيد.

هيئت نمايندگان آذربايجان اين پيشنهاد را با اصلاحاتى‏كه طى مواد ۱ و۶ و ۸ و ۱۰ مندرج است قبول و به دولت تسليم نمود.

متن پيشنهاد نمايندگان آذربايجان

براى حل مسالمت‏ آميز مسئله آذربايجان و تحكيم اصول دمكراسى در ايران در تاريخ ۱۳۲۵/۲/۸ بين نمايندگان آذربايجان مذاكراتى به عمل آمد كه پس از تبادل نظر عميق اين نتيجه اخذ شد كه نهضت دمكراتيك آذربايجان به منظور تجزيه ايران نبوده بلكه براى استوار كردن اصول مشروطيت و دمكراسى در ايران بوده است.

نمايندگان رسمى دولت ايران و هيئت نمايندگان آذربايجان در مواد ذيل توافق نظر حاصل كردند:

۱- ايالت آذربايجان شامل استان‏هاى۳ و۴ سابق و ولايت خمسه است.

۲- بعد از اين به عوض اصطلاح ما مجلس ملى «شوراى ايالتى» و به جاى هيئت وزيران «هيئت مديره» به جاى وزرا «رئيس ادارات محلى» به‏ كار برده خواهد شد.

۳-والى آذربايجان با پيشنهاد شوراى ايالتى تعيين گشته و حكم آن از طرف دولت صادر خواهد شد.

۴- رؤساى ادارات دولتى رؤساى بانك ‏ها و محاكم، مدعى ‏العموم ‏ها و رؤساى ادارات حمل و نقل از طرف شوراى ايالتى انتخاب و احكام رسمى از طرف دولت صادر خواهد گرديد.

تبصره ـ ناظر دارايى را دولت انتخاب خواهد نمود.

۵- براى حفظ امنيت راه‏ ها و كمك به سازمان شهربانى و مأمورين اجراى قواى مسلحى به نام (نگهبان) تشكيل مى‏ شود.

فرمانده اين قوا از طرف شوراى ايالتى تعيين و براى صدور حكم انتصاب، مراتب به وزارت داخله پيشنهاد مى ‏شود.

قواى نظامى از افراد نظام وظيفۀ محلى تشكيل مى‏ شود و حفاظت سرحدها به عهدۀ اين تشكيلات است.

فرماندهان ساخلوهاى اين سازمان از بين افسران صالح از طرف هيئت مديرۀ آذربايجان تعيين و احكام آن‏ها از مركز صادر مى‏ گردد و كليۀ گزارشات لازم از طرف فرماندۀ هنگ به مركز داده خواهد شد.

۶-در مدارس ابتدايى تحصيلات به زبان آذربايجانى خواهد بود و در مدارس متوسطه دروس به هر دو زبان آذربايجانى و فارسى تدريس مى ‏شود. در ادارات محلى امور دفترى و عدليه و ساير كارها به زبان آذربايجانى و فارسى صورت خواهد گرفت.

۷- هفتاد و پنج درصد ماليات‏ هايى كه به موجب قوانين مملكتى وصول مى‏ شود براى پرداخت حقوق مستخدمين و هزينۀ تشكيلات نگهبانى و ساير امور اصلاحاتى در تحت نظر شوراى ايالتى مصرف خواهد شد. شوراى ايالتى عوارضى كه از ميزان ده درصد ماليات‏ ها تجاوز نخواهد كرد مى‏ تواند وضع و به مصرف برساند.

۸- تمام اصلاحات اقتصادى و اجتماعى و مالى و ارضى كه از طرف نهضت دمكراتيك آذربايجان به عمل آمده به رسميت شناخته شود.

۹- با رعايت تناسب جمعيت حقيقى آذربايجان با ازدياد نمايندگان آذربايجان موافقت مى‏ شود و در موقع تشكيل دوره پانزدهم قانون‏گذارى پيشنهادات لازمه به مجلس تقديم خواهد شد كه پس از تصويب، همان عده براى دورۀ پانزدهم انتخاب شود.

۱۰-دولت تعهد مى ‏نمايد كه در قانون انتخابات تجديدنظر نموده و لايحۀ قانونى جديدى مطابق شرايط مترقى كنونى و با اساس اصول حقيقى دمكراسى (عمومى مستقيم، مخفى، مساوى و متناسب) تنظيم و تقديم مجلس شوراى ملى نمايد.

۱۱- اين قرارداد بعد از تصويب هيئت دولت ايران و مجلس ملى آذربايجان رسميت

پيدا خواهد كرد.

۱۲- مواد اين قرارداد شامل كردستان آذربايجان نيز مى ‏باشد. اين پيشنهاد ملغاى مذاكرات جديدى گرديد و مى‏ شود گفت كه در كليات توافق نظر بين طرفين حاصل شده و مقرر گرديد يك لايحۀ جديد به اشتراك آقاى مصطفى فيروز معاون سياسى نخست‏وزير تنظيم گردد.

روز پنج‏شنبه ۱۳۲۵/۲/۲۹ساعت ۲۳ آقاى مظفر فيروز لايحه را تهيه نموده و به هيئت نمايندگان آذربايجان ارايه داد.

پلاتفرم قوام

اما براى ارتجاع مسئله حداكثر و حداقل حقوق مردم نبود. براى ارتجاع مردم خوب يعنى مردم بى‏ حقوق. پس در برابر پلاتفرم فرقه، پلاتفرمى شانزده ماده ‏اى پيشنهاد كردند.

متن لايحه پيشنهادى دولت

در نتيجه نهضت دمكراتيك كه در اين اواخر در آذربايجان به منظور استحكام اصول دمكراسى و آزادى در تمام كشور ايران به عمل آمده بين نمايندگان آذربايجان مذاكرات شروع گشته و نمايندگان آذربايجان ابلاغيه دولت را كه مشتمل بر هفت ماده مى‏ باشد قبول نموده و در نتيجه تبادل افكار توافق نظر حاصل شد و مواد زير به ‏عنوان تكميل مواد هفت گانه تنظيم گشته قبول و به موقع اجرا گذارده مى ‏شود.

۱-در ماده يك ابلاغيه كلمه ناظر ماليه به رئيس ماليه مبدل گشته و به اضافه كردن رئيس اداره اقتصاد و تجارت و كار ماده مزبور عينا قبول مى‏ شود.

۲- والى آذربايجان با پيشنهاد انجمن ايالتى آذربايجان و تصويب دولت تعيين مى ‏شود.

۳- با توجه به تغييراتى كه در دوران اخير در آذربايجان به وجود آمده است، دولت، سازمانى را كه به نام مجلس ملى انتخاب و ايجاد شده است به نام انجمن ايالتى خواهد شناخت و بعد از تشكيل دورۀ پانزدهم مجلس و تصويب قانون جديد انجمن‏هاى ايالتى ـ ولايتى انتخابات انجمن ايالتى جديد به زودى شروع خواهد شد.

۴-به ‏منظور اجراى تصميمات انجمن ايالتى و براى تأمين پيشرفت سريع امور جاريه و به‏ خصوص جهت نظارت در مصرف صحيح بيست و پنج درصد ماليات‏ هاى وصولى، شورايى مركب از استاندار و رؤساى دواير و هيئت رئيسۀ انجمن ايالتى به نام شوراى ايالتى تشكيل و تصميمات انجمن را به موقع اجرا خواهند گذاشت.

۵- به ‏منظور تعيين تكليف قوايى كه در نتيجه نهضت آذربايجان از افراد نظام وظيفه تشكيل شده است موافقت حاصل شد كه كميسيونى در محل، مركب از نمايندگان دولت جناب آقاى قوام ‏السلطنه و نمايندگان انجمن ايالتى آذربايجان تشكيل يافته و راه ‏حل لازم را جهت تصويب به دولت مركزى و انجمن ايالتى پيشنهاد خواهد كرد.

۶- درخصوص وضع مالى آذربايجان موافقت شده كه هفتاد و پنج درصد عايدات براى مخارج محلى اختصاص يافته و بيست و پنج درصد باقى براى مخارج عمومى كشور ايران به مركز ارسال شود.

تبصره ـ درآمد و هزينه پست و تلگراف و راه‏ آهن و كشتيرانى اروميه مستثنى بوده و عوايد و مصارف آن به عهده دولت و منحصر به آن خواهد بود و ضمناً توضيح داده مى‏ شود كه هزينه مخابرات تلگرافى انجمن‏ هاى ايالتى ـ ولايتى و ادارات دولت مجانى خواهد بود.

۷- دولت قبول مى ‏كند كه در عرض سال جارى راه‏ آهن ميانه و تبريز را وصل و به‎پايان برساند روشن است كه براى انجام اين منظور كارگران و متخصصين آذربايجان حق تقدم خواهند داشت.

۸- ساختمان و تعمير جاده‏ هاى اساسى شوسه به عهدۀ دولت و ساختن راه‏هاى فرعى در وظيفه انجمن ايالتى است.

۹- علاوه از قواى نظام وظيفه نيروهاى فدايى به سازمان شهربانى دهات تبديل مى‏ يابد و رئيس آن به انتخاب انجمن ايالتى آذربايجان و تصويب دولت خواهد بود.

۱۰- دولت با عمل تقسيم خالصه‏ ها كه در اثر نهضت دمكراتيك آذربايجان انجام يافته است موافقت خود را اظهار مى‏ دارد و تعهد مى ‏كند كه در اولين فرصت لايحه آن‏را جهت تصويب به مجلس شوراى ملى پيشنهاد نمايد.

همچنين بايد در لايحه مزبور مسئله تقسيم خالصه ‏هاى كشور در نقاط ايران بين دهاتى‏ ها پيش ‏بينى شود و بايد راجع به املاك غيرخالصه ‏اى كه عملاً و در اثر نهضت آذربايجان و بدون عوض بين دهقانان تقسيم شده است دولت اقدامات تعويضى با املاك ديگر براى قانع ساختن مالكين آن به عمل آورد و لايحه لازمه را به مجلس شوراى ملى پيشنهاد كند.

۱۱- به موجب ماده ۳ ابلاغيه دولت موافقت به عمل آمد كه زبان رسمى و دولتى در آذربايجان زبان فارسى است. كارهاى دفترى ادارات و عدليه بالنسبه آذربايجانى و فارسى خواهد بود. تحصيلات و تدريسات تا پنج كلاس اول به زبان آذربايجانى خواهد بود. موافقت حاصل گرديد كه دروس مدارس بعد از پنج كلاس طبق برنامه وزارت فرهنگ به زبان فارسى و آذربايجانى باشد.

۱۲- دولت تعهد مى‏ نمايد كه پس از افتتاح مجلس دوره پانزدهم لايحۀ قانونى جديد انتخابات را طبق اصول آزادى و دمكراسى، يعنى به طور عمومى ـ مخفى ـ مستقيم ـ متناسب ـ و متساوى كه شامل حال بانوان نيز خواهد بود تقديم مجلس شوراى ملى نموده و تصويب فورى آن‏را بخواهد.

۱۳- دولت موظف است لايحۀ قانونى انجمن ‏هاى شهردارى را با تطبيق اصول دمكراسى (عمومى ـ مخفى ـ متناسب ـ مستقل و مساوى) و اين‏كه استقلال انجمن‏ هاى شهردارى را تأمين نمايد به زودى تقديم مجلس نمايد، تا تاريخ تصويب اين لايحه انجمن‏ هاى شهرهاى آذربايجان رسميت خواهند داشت.

۱۴- اقليت‏ هايى كه مانند ملل كرد ارمنى ـ آسورى در آذربايجان سكونت دارند بنا به‎ماده ۱۱ اين موافقت‏ نامه در مدارس ابتدايى تا سال پنجم به زبان مادرى خود تحصيل خواهند كرد.

۱۵- ايالت آذربايجان شامل استان‏هاى ۳ و ۴ سابق و شهرستان خمسه مى‏باشد.

۱۶-اجراى اين موافقت‏نامه موكول به تصويب هيئت دولت جناب آقاى قوام ‏السلطنه و مجلس ملى آذربايجان كه (به موجب ماده ۲ پس از تصويب اين موافقت‏نامه به اسم انجمن ايالتى ناميده خواهد شد) مى‏ باشد.

اما همين پلاتفرم هم در هيئت دولت مورد موافقت قرار نگرفت و رد شد. در پشت اين مخالفت شاه قرار داشت.

شاهى كه قرار بود پدر ملت باشد و سوگند ياد كرده بود به قانون اساسى وفادار بماند و حافظ حقوق ملت باشد.

زندگان

آنان‏ كه زنده ماندند سرنوشت بهترى از مردگان پيدا نكردند.

۱-عده‏ اى دستگير شدند و حبس ‏هاى سنگين گرفتند. سمبل و مرد تمامى آن‏ ها صفرخان قهرمانى بود كه از سال۱۳۲۵ تا ۱۳۵۷ در زندان ماند تا رژيم پهلوى سقوط كرد. صفرخان سمبل نهضت مردمى آذربايجان بود. همان جناحى كه با آرمان‏ هاى انقلابى در پشت سر فرقه صف كشيد. جنگيد، كشته داد و زندان‏ ها را پر كرد.

۲- عده ‏اى تبعيد شدند. اينان نيز ديگر روى آذربايجان را نديدند و در غربت و فقر و تنگدستى مردند.

۳- عده ‏اى متوارى شدند و با نام‏ هاى مستعار در ديگر شهرها كارگرى كردند و در فقر و تنگدستى مردند.

۴- اما آن‏ هايى كه به شوروى پناهنده شدند. ۸۰-۷۰ هزار نفر بودند. آن‎ها نيز سرنوشت بهترى از آنان كه در ايران ماندند نداشتند.

۵-عده ‏اى به مدرسه‏ هاى حزبى رفتند و به كارمندان فرقه تبدیل شدند. اينان درصد كمى از اين ۷۰هزار نفر بودند.

۶-عده بى‏ شمارى از آنان كه افراد معمولى و هواداران سادۀ فرقه بودند به شغل ‏هاى پست گمارده شدند.

۷- عده‏ اى ديگر چون بى ‏ريا كه قصد بازگشت به ايران را داشتند راهى اردوگاه‏ هاى كار اجبارى در زندان‏ هاى استالين شدند.

نام ‏آوران فرقه

پيشه ‏ورى در سال ۱۳۲۶ حين بازديد از دو اردوگاه فداييان در يك تصادف كشته شد.

صادق پادگان مدتى به رهبرى فرقه رسيد و بعد عزل شد.

غلام يحيى به رياست فرقه رسيد و به كارمندى گوش به فرمان و مطيع و وفادار تبديل شد.

جهانشاهلو از فرقه به حزب توده رفت و از حزب توده به دانشگاه بازگشت و بعد توسط حسن نظرى به آلمان غربى گريخت و هوادار رژيم شاهنشاهى شد. دكتر جاويد  وشبسترى بعد از مدتى دستگير و زندانى شدند. اما به خاطر همكارى‏ هاى پنهان و آشكارشان با حكومت در زمان حكومت فرقه عفو شدند.

پايان كار فرقه

در بيست و يكم آذر ۱۳۲۵، بند ناف فرقه از مامش تبريز، جدا شد. ۸۰ هزار تبعيدى در كشورى كه فرقه را از همان ابتدا به ‏عنوان ابزار كار مى‏ خواست.

بعد از مدتى دو اردوگاه از فداييان فرقه برپا شد تا آمادگى نظامى براى بازگشت به ايران و برپايى يك جنگ پارتيزانى بیابند.

راديويى نيز سازمان داده شد. اما همه اين اقدامات رويۀ كار بود.

پيشه ‏ورى مغز متفكر فرقه در سال۱۳۲۶ در بين راه باكو و اردوگاه فداييان كشته شد. و روس‏ ها خود خبر برپايى اردوگاه را به خارج درز دادند تا بهانه‏ اى براى انحلال  آن بيابند. و به دنبال آن راديو نيز تعطيل شد.

از اين به بعد فرقه تبديل شد به ابزارى در دست حزب كمونيست آذربايجان شوروى و همان ترفندی كه با تبعيديان انقلاب گيلان رفت با اين افراد نيز شروع شد.

قرارداد نفت شمال كه در سطل زبالۀ مجلس شاه افتاد اپورتونيست ‏هاى روس به‎صرافت افتادند تا فرقه را احيا كنند. و دوباره همان بازى ساختن كميتۀ مركزى و رهبر و مسئول تشكيلات و تبليغات.

و اين بازى موش و گربه با ابرى‎شدن و آفتابى‎شدن رابطۀ ايران و شوروى ادامه داشت. تا سرانجام روس‏ ها تصميم گرفتند براى هميشه از شر فرقه راحت شوند و فرقه را چون اسب تروا به درون حزب توده فرستادند.

سرنوشت محتوم فرقه

فرقه بعد از بيست و يكم آذر سال۱۳۲۵ دو راه در پيش داشت:

۱- نخستين راه، همان راهى بود كه رفت. خودش را به حماقت سپرد و شكست فرقه را به فريب قوام و به هم خوردن توازن نيروها در سطح جهانى و اولتيماتوم اتمى امريكا توجيه كرد. و به فدا كردن منافع فرقه براى منافع سوسياليسم جهانى دل‎خوش كرد و آن‏قدر نشست تا وقت از دست رفت. و سرانجام در دل حزب توده جاى گرفت تا هم خيال روس ‏ها، به ارتباط‏شان با ايران راحت شود و هم اسب ترواى حزب كمونيست آذربایجان در شكم حزب توده باشد.

۲- راه دوم فرقه، بازنگرى دقيق علت شكست ‏اش بود. که بی‏ تردید به نقش محورى شوروى در شكست فرقه مى ‏رسيد و از آنجا به بعد جدا شدن فرقه بود از شوروى. اما اين بازنگرى و جدا شدن در پتانسيل رهبرى فرقه نبود.

در بين رهبران فرقه شايد، مى‏ گويم شايد، و توضيح مى‏ دهم چرا شايد پيشه ‏ورى آن پتانسيل را داشت كه به رابطۀ غلط فرقه و شوروى، فرقه و حزب كمونيست آذربايجان شوروى پى ببرد و آن ظرفيت را داشت كه با نفى اين رابطۀ مرگبار، حيات جديدى را به‎فرقه بدهد. اما مرگ پيشه ‏ورى آخرين و تنها شانس فرقه را از بين برد.

پيشه ‏ورى در چهار ديالوگ تاريخى‏ اش با باقراوف، با استالين (نامۀ استالين) با قلى‏ اوف باز هم با باقراوف ؛بعد از شكست فرقه، نشان داد كه قادر است در صورت شناخت درست سياست روس‏ ها در برابر آن‏ها بايستد و راه مستقلى در پيش گيرد.

يك سؤال

اما سؤالى كه به ذهن آدمى خطور مى‏ كند اين است كه مگر فرقۀ دمكرات تنها پيشه‏ ورى بود؟ چرا از آن‏ همه رهبران درجه يك و دو هيچ ‏یك به شناخت درست نرسيدند و فرقه را از ابزار كار بودن روس‏ ها و باقراوفى‏ ها نجات ندادند.

براى روشنفكران طيف چپ در آن روزگار و حتى دهه‏ هاى بعد، جهان به دو اردوگاه تقسيم مى‏ شد: چپ و راست.

 چپ، اردوگاه انقلاب و راست اردوگاه ضدانقلاب بود. اين نگرش كه نگرش سياه سياه و سفيد سفيد بود به فرقوى‏ ها و حتى توده ‏اى‏ ها اجازه نمى‏ داد كه فكر كنند مى‏ شود در اردوگاه چپ نبود، اما چپ بود. در اردوگاه انقلاب نبود، اما انقلابى بود. آنان از ظرفيت‏ هاى جامعه ‏هاى سرمايه ‏دارى اروپا و امريكا براى جذب و پذيرش مخالفين خود غافل بودند.

به همين علت تمامى فرقوى‏ هايى مثل سروان حسن نظرى، دكتر جهانشاهلو افشار، ژنرال عبدالرضا آذر، عنايت‏ الله رضا، پسر پيشه ‏ورى كه به درك نسبتاً درستى از مسائل رسيدند. يك ‏راست خود را به ساواك رساندند و به نسبت‏ هايى كم يا زياد با رژيم وارد معامله شدند.

فرقه به طور كلى فاقد رهبرى با دركى تاريخى و همه جانبه بود. راز سرنوشت محتوم فرقه را بايد در همين عدم درک تاریخی جست‏وجو كرد.

پايان يك تراژدى

به پايان آمد اين دفتر، حكايت همچنان باقى است!

در اينجا دفتر فرقه را مى ‏بندم. اما اين بدان معنا نيست كه دفتر مطالبات خلق آذربايجان بسته شده است.

اما از این پس، فرقه بازى دیگر به پايان رسيده است. پرده افتاده است، چراغ ‏ها را خاموش كرده‏ اند و از بازيگران اين نمايش هيچ‏ یك در صحنه نيستند. قوام در تنهایی مرد همچنان‏كه پيشه ‏ورى در غربت مرد. شاه نيز در غربت مرد. مرگى به مراتب دردناك‏تر از مرگ پيشه ‏ورى.

اما در خاطرۀ قومى ما فرقه و پيشه ‏ورى، قوام و شاه، ۲۰ هزار كشته و ۸۰هزار تبعيدى و هزاران زندانى و آواره همچنان حى و حاضرند. و زخم خون چكان يك مبارزه سركوب شده چون خون سياوش مى‏ جوشد و مى‏ خروشد و خواب را از چشمان پژوهشگران تاريخ مى‏ پراكند.

منابع و مأخذ

براى بررسى بیشتر فرقۀ دمكرات آذربايجان به منابع زير مى‏ توان رجوع كرد:

۱- گذشته چراغ راه آينده، نوشته جامى (كار گروهى )

۲- از زندان رضاخان تا صدر فرقه دمكرات، نوشته على مرادى مراغه ‏اى

۳-خاطرات زندان، نوشته پيشه‏ ورى

۴-تاريخچه حزب عدالت، نوشته پيشه ‏ورى

۵- روزنامه آژير، ناشر پيشه‏ ورى

۶- روزنامه آذربايجان، ناشر فرقه دمكرات

۷- ما و بيگانگان، دكتر جهانشاهلو معاون فرقه

۸- گماشتگى‏ هاى بدفرجام، حسن نظرى از افسران فرقه

۹- آذربايجان و حل مسأله ملى، عليرضا نابدل از اعضاى سازمان چريك‏ها

۱۰- خاطرات خليل ملكى، خليل ملكى

۱۱- برخورد عقايد و آرا، خليل ملكى

۱۲-خاطرات كيانورى

۱۳-خاطرات ايرج اسكندرى

۱۴-خاطرات احسان طبرى

۱۵- تاريخ سى ساله، بيژن جزنى از رهبران سازمان چريك‏ها

۱۶- فرقه دمكرات، عميدى نورى