
حسین باستانی – بی بی سی
سی سال پیش٬ علی خامنه ای در حالی به رهبری جمهوری اسلامی ایران میرسد که فضای ذهنی جامعه٬ آماده پذیرش او به عنوان جایگزین آیتالله خمینی نیست. تثبیت آقای خامنه ای به عنوان رهبر جدید٬ نتیجه یک عملیات رسانه ای حساب شده است که به ویژه٬ در ابتدای دوران مسئولیت او، اهمیت تعیین کننده ای دارد.
گزارش حاضر٬ با مرور تیترها و مطالبی فراموش شده در روزنامه های اصلی آن زمان٬ به یادآوری همین فضای رسانه ای میپردازد. فضایی که به طور مشخص٬ در یک ماه نخست رهبری علی خامنه ای٬ در دو روزنامه کیهان و اطلاعات ترسیم میشود. هرچند تبلیغات صدا و سیما و سایر رسانه های رسمی در این مقطع نیز، از محتوای کاملا مشابهی برخوردار است.
مستندات گزارش، در قالب گفتگویی تصویری نیز مورد بحث قرار گرفته که در لینک حاضر در دسترس است.
‘اجتهاد مصطلح’ لازم نیست
آیت الله خمینی در شامگاه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ از دنیا می رود. هرچند خبر آن، روز بعد اعلام میشود. آخرین نسخه های روزنامه های کیهان و اطلاعات پیش از درگذشت او٬ عصر همان روز توزیع میشوند و برخلاف آنچه در حال وقوع بود، حاوی مطالبی با ادعای بهبود حال رهبر وقت هستند.
مثلا در اطلاعات شنبه ۱۳ خرداد٬ به نقل از اطلاعیه روز جمعه تیم پزشکی آیت الله خمینی٬ “وضع عمومی” رهبر وقت “رضایت بخش” اعلام شده، و اظهارات روز پنجشنبه پزشکان معالج هم به چاپ رسیده که از “بهبود سریع” او پس از یک عمل جراحی خبر میدهند. همزمان، خبرهای متعددی از برگزاری مراسم شکرگزاری اقشار مختلف به خاطر عمل “جراحی موفقیت آمیز” رهبر و حتی “بهبودی کامل” او منتشر شده است.
در همین نسخه٬ اخباری نیز در مورد آقای خامنه ای رئیس جمهور وقت به چاپ رسیده که در تمامی آنها٬ وی با لقب “حجت الاسلام” مورد اشاره قرار گرفته. مثلا٬ خبر سخنرانی “حجت الاسلام سیدعلی خامنه ای” در ضیافت شام رئیس جمهور تانزانیا که به ایران سفر کرده، یا خبر خطبههای “حجت الاسلام و المسلمین خامنه ای” در نماز جمعه تهران.
تیتر اصلی روزنامه عصر کیهان ۱۳ خرداد، که ساعاتی پیش از درگذشت آیت الله خمینی به چاپ رسیده، به اظهارات علی مشکینی رئیس شورای بازنگری قانون اساسی اختصاص دارد که از جمله، خبر میدهد: “شرط مرجعیت از رهبری حذف خواهد شد”. شورای بازنگری، شش هفته پیش از درگذشت آیتالله خمینی، به فرمان او تشکیل شده و قرار است مصوبات آن، بعدا در قالب متن بازنگری شده قانون اساسی به همه پرسی گذاشته شود.
در کیهان ۱۳ خرداد، که ساعاتی پیش از درگذشت آیت الله خمینی به چاپ رسیده، از قول رئیس شورای بازنگری قانون اساسی آمده: “شرط مرجعیت از رهبری حذف خواهد شد”
به دنبال انتشار خبر درگذشت آیت الله خمینی در روزنامه های ۱۴ خرداد و وقفهای یک روزه در انتشار روزنامه ها (به خاطر تعطیل عمومی پانزدهم)، در روز ۱۶ خرداد خبر انتخاب علی خامنه ای به سِمت رهبری در روزنامه ها منتشر می شود.
از همان روز، وی به ناگاه به عنوان “آیت الله خامنه ای” مورد اشاره قرار می گیرد. به علاوه، صفحات روزنامه ها پر از اخبار “بیعت” افراد و نهادها با رهبر جدید جمهوری اسلامی و برگزاری راهپیمایی های متعدد در حمایت از او میشود. انتشار چنین اخباری، در طول هفتههای بعد نیز بدون وقفه ادامه مییابد.
از جمله نخستین نهادهایی که خبر بیعت آنها با رهبر جدید به چاپ میرسد، سپاه و ارتش هستند که در روز ۱۶ خرداد، با انتشار پیامی اعلام وفاداری می کنند. فرماندهان سپاه در ۱۸ خرداد، به طور حضوری هم به ملاقات آقای خامنهای می روند. تیتر اول روزنامه اطلاعات از این دیدار، به تایید حکم آیت الله خمینی مبنی بر انتصاب اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان “جانشین فرمانده کل قوا” اختصاص دارد (هاشمی بعد از رسیدن به ریاست جمهوری، در شهریور ۱۳۶۸ از سمت جانشینی فرمانده کل قوا استعفا می دهد). زیرِ تیتر اصلی، از قول آقای خامنه ای آمده: “پس از آنکه حضرت امام جانشینی فرمانده کل قوا را به آقای رفسنجانی سپردند، خیال ما آسوده شد، چرا که ایشان بهترین فرد برای این مسئولیت هستند.”
۲۰ خرداد، تیتر اول کیهان به صحبت های اکبر هاشمی رفسنجانی تحت عنوان “گزارش به مردم از چگونگی انتخاب رهبر” اختصاص دارد که در آن، از جمله راجع به “نظر امام پیرامون مرجعیت و رهبری” و “جزئیات نشست مجلس خبرگان برای انتخاب رهبر” صحبت کرده است. ذیل تیتر اصلی کیهان، از قول هاشمی رفسنجانی نقل شده: “یکی از حرف هایی که امام زدند در باب اجتهاد بود. اجتهادی که مدیریت جامعه را میخواهد داشته باشد با آن اجتهادی که در حاشیه جامعه و به صورت مصطلح می خواهد بیرون بیاید، بین این دو اجتهاد تفاوت گذاشتند.”
آقای خامنه ای در نخستین دیدار خود با فرماندهان سپاه، هاشمی رفسنجانی را در جایگاه “جانشین فرمانده کل قوا” تثبیت میکند (هرچند هاشمی بعدها استعفا میدهد)
تایید مرجعیت آیت الله اراکی’
در نخستین هفته پس درگذشت آیت الله خمینی، و در حالی که هنوز هیچ یک از مراجع تقلید اصلی مقیم ایران در تایید رهبر جدید نامه ای ننوشته، به ناگهان نام “آیت الله محمدعلی اراکی” در سطح رسانه ها مطرح می شود و تعدادی از روحانیون نزدیک به جمهوری اسلامی، او را مرجع تقلید معرفی می کنند. آقای اراکی در زمان درگذشت آیت الله خمینی، ۹۵ سال سن دارد و هرچند درجه حوزوی بالایی دارد، اعلام مرجعیت نکرده و برای مخاطبان رسانههای ایران ناشناس است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۸ خرداد خود، از ملاقات با ابراهیم امینی نایب رئیس دوم مجلس خبرگان خبر می دهد که ظاهرا با هدف “تایید” گرفتن برای آقای خامنه ای، نزد آیت الله منتظری -به عنوان مهم ترین مرجع تقلید شیعه مقیم ایران- رفته و نتیجه نگرفته. هاشمی رفسنجانی به آقای امینی میگوید چنانچه آیت الله منتظری تایید نکرد، باید دنبال راه حل دیگری رفت.
راه حل پیشنهادی آقای رفسنجانی این است: “اگر نشد می توانیم آقای اراکی را مرجع معرفی کنیم که بقاء بر تقلید میت را، حتی در مسائل عمل نشده جایز می داند.” درحقیقت به اعتقاد آقای اراکی، مقلدان آیت الله خمینی میتوانستند در تمام احکام شرعی کماکان از او تقلید کنند تا به این ترتیب، اساسا نیازی به جایگزینی -پیچیده- یک مرجع تقلید جدید نباشد.
هاشمی در ۲۰ خرداد، از ملاقات با عده ای مینویسد که از قم آمده اند و خبر از “آمادگی” آقای اراکی برای همکاری می دهند: “از قم برای مسأله مرجعیت و رهبری و آمادگی آیتالله اراکی برای تایید رهبری آیتالله خامنهای و بقاء بر تقلید امام و تأیید نمایندگان امام آمدند.”
روز بعد، در صفحه اول و نیز صفحه ۳ کیهان ۲۱ خرداد، خبر زیر به چاپ میرسد: “در پاسخ به سوال جمعی از اساتید و طلاب حوزه علمیه قم”، آقایان عبدالله جوادی آملی، یوسف صانعی، حسین نوری همدانی و مرتضی بنیفضل “مرجعیت آیتالله العظمی اراکی” را تأیید کرده اند. (از میان این چهار روحانی، سه نفر بعدا به جایگاه مرجعیت می رسند و چهارمی در سال ۱۳۸۶ از دنیا می رود.) کیهان به گونهای معنی دار، در دل خبر تایید مرجعیت آقای اراکی در صفحه ۳، خبر “پشتیبانی آیت الله العظمی اراکی از رهبری آیت الله خامنه ای” را هم منتشر می کند. در متن پیام منتشر شده به نقل از آقای اراکی آمده: “در موقعیت حساس کنونی، حفظ نظام جمهوری اسلامی که از اهم واجبات شرعی است متوقف بر این امر مهم [رهبری آقای خامنه ای] می باشد.” با این حال، در پیام از رهبر جدید خواسته شده “در متشابهات امور شرعیه و مسائل مهمه مملکتی” با “مراجع عظام و علماء اعلام” مشورت کند.
آقای اراکی در این نامه، البته رهبر جدید را “حجت الاسلام والمسلمین” خطاب میکند، هرچند بعدها -مثلا در پاسخ به نامه رهبر به مناسبت درگذشت آیت الله گلپایگانی- برای آقای خامنه ای لقب “آیت الله” را به کار میبرد.
کیهان ۲۱ خرداد به گونهای معنیدار، خبر تایید “مرجعیت آیتالله العظمی اراکی” را چسبیده به خبر “پشتیبانی” آقای اراکی از رهبر جدید منتشر میکند
کیهان ۲۱ خرداد، همچنین ذیل تیتر “چگونگی انتخاب رهبر در اجلاس فوق العاده مجلس خبرگان”، به نقل روایت هایی از اجلاس ۱۴ خرداد از زبان پنج تن از خبرگان می پردازد. در بخشی از این مطلب، علیمحمد دستغیب یکی از نمایندگان می گوید که مجلس خبرگان در این نشست “که از سه و نیم عصر شروع شد، شخص خاص و یا حتی افرادی را که قانون اساسی بر آن یک فرد و یا افراد تطبیق کند و جای هیچ گونه تأویل و توجه نباشد پیدا نکرد”. او میافزاید در ادامه “پس از شور که ‘آیا فرد [رهبر] باشد یا شورا’، ‘فرد’ به رای گذارده شد و از ۷۴ نفر حاضر در جلسه ۴۴ نفر به فردی رای دادند”. به گفته علیمحمد دستغیب، سپس مصداق رهبری فردی را به رای گذاشتند و بعد از نقل قول اکبر هاشمی رفسنجانی از آیت الله خمینی در تایید شفاهی جانشینی علی خامنه ای، وی با رای “۶۰ نفر از ۷۴ نفر حاضر در جلسه” انتخاب شد.
همین شماره کیهان، در صفحه ۱۸ مقاله ای از حسین شریعتمداری را منتشر کرده (او هنوز به مقام مدیرمسئولی و نمایندگی رهبر در این روزنامه نرسیده) که راجع به “شواهد و قرائن و نیز اسناد و مدارک حاکی از توطئه شیطانی استکبار” برای تحریف “خط امام” هشدار می دهد. آقای شریعتمداری می افزاید: “تنها به یک نکته که هزاران نکته باریکتر از مو را در خود جای داده است اشاره می کنیم و آن بخش پایانی وصیت حضرت امام است…. ایشان مینویسد: آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضاء من باشد یا به تصدیق کارشناسان در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.” قابل تامل اینکه شریعتمداری در بخش دیگری از همین مقاله، انتخاب علی خامنه ای به جایگزینی رهبری -بر مبنای نقل قول شفاهی اکبر هاشمی رفسنجانی و دیگران- را مطابق “رهنمود و صلاحدید حضرت امام” معرفی میکند.
یک روز بعد از انتشار خبر “تایید مرجعیت” آقای اراکی در روزنامه ها، تیتر اول کیهان ۲۲ خرداد به “توصیه جمعی از فقها به مقلدین امام برای تقلید از آیت الله العظمی اراکی” اختصاص می یابد. در زیر این تیتر آمده: “حضرات آیات جوادی آملی، صانعی، نوری شیرازی، شاه آبادی، شمس، طاهری و بنی فضل مقلدین حضرت امام را به تقلید از آیت الله العظمی اراکی ارجاع دادند”. در صفحه ۱۸ همین شماره، “نظر گروهی دیگر از روحانیون در مورد مرجعیت آیت الله العظمی اراکی” به چاپ رسیده که از جمله، شامل ائمه جمعه بوشهر، برازجان و خورموج، اهر، گرگان و جزیره خارک میشود.
در شماره های بعدی کیهان و اطلاعات نیز، خبرهایی پی در پی در مورد “تایید مرجعیت” آقای اراکی از جانب سایر روحانیون و ائمه جمعه به چاپ میرسد.
در این مقطع، سمت نمایندگی ولی فقیه در روزنامه های کیهان و اطلاعات را، به ترتیب محمد خاتمی و محمود دعایی بر عهده دارند که در زمان آیت الله خمینی به این سمت منصوب شده اند. محمد خاتمی دو سال بعد از روی کار آمدن رهبر جدید از سمت خود کنار میرود، اما محمود دعایی، در جایگاه خود باقی می ماند.
آیت الله گلپایگانی در پیام خود به آقای خامنهای او را “آیتالله” خطاب نمی کند در حالی که این لقب را برای رهبر قبلی به کار میبرد. آیتالله مرعشی نجفی نیز رویه مشابهی را در پیش میگیرد
اجتناب سه مرجع اصلی از ‘آیت الله’ نامیدن رهبر
در زمان درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، سه مرجع تقلید اصلی مقیم ایران، به ترتیب اهمیت عبارتند از آقایان حسینعلی منتظری، محمدرضا گلپایگانی و شهاب الدین مرعشی نجفی.
تا ۸ روز پس از درگذشت آیت الله خمینی، هیچ یک از این سه مرجع نامه ای در تایید رهبری علی خامنه ای نمینویسند. نخستین نامه ای که از سوی یکی از این مراجع نوشته می شود، به تاریخ ۲۲ خرداد و به قلم آیت الله گلپایگانی است که مراسم نماز میّت بر جنازه آیت الله خمینی، به امامت او برگزار شده.
در خاطرات ۱۸ خرداد ۱۳۶۸ اکبر هاشمی رفسنجانی، پشت پرده انتشار پیام آقای گلپایگانی چنین توضیح داده میشود: “آقای مهدوی کنی آمد و گفت رهبر تلگرامی به آقای گلپایگانی بزند مبنی بر تشکر از حضور در نماز برای امام و عرض تسلیت، و آقای گلپایگانی در جواب، رهبری را تأیید کنند. گفتم اول متن جواب آیت الله گلپایگانی مشخص شود، سپس تلگراف آقای خامنه ای ارسال شود.” در خاطرات ۲۲ خرداد هم، هاشمی رفسنجانی -بدون توضیح بیشتر- از “مشاوره” با رهبر در مورد تلگراف به آیت الله گلپایگانی و پاسخ این تلگراف خبر داده است.
روزنامه اطلاعات در ۲۳ خرداد، متن پاسخ آیت الله گلپایگانی را منتشر کرده که در آن علی خامنه ای “حجت الاسلام و المسلمین” خطاب شده و آمده: “دوام تأییدات جناب عالی را در مقام خطیر رهبری جمهوری اسلامی ایران از خداوند متعال خواهانم.” آقای گلپایگانی همچنین، با تاکید بر “رعایت کامل موازین شرعیه” از سوی رهبر جدید، نسبت به این موضوع ابراز اطمینان کرده.
همزمان، تلاش هایی جداگانه برای گرفتن پیام از آیت الله منتظری به جریان می افتد. آقای منتظری، که با وجود انتقادات شدید خود از حکومت، در مجموع حامی جمهوری اسلامی است، نهایتا حاضر می شود به رهبر جدید نامه ای تایید آمیز بنویسد.
خاطرات ۲۳ خرداد اکبر هاشمی رفسنجانی، از مذاکرات وی و غلامحسین نادی نجف آبادی نماینده سابق نجفآباد در مجلس خبر می دهد، با این جمعبندی که نامه آیت الله منتظری و پاسخ متقابل آقای خامنه ای، هر دو از رسانهها پخش شوند. به نوشته هاشمی رفسنجانی، وی سپس در ارتباط با “نامه آقای منتظری و جواب آن” با رهبر تبادل نظر می کند و مجموعا به “اتفاق نظر” میرسند.
اما علیرغم توافق قبلی در مورد نحوه انتشار نامه مورخ ۲۳ خرداد آیت الله منتظری و پاسخ آن، هاشمی در خاطرات ۲۵ خرداد خود مینویسد که شب، تلویزیون نامه و جواب مربوط به آقای منتظری را نخوانده. سپس، وقتی هاشمی رفسنجانی از رهبر علت را می پرسد، آقای خامنه ای جواب میدهد “استخاره کرده” و درنتیجه آن، تصمیم به “عدم نشر در تلویزیون” گرفته است (البته در خاطرات ۲۷ خرداد هاشمی رفسنجانی آمده که نامه آقای منتظری “در رادیو خوانده شده”).
خبر پیام آیت الله حسینعلی منتظری، در صفحه ۱۸ روزنامه اطلاعات ۲۷ خرداد هم منتشر میشود.
آیت الله منتظری هم برای رهبر جدید لفظ “آیت الله” به کار نمیبرد. برخلاف توافق قبلی بر سر پخش تلویزیونی پیام آیت الله منتظری و پاسخ آن، آقای خامنهای میگوید “استخاره” کرده و تصمیم گرفته پخش نشود
آیت الله منتظری نیز، علی خامنه ای را “حجت الاسلام و المسلمین” خطاب و دعا می کند “در انجام مسئولیت خطیر رهبری” که مجلس خبرگان به او محول کرده موفق باشد. در عین حال، او هم خواستار مشورت آقای خامنه ای با مراجع تقلید می شود: “انشاءالله در مسائل مهمه و سرنوشت ساز مشورت حضرات آیات عظام و علمای اعلام و شخصیتهای متعهد و آگاه مورد توجه خواهد بود.” روزنامه اطلاعات در همان صفحه، پاسخ ۲۳ خرداد رهبر به آیتالله منتظری را هم منتشر میکند که در آن آمده: “از اظهارات محبت آمیز نسبت به اینجانب و تایید اقدام مجلس محترم خبرگان، متشکرم… از خداوند متعال توفیقات جنابعالی را مسئلت می نمایم.”
مجموعه این تحولات در شرایطی به وقوع می پیوندد که هر از گاه، اخبار جلسات شورای بازنگری قانون اساسی در مطبوعات منتشر می شود. شورایی که شش هفته پیش از درگذشت آیت الله خمینی به فرمان او تشکیل شده و قرار است مصوبات آن، بعدا -از طریق همه پرسی ۶ مرداد ۱۳۶۸- نهایی شوند.
در گوشه ای از صفحه ۲ اطلاعات ۲۷ خرداد، خبری کوتاه از مصوبه بیست و یکمین جلسه شورای بازنگری قانون اساسی منتشر شده که برگزاری رفراندوم برای تغییر نوع حکومت جمهوری اسلامی و نیز جایگاه ولی فقیه را تا ابد غیرممکن می کند. اصلی که مطابق مصوبه جدید باید به قانون اساسی اضافه شود چنین است: “محتوای اصول مربوطه به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایه های اصلی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکا به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است.” (این جمله، بعدا به عنوان بخشی از اصل ۱۷۷، که در مورد ضوابط همه پرسی است، به قانون اساسی ایران اضافه می شود).
از سوی دیگر، در ادامه شهادت دادن اعضای مجلس خبرگان در مورد نحوه انتخاب رهبر جدید، کیهان ۲۸ خرداد اظهارات صادق خلخالی از نمایندگان تهران را به چاپ میرساند. او بدون ذکر جزئیات بیشتر، به برگزاری نشستی مهم در روز ۱۳ خرداد در مورد جلسه فردای انتخاب رهبر اشاره می کند: “مسلماً مشیت الهی چنین بود که روح امام در همان شب به ملأ اعلی پر کشد. روی این اصل با آقای هاشمی رفسنجانی، آقای خامنه ای و تعداد ۱۷ تن دیگر در کنار بستر امام جلسه ای برگزار کردیم. اهم مذاکرات آن جلسه بحث پیرامون مجلس خبرگان بود.”
کیهان روز بعد، ۲۹ خرداد، در خبری کوچک در صفحه ۲ خبر از افتتاح “دفتر پاسخگویی به سوالات و اخذ وجوه شرعیه از سوی آیتالله العظمی اراکی در قم” می دهد. خبری که طبیعتا حکایت دارد چنین دفتری، پیش از آن اساسا وجود نداشته است.
روز بعد، در صفحه اول روزنامه اطلاعات ۳۰ خرداد، خبر پاسخ علی خامنه ای به پیام آیت الله هاشم آملی به مناسبت انتخاب رهبر منتشر می شود، هرچند این خبر، زیر تیتر اصلی روزنامه قرار میگیرد که به سفر اکبر هاشمی رفسنجانی به مسکو اختصاص دارد (در صفحه اول اطلاعات ۱ تیر نیز خبر مربوط به مذاکرات هاشمی در شوروی به عنوان تیتر اول و بالای خبر سخنان آقای خامنه ای در دیدار با جمعی از مردم می آید).
میرزا هاشم آملی، یکی از مراجع مقیم ایران است که البته در جایگاهی پایین تر از سه مرجع اصلی یعنی آقایان منتظری، گلپایگانی و مرعشی نجفی قرار دارد. اما برخلاف آنها، در نامه خود به رهبر جدید او را “آیت الله” خطاب می کند و انتخابش را “مایه امیدواری و تمکین” می داند. آیت الله آملی، که در سال ۱۳۷۱ از دنیا میرود، پدر علی و صادق لاریجانی است که در زمان رهبر جدید به مقام های بالا و از جمله ریاست دو قوه مقننه و قضاییه میرسند.
روز بعد، اطلاعات در صفحه یک خود خبر ارسال نامه آیت الله مرعشی نجفی به آقای خامنه ای را چاپ می کند. در متن این نامه که در صفحه ۲ چاپ شده، آقای مرعشی نجفی رهبری علی خامنه ای را تایید کرده اما او را “حجت الاسلام و المسلمین” خطاب کرده است. تاریخ ارسال نامه، ۳۰ خرداد، یعنی ۱۶ روز بعد از انتصاب رهبر جدید جمهوری اسلامی است.
استفاده از لفظ “حجت الاسلام والمسلمین” برای رهبر جدید در نامه های آقایان مرعشی نجفی و گلپایگانی، در حالی صورت میگیرد که هر دوی آنها، همانند آقای منتظری، رهبر سابق جمهوری اسلامی را با لفظ “آیت الله” خطاب میکردند.
به عنوان نمونه، ۱۰ روز قبل از درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، روزنامه های ایران خبر تلگرام مشترک این دو مرجع خطاب به رهبر وقت به مناسبت “عمل جراحی موفقیت آمیز” وی را منتشر کرده اند که در آن، از خطاب “آیتالله آقای خمینی” استفاده شده است.
در صفحه اول اطلاعات ۳۰ خرداد، خبر مربوط به رهبر جدید زیر خبر مرتبط با هاشمی رفسنجانی منتشر شده
لقب ‘رهبر انقلاب’
در شرایطی که متن نامه های سه مرجع تقلید اصلی مقیم کشور به رهبر جدید، انتظارات حکومت را برآورده نکرده، اطلاعات اول تیر در یک سرمقاله بدون نام، به انتقادی نامتعارف از مجتهدان سنتی می پردازد. در این سرمقاله آمده: “امام خمینی اجتهاد مصطلح و علوم معهود حوزوی را نه تنها برای مدیریت نظام و ولایت امر بلکه حتی برای همان اجتهاد تفقه کامل و حقیقی و مطلوب اسلام نیز کافی نمیدانست و بر این اعتقاد بود که فقه سنتی، پویا است.” اطلاعات در ادامه، با “مجتهد مسلم” توصیف کردن علی خامنه ای تاکید میکند: “علما و فقها، آیت الله خامنه ای را فقیه مطاع و ولی امر واجب الاطاعه می خوانند.”
اطلاعات در سرمقاله بدون نام دیگری در ۱۰ تیر، به زمینه سازی برای اضافه شدن قید “مطلقه” به “ولایت فقیه” در قانون اساسی می پردازد. سرمقاله با ذکر اینکه “در دیدگاه امام، مصلحت نظام مقدم بر همه مصالح دیگر است” تاکید دارد: “انتظار این است که این نظر به نحو مقتضی اما صریح و روشن در متن قانون اساسی ذکر شود. البته میدانیم که اعضای محترم شورای بازنگری قانون اساسی بیش از همه به این مهم وقوف دارند. حداقل چیزی که مد نظر است، ذکر عنوان ولایت مطلقه فقیه است.”
سرمقاله اطلاعات، در ادامه از “محدود” بودن اختیارات رهبر در قانون اساسی موجود انتقاد کرده و خواستار تغییر آن می شود: “اِحصاء و اِعدادِ وظایف و اختیارات رهبری در قانون اساسی، قبلا بهانه ای به دست برخی از اشخاص داده بود که در مورد این وظایف و اختیارات به اصطلاح به ‘حصر’ قائل بوده و از مفهوم مخالف آن چنین استیفا کنند که ولی فقیه اولاً در محدوده اصول و مواد قانون اساسی محصور است و ثانیاً اختیارات و وظایف او همین هاست که صراحتا در قانون اساسی ذکر شده.”
در کیهان همین روز، متن صحبت های اکبر هاشمی رفسنجانی در خطبه های نمازجمعه ۹ تیر تهران منتشر شده که در بخشی از آن، پیشنهاد استفاده از لقب “رهبر انقلاب” برای آقای خامنه ای را مطرح کرده است. هاشمی رفسنجانی مدعی شده “مسلمانان جهان” از نامیده شدن آقای خامنه ای به عنوان “رهبر نظام جمهوری اسلامی” گلایه دارند و افزوده: “به ما می گویند پس ما چه کنیم؟ آیا ما باید بدون رهبر باشیم؟” او از این مقدمه نتیجه گرفته: “ما نمی توانیم به این خواست مسلمانان خارج از کشور که این گونه انقلاب را همراهی می کنند توجه نکنیم… [باید] بتوانیم لقب رهبر انقلاب را برای رهبر جدیدمان حضرت آیت الله خامنه ای هم به کار ببریم.”
این در حالی است که هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۷ تیر خود، از گفتگویی تلفنی با آقای خامنه ای پیش از طرح این موضوع خبر داده بود: “درباره مطرح کردن لقب رهبر انقلاب برای ایشان در نماز جمعه صحبت کردیم. مسلمانان خارج از ایران این را میخواهند. قبلاً فکر می کردیم که این لقب مخصوص امام بماند که باعث اعتراض مسلمانان خارج شده است. آنها میخواهند در بُرد انقلاب با ما باشند. ایشان مایلند که مطرح نشود.”
نمونهای از انتشار اخبار مرتبط در صفحه اول روزنامهها: سخنرانی آقای خامنهای، اعلام حمایت از رهبری او، تایید فقیه مورد نظر او، دفاع از انتخاب رهبر در خبرگان…
سرنوشت اولین مخالفت رسمی
در میانه تبلیغات پرحجم حکومتی برای رهبر جدید، رسانه های ایران به واکنش شدید علیه اولین مقامی میپردازند که از یک تریبون رسمی، انتقاداتی تلویحی را از رهبری علی خامنه ای مطرح کرده.
این مقام، عبدالمجید شرعپسند نماینده کرج در مجلس است که در نطقی سه دقیقه ای در صبح ۱۱ تیر، ضمن اعلام استعفا به خاطر “نبود زمینه و عدم امنیت و امکان برای انجام وظایف قانونی نمایندگی”، از وضعیت مدیریت کشور گلایه می کند.
بعضی از انتقادات او، ممکن است به طور غیرمستقیم متوجه رهبر جدید تلقی شوند. البته حداکثر، در این حد که وی از “آینده سیاسی کشور به علت برخی تغییرات قانون اساسی و تحولات سیاسی واقع شده و در حال وقوع” ابراز نگرانی می کند، از “وجود ابهامات و سؤالات اساسی نسبت به حاکمیت آینده و بلاتکلیفی مردم در حق [تعیین] سرنوشت خود” سخن می گوید، و به “عدم مشاهده کمترین مشابهت اصولی بین وضعیت فعلی و حکومت عدل علوی” اشاره دارد.
رسانه هایی که به آقای شرع پسند حمله می کنند، البته بدون انتشار متن سخنانش، حداکثر به ذکر عباراتی گزینشی از سخنرانی او بسنده می کنند. درنتیجه، جز شهروندانی که تصادفا در هنگام بیان انتقادات عبدالمجید شرعپسند شنونده پخش مستقیم مذاکرات مجلس بوده اند، بقیه حتی متوجه نمی شوند او چه گفته است.
کیهان ۱۱ تیر، که عصر همان روز منتشر می شود، یادداشت اصلی خود را به حمله به سخنرانی این نماینده اختصاص می دهد: “سخنانی از این دست …. تاکنون بارها در اعلامیه های بعضی از گروه های ضد انقلابی… که همچنان به فعالیت مشغولند مشاهده شده است… مردم انقلابی کشورمان با مروجان چنین تحلیل هایی در هر مرتبه ای که از مقام و احترام باشند به شدت برخورد کرده و حمایتشان را قطع می کنند.”
واکنش به صحبت های شرع پسند، به سرعت ابعاد جدیتری مییابد. به عنوان نمونه در روزنامه اطلاعات ۱۳ تیر، خبر “راهپیمایی مردم کرج” در محکومیت اظهارات نماینده این شهرستان در مجلس و نیز خبرِ نامه ۱۵۴ تن از نمایندگان مجلس اظهارات علیه این نماینده، دو تیتر جداگانه صفحه یک را به خود اختصاص داده اند.
در صفحه ۲ این شماره، متن قطعنامه راهپیمایان به چاپ رسیده که ضمن تاکید بر “اطاعت بی چون و چرا” از آقای خامنه ای، به شرع پسند و همفکران احتمالی او هشدار داده اند: “امت خداجوی حزب الله اجازه کوچکترین تحرک و تشکیل محافل نفاق افکنانه و فعالیت های ضد انقلابی را به آنها نخواهد داد و شدیداً آنان را سرکوب خواهد کرد.”
در همین صفحه، متن نامه ۱۵۴ نماینده مجلس نیز منتشر شده که حکایت دارد: “او [شرع پسند] در همه کلمات و جملات خود با ضد انقلاب در همه سطوح هم آهنگ و هم ندا بوده و اراده نموده است تا دشمنان اسلام و جهانخواران و صهیونیست ها را به وجد و شادمانی در آورد… تأکید می کنیم که همواره در پشت سر رهبر و زعیم امت، حضرت آیتالله خامنه ای مدّظلهالعالی… خواهیم بود و … شرع پسند را از سمت نمایندگی معزول دانسته و اظهارات نامبرده را در راستای اظهارات مفسدین و محاربین می دانیم.”
اکبر هاشمی رفسنجانی، در خاطرات خود می نویسد که روز ۱۳ تیر، نمایندگان “عصبانی” مجلس تهدید کردهاند که اگر شرع پسند -که هنوز استعفایش به طور رسمی پذیرفته نشده- از صحن مجلس خارج نشود، ممکن است او را “کتک” بزنند.
به این ترتیب، در پایان نخستن ماه رهبری علی خامنه ای، تنها نماینده ای که جرات انتقاد از رهبری او را پیدا می کند، به “مفسدین و محاربین” منسوب و عملا از مجلس اخراج می شود.
همزمان، منزل مسکونی او در کرج مورد حمله لباس شخصی های قرار می گیرد. عبدالمجید شرع پسند، سپس دستگیر و به مدت ۴۰ روز در زندان بازجویی می شود.
در زمان بازداشت، استعفای او در دستور کار جلسه علنی قرار می گیرد و با ۱۹۱ رای موافق و تنها ۱ رای ممتنع به تصویب میرسد.
برخوردی که با این نماینده مجلس صورت می گیرد، نمونه ای -مقدماتی- از سرنوشت منتقدان رهبری علی خامنهای در سی سال بعدی است.
برخوردی که البته، وقتی پای منتقدان خارج از حکومت در میان باشد، شدت به مراتب بیشتری دارد.
بیشتر بخوانید:
- سی سال رهبری؛ آیتالله خامنهای و فراز و نشیب مدیریت جمهوری اسلامی
- ناگفتههای ویدیوی افشاشده از انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری
- آیا عضویت آیتالله خامنهای در خبرگان ۶۸ اثبات کننده ‘اجتهاد’ او بوده؟
- تاکید خبرگان ۶۸ بر لزوم مشورت آیتالله خامنهای در ‘مسائل مهم’
- پرونده یک ‘تصفیه’: معتمدان آیت الله خمینی چه سرنوشتی یافتند؟
- ‘رهبر گفت امام در خواب به من اعتراض کرد که چرا اسم هاشمی را نبردی؟’
- آیا تشکیل شورای رهبری بعد از آیت الله خامنهای غیرممکن است؟
- خاطرات ‘کاملا سری’ هاشمی رفسنجانی کجاست؟