دکتر محمود مسائلی :
آتاوا، ۲۷ ژوئیه سال ۲۰۲۳
عالیجناب آنتونیو گوترش
دبیر کل سازمان ملل متحد
نیویورک، شماره ۱۰۰۱۷
موضوع: بخش کنترل تحریریه سازمان ملل میگوید: «باید دقت شود که به درستی از واژه خلیج فارس در همه اسناد و مدارک استفاده شود».
برای متن انگلیسی اینجا را کلیک کنید
عالیجناب گوتیرش
من، محمود مسائلی، استاد بازنشسته حقوق و روابط بینالملل، از تلاشهای شما برای ارتقای هنجارهای بینالمللی و ارزشهایی که برای حفاظت از یک دنیای صلحآمیز حیاتی و ضروری است، سپاسگزارم. من افتخار دارم که این نامه را به جنابعالی نوشته و توجه شما را به وضعیت بحرانی ناشی از اغراض سیاسی یکی از کشورهای ساحلی خلیج فارس جلب کنم و از شما می خواهم در مقام دبیرکل سازمان ملل متحد به همه اعضای سازمان ملل یادآوری کنید، همانطور که بخش کنترل تحریریه در ۱۸ آگوست 1۱۹۹۴ تاکید کرد،[1] نام رسمی حقوقی و قانونی “خلیج فارس” باید مورد احترام همه اعضای ملل متحد قرار گیرد، و نه نام کوتاهتر جعلی و غیرقانونی “خلیج” که تعمداً و با انگیزشهای سیاسی توسط برخی از کشورها برای “خلیج همیشه فارس” بکار می رود. اکیداً از شما تقاضا دارم که به اعضای سازمان ملل یادآوری کنید که نامهای جعلی “خلیج” و یا “خلیج عربی” به معنی نقض تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشورها، و در نتیجه نقض قواعد آمره بینالمللی میباشد.[2]
در اینجا شرح کوتاهی از بحران ساخته شده با اغراض سیاسی تشریح میشود:
همانطور که می دانید، امارات متحده عربی، و برخی کشورهای همپیمان آن، در تلاش بودهاند تا تمامیت ارضی ایران نسبت به جزایر تنب بزرگ و کوچک و همچنین جزیره ابوموسی در خلیج را مورد تردید قرار دهند. به موجب منشور ملل متحد، ادعای نادرست این کشور و تلاشهای آن نقض آشکار اهداف و تعهدات کشورها نسبت به اصول و قواعد حقوق بینالملل است. همچنین این کشور و متحدانش در تلاشی بیهوده برای نادیده گرفتن “نام تاریخی فارس” برای “خلیج فارس،” سعی در تضعیف حقایق تاریخی مورد شناسایی رسمی سازمان ملل متحد دارند.
این تلاشهای بیهوده همچنین نقض قواعد الزامآور حقوق بینالملل برای احترام به تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشورها بر اساس بند ۱ ماده ۲ منشور ملل متحد میباشد، از این رو طبق ماده ۳۱ پیشنویس مواد مربوط به مسئولیت کشورها در قبال اعمال خلاف به مسئولیت بینالمللی آنها منجر میشود. “کشورهای مسئول متعهد به جبران کامل صدمات ناشی از اعمال نادرست بینالمللی خود هستند”.[3] در این ارتباط باید یادآوری کرد که بخش کنترل تحریریه سازمان ملل متحد در الحاقیه مورخ ۱۸ آگوست سال ۱۹۹۴ مستقیماً و به صراحت از “دقت و مراقبت لازم (کشورها) برای اطمینان از کاربرد مناسب واژه خلیج فارس در اسناد، نشریات، و بیانیههای تهیه شده”، تاکید نمود.[4]
با توجه به مسئولیت اعضای سازمان ملل متحد برای انجام با حسن نیت (ماده ۲-۲)[5] کلیه تعهدات مندرج در منشور، نظرات حقوقی و دستورالعملهای گروه کارشناسان سازمان ملل متحد در نامهای جغرافیایی باید به جدیت کامل رعایت شود.
گروه کارشناسان نامهای جغرافیایی سازمان ملل متحد با کنکاشی عمیق در اسناد تاریخی معتبر موجود به اتفاق آرا واژه پارسی را به عنوان نام تاریخی مناسب دریای بسته در جنوب ایران (یعنی خلیج فارس) امروزی یافتند. گروه در گزارش شماره ۶۱ سال ۲۰۰۶، اینگونه نامهای باستانی را ذخیره دانش بشری دانستند که در طول تاریخ (تاکید بر آن) توسط ملل مختلف به جود آمدهاند. نامها با هویت ملتها مرتبط است، از جمله خلیج فارس که نام باستانی خلیج فارس است. این گروه تاکید می کند که:
هیچ کانال آبی به اندازه خلیج فارس (تاکید در متن اصلی) برای زمین شناسان، باستان شناسان، جغرافیدانان، بازرگانان، سیاستمداران، گردشگران، و محققان چه در گذشته و چه در حال حاضر، مهم نبوده است. این کانال آبی که فلات ایران را از صفحه عربستان جدا می کند، حداقل از ۲۲۰۰ سال پیش از هویت ایرانی برخوردار بوده است.[6]
گروه کارشناسان یادآوری میکنند که پژوهشگرانی که در مورد نام خلیج فارس تحقیق کردهاند، به اتفاق نظر رسیدند گه خلیج فارس نام واقعی این آبراهه مهم واقع شده در جنوب ایران است. در طول تمام قرون و حداقل در طول ۲۵۰۰ سال گذشته، یعنی تا زمان امپراتوری قدرتمند پارس، در خاورمیانه چنین اتفاق نظری در باره نام خلیج فارس در میان نویسندگان و مورخان و تاکید آنها بر این نام در طول تاریخ دیده نشده است.
در ادامه گروه کارشناسان نامهای جغرافیایی سازمان ملل متحد معتقد است که از دوران قبل از شاهنشاهی پارس سند مکتوبی باقی نمانده است، اما در تاریخ شفاهی و فرهنگ ایرانیان آبهای جنوبی را دریای جام، دریای ایران، و دریای پارس نامیدهاند. به این ترتیب، این گروه به اسناد تاریخی استناد میکند که همگی نام فارسی خلیج فارس را مشخص میکنند:
در سفرنامه فیثاغورث، فصول متعددی مربوط به شرح سفرهای وی به همراهی داریوش، پادشاه هخامنشی، به شوش و تخت جمشید و این منطقه شرح داده شده است. از میان نوشتههای دیگران در همین دوره، کتیبه و حکاکی داریوش بزرگ وجود دارد که در محل تلاقی آب های خلیج عرب (دریای احمر) و رود نیل و رود روم (مدیترانه کنونی) نصب شده است که متعلق به قرن پنجم قبل از میلاد است که داریوش، پادشاه پارس، کانال آبی (جنوب ایران امروز) را “پارس” نام گذاری کرده است. از دیگر آثار مهمی که در این زمینه نوشته شده، می توان نقشه جهان هکاتائوس (۴۷۲ تا ۵۰۹ قبل از میلاد) را بیان کرد که در آن خلیج فارس و خلیج عرب (دریای سرخ) به وضوح نشان داده شده است. همچنین نقشهای از هرودوت مورخ بزرگ یونان (۴۸۲-۴۲۵ قبل از میلاد) باقی مانده است که دریای سرخ را خلیج عربی معرفی می کند.[7]
این گروه از کارشناسان نام پارس برای خلیج فارس را در یک سلسله موافقتنامههای بین المللی ذکر کنند; موافقتنامههایی که همگی طبق ماده ۳۸ اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری، منابع اصلی حقوق بین الملل هستند:
۱. قرارداد عمومی با امیران عرب در ۸ ژانویه سال ۱۸۲۰، بین شیوخ امارات در خلیج فارس، که به امضای ژنرال قاهره و ۱۱ رؤسای قبایل عرب به امضا رسید. در متون عربی کلمه الخلیج الفارسی (تاکید از نویسنده ) به کار رفته است.[8]
۲. قرارداد سال ۱۹۴۷ در مورد ممنوعیت خرید و فروش برده.
۳. قرارداد دائمی صلح در سال ۱۸۵۳.
۴. معاهده سال ۱۸۵۶ در مورد تجارت برده.
۵. قرارداد استقلال کویت (این سند در ۱۹ ژوئن سال ۱۹۶۱ در دبیرخانه سازمان ملل متحد به ثبت رسیده است).
۶. معاهده تعیین خطوط مرزی عراق و کویت در سال ۱۹۹۶.
همچنین در قراردادهای سیاسی و حقوقی و اقتصادی منعقده بین امارات و سایر کشورها در سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۹۷۱ از واژه بحره فارس یا خلیج فارس استفاده شده است.
این گروه تخصصی با استناد به نقشههایی که توسط بریتانیا در طول دوره گسترش در این منطقه در قرن ۱۸ و ۱۹ تهیه شده است، بر نام پارس برای خلیج فارس تاکید می کنند:
۱. امپراتوری ایران که توسط D’Avnille در سال ۱۷۷۰ تهیه شد.
۲. نقشه جدید امپراتوری ایران توسط داونیل در سال ۱۷۹۴ تهیه شده است.
۳. نقشه ایران برای اطلس جدید توسط تامسون در سال ۱۸۱۸ تهیه شده است.
۴. نقشه پرشیا تهیه شده توسط اورمه، براون لانگمن، ریس در سال ۱۸۲۸.
۵. نقشه ایران به همراه بخشی از امپراتوری عثمانی تهیه شده توسط G.long در سال ۱۸۳۱.
۶. نقشه آسیای مرکزی، تهیه شده توسط الکس برنز در سال ۱۸۳۴
۷. نقشه پرشیا (۱۸۴۰) برای اطلس بلک تهیه شده است.
۸. نقشه پرشیا برای Atlas B در سال ۱۸۸۴ تهیه شده است.
۹. نقشه Persia & Cabool تهیه شده توسط A. K. جانستون در سال ۱۸۴۴.
۱۰. نقشه ایران، کابل و… تهیه شده توسط J. Arrowsmith در سال ۱۸۷۳.
۱۱. نقشه ایران و افغانستان تهیه شده توسط A. C. Block در سال ۱۸۵۴.
۱۲. نقشه ایران منتشر شده در سال ۱۸۸۶ (این نقشه به دستور وزارت دریانوردی و خدمات اطلاعات وزارت جنگ انگلستان تهیه شده است).
۱۳. نقشه ایران توسط کاپیتان سنت جان به دستور معاون وزیر در امور هند، کابینه انگلستان در سال ۱۸۷۴ تهیه شده است.
۱۴. نقشه ایران توسط بخش اطلاعات وزارت جنگ انگلیس در سال ۱۸۹۱ تهیه شده است.
۱۵. نقشه ایران، افغانستان و بلوچستان که زیر نظر کرزن در سالهای ۱۸۹۱ و ۱۸۹۲ منتشر شده است.
نام صحیح خلیج فارس توسط سازمان های بینالمللی نیز استفاده شده است. بخش امور اقیانوس ها و حقوق دریاها، دفتر امور حقوقی، دبیرخانه سازمان ملل متحد، به طور رسمی از نام خلیج فارس استفاده می کند: “کشور های خلیج فارس”. بحرین، ایران، عراق، کویت، عمان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی همگی کشورهای ساحلی هستند که در جنوب خلیج فارس قرار دارند.[9]
گروه كارشناسي اين اسناد متقن مربوط به خليج فارس و نام رسمي آبراه موجود در ضلع جنوبي ايران را بیشتر تعميم ميدهد. این گروه همچنین توجه همه کشورها را به دستورالعمل های دیگر سازمان ملل را توصیه می کند.[10]
این گروه اصرار دارد که نادیده گرفتن پیشوند فارسی برای خلیج فارس یک طرح با انگیزه سیاسی توسط کشورهای واقع در جنوب خلیج فارس است. این انگیزه ای است برای تغییر عمدی نام خلیج فارس و ماهیتی سیاسی دارد.
عالیجناب دبیرکل
همه اعضای سازمان ملل متحد باید از اهداف مندرج در منشور از جمله توسعه روابط دوستانه و با حسن نیت، پیروی کنند. از آنجایی که چنین تعهدی از سوی اعضای سازمان ملل متحد مبتنی بر وظیفهای عمیقتر برای احترام به تمامیت ارضی کشورهای عضو است، از شما میخواهم به بخش کنترل تحریریه سازمان ملل دستور دهید تا یک بار دیگر سندی قانونی مبنی بر استفاده از واژه فارسی برای خلیج فارس صادر کند. بر اساس حقوق بینالملل هیچ گونه انحرافی از این هنجار قانونی تعیین شده مجاز نیست.
ارادتمند شما،
دکتر محمود مسائلی
بازنشر از کیهان لندن
[1] Subject: USE OF THE TERM “PERSIAN GULF”. The purpose of the present addendum is to urge that care be taken to ensure the appropriate use of this term in documents, publications and statements prepared by the Secretariat. The full term “Persian Gulf” should be used in every case instead of the shorter term “Gulf”, including in repetitions of the term after its initial use in a text. ST/CS/SER.A/24/ADD.2., August 18, 1994.
[2] Conclusion 2. Definition of a peremptory norm of general international law (jus cogens): A peremptory norm of general international law (jus cogens) is a norm accepted and recognized by the international community of States as a whole as a norm from which no derogation is permitted and which can be modified only by a subsequent norm of general international law having the same character. Report of the UN Legal Office
[3] Draft Articles on State Responsibility for Internationally Wrongful Acts, International Law Commission, 2001.
[4] Supra note 1.
[5] Charter, article 2 (2): All Members, in order to ensure to all of them the rights and benefits resulting from membership, shall fulfill in good faith the obligations assumed by them in accordance with the present Charter.
[6] Working Paper, No. 61.
[7] Ibid.
[8] Article six: The friendly Arabs, if they choose, shall send an Envoy to the British Residency in the Persian Gulf with the necessary accompaniments… see: Qatar Digital Library. File 2902/1916 ‘Treaties and Engagements between the British Government and the Chiefs of the Arabian Coast of the Persian Gulf’ [131r] (272/448).
[9] The Division for Ocean Affairs and the Law of the Sea (DOALOS), Office of Legal Affairs, United Nations Secretariat.
[10] Note No. LA45.82 dated Aug. 10, 1984 (New York)
Circular No. CAB/1/87/63 dated 16.02.1987 of Managing Director of UNESCO.
ST/CSSER/29 dated Jan. 10, 1990.
AD/311/1/GEN dated March 5, 1991.
ST/CS/SER.A/29/Add.1 dated Jan. 24, 1992.
ST/CS/SER.A/29/Add.2 dated Aug. 18, 1994.
ST/CS/SER.A/29/Rev.1 dated May 14, 1999.