نامه به حسین لاجوردی و کنفرانس تورنتو

Hassan-Kianzad

دکتر حسن کیان زاد

با درود جناب دکتر لاجوردی،
                                                                                          
نخست از تلفن و دعوت شما برای شرکت در همایش  تورنتو که در پیش دارید، سپاسگزارم. همچنین همرزم گرامی ام جناب جهانگیر لقایی پیام شما را بمن رساندند. همانگونه که آگاهی دارید در نشست ” کوشندگان ” که جنابعالی و سرور گرامی جناب افشین جم حضور داشتند، من رویکرد خود را نسبت به کنش نو پای دیگری بنام ” آینده ایران ” بیان داشتم. من مشکل اپوزیسیون برون مرزی را در کمبود و یا نبود گروهها و سازمانهای دموکراسی خواه که در راستای ایرانی آزاد و سربلند و یگانه، گام بر میدارند نمیدانم، بلکه هر هنگام که این و یا آن شخصییت سیاسی، حال بهردلیل، نتوانست با هماورد سیاسی همگرا و یا دیگرگرای خود کار کند، چاره را تنها در کناره گیری و یا برپایی جریان “دیگری”  با نامی نوین، می پوید . این کنش نوین از سوی شما و دیگر همآوردان تان هم، همان بر آمدهایی را بدنبال خواهد داشت که دیگر کنشگران و فرهیختگان آزاده و میهن دوست در این میان با ناکامی پشت سر، گذارده اند. گرفتاری ما ایرانیان بویژه در برون مرز این است که “من”ها نمیخواهند”ما” شوند، همآورد و دلسوز یکدیگر، شوند. مشت نمونه خروار است. سه تن از دوستان همراه شما، سروران بانو پری عسکری، زمان فیلی و اسفندیارخلف بسبب اینکه در این همایش پرچم سه رنگ و شیر و خورشید نشان ایرانیان که بدرستی سمبل شناسه ملی و میهن ما ایرانزمین است و زینت بخش همایشی که در پیش است، نمیگردد، مجبور بکناره گیری میشوند بخاطر اینکه خواست اقلیتی زیاده خواه بر اکثریتی که باور برنشان یگانگی و همبستگی ملی  مردمان ایران دارند، تحمیل میگردد. شما جناب دکتر لاجوردی و دیگر دوستان تان از جمله جناب فریبرزکریمی بختیاری در برنامه 27 اکتبر 2016 در تلویزیون اندیشه، ناکامی های گذشته اپوزیسیون را این چنین توجیه میفرمایید که چون آن اصول و مواردی که تا کنون از سوی دیگر همآوردان و کنشگران سیاسی بگونه یک ” مخرج مشترک” مطرح گردیده ،همگان را نتوانسته گرد هم فرا آورد، اکنون تنها بسنده کرده اید به “دو بند” از میان کلی ترین نقاط اشتراک آنان در قالب یک قرارداد و تعهد، که میخواهید در میزگردی که در تورنتو در پیش دارید به ایرانیان پیشنهاد دهید و به بررسی و ارزیابی نقاط قدرت و ضعف اپوزیسیون در سالهای گذشته بپردازید و برای پیشبرد یک چنین خواستی شما جناب دکتر لاجوردی در همین برنامه تلویزیون اندیشه، از یکسو سخن از تاکید اعضائ شورای هماهنگی آینده ایران را، بر ارزش و احترام به پرچم ملی را بمیان می آورید وآن  را سمبل اتحاد و هویت ملی ایرانیان میدانید، اما  از سویی دیگر میفرمایید ” با توجه به اختلاف برانگیز بودن این مساله در میان فعالان ایرانی در 37 سال گذشته ” از قرار دادن آن یعنی ” پرچم ملی شیر و خورشید در محل میز گرد آینده ایران خوداری می نمایید”. شما ودیگر یاران همگرایتان بفرمایید بگویید که این ” یافته ” را از کجا و از کدامین فراخوان های ایرانیان بدست آورده اید که اکنون آن را که بگفته خودتان نشانی از ارزش هآی هزار ساله ملی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان دارد،  بپای “تنی چند” از میهمانانتان که مهری  به آن ندارند، قربانی میکنید. جناب دکتر لاجوردی برای آگاهی شما و دیگر دوستان تان که این چنین می اندیشند ، باید بگویم که در درازای بیش از سه دهه از مبارزات سیاسی برون مرزی که ما چه در برگزاری همایش ها همت گماردیم و چه در دیگر کنفرانس ها و نشست هایی که شرکت داشتیم، تنها یکبار در بیش از 20 سال  گذشته در شهر کلن آلمان نماینده حزب کمونیست کارگری، شرط ماندن و سخن گفتن خود را منوط به بر داشتن پرچم ملی شیر و خورشید از تالار همایش کرد. پاسخ ما این بود که “پرچم” بر پا و بر جا میماند و شما اگر تاب دیدن آن را ندارید، تشریف ببرید و این چنین گردید. اما در درازای این دهه های گذشته که بسیاری از کژاندیشی های بسته ایده اولوژیک شکسته گردیده اند، در فراخوانی گسترده در شهر برمن آلمان 3 تا 4 سال پیش، بانویی کنشگر و فرستاده از سوی همان حزبی که در فراز از آن نام بمیان آوردم، دیگر مشکلی با قرار دادن “پرچم” در آن همایش را نداشت.
 شما، اکنون در آغاز کار می بینید که حتا گذشت شورای هماهنگی تان از اصولی بنیادین، یعنی منشور جهانی حقوق بشرو جدایی دین از حکومت که پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است،  آن خودبزرگ بینانینی را که سر در پی سودایی دیگر دارند ، راضی نمی کند، بگونه ایکه مجبور میشوید پرچم ملی ایرانیان را که نشانگر روح و جان زنده ایرانیان و میهن شان ایرانزمین است، قربانی کنید و امر و خواست  حقیرانه اندک اندیشان را بپذیرید. سروران گرامی دکتر لاجوردی، افشین جم، کریمی بختیاری و فتحی، شوربختانه شما در آغاز کار، تن به “گروگانگیری” دو اصلی داده اید که قرار است استوار  بر آنها، میز گرد تان در شهر تورنتوی کانادا، برگزار گردد. در اصل نخستین سخن از ” ایجاد برابری کامل برای تمامی افراد این مرز و بوم در چارچوب جغرافیایی و با حفظ یکپارچگی ایران ” بمیان آمده است. خوب آیا این مرز وبوم در چارچوب جغرافیایی اش بمانند همه کشورهای زنده جهان نشانی، پرچمی و یا نمادینی از هویت و شناسه ملی دارد ؟.  شمایی که بمانند دیگر آزادیخواهان ایرانزمین سر در پی ” سرنگونی جمهوری اسلامی در تمامیت، کلیت و موجودیت آن ” دارید، چگونه است که بی توجه بخواست های ملی و ساختار شکن مردمان مرزو بوم اش، از جمله بر فراز آوردن پرچم شیر و خورشید نشان اش که سمبل ایستادگی ، یگانگی و یکپارچگی ملی و سرزمینی ملت ایران است، از قرار دادن آن در همایش تان به این بهانه نادرست که در نشست های دهه های گذشته “اختلاف بر انگیز” بوده است، سر باز زده، هر دو “اصل” را بیرنگ ساخته و زیر پرسش برده اید. سروران گرامی، آویختن و بر فراز آوردن و بدوش کشیدن  پرچم شیر وخورشید نشان، نمادینی است  هستی آور، برجا و بر پا از سوی مردمانی  یگانه با فرهنگی رنگین کمانی وهزاره ای در سرزمینی بنام ایرانزمین. آنرا گرامی دارید و زینت بخش همایش تان در تورنتو نمایید، اگر که میخواهید ایرانیان شما را باور کنند.
86357_1279482577_n